حمید صدری در گفتگو با صبا:
در مسیر رسیدن به این کاراکتر تنها نبودم
در مسیر رسیدن به این کاراکتر تنها نبودم و عواملی مثل خود آقای مصطفوی، مشورت با افراد با تجربه در تئاتر و راهنماییشان، همینطور بازیگران روبهرو و پارتنرهایم که به شدت به من در این مسیر کمک کردند.
مریم عظیمی_ نمایش «کالیگولا» به نویسندگی و کارگردانی مهرداد مصطفوی که از ۷ فروردین در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه است توانسته توجه و نظر مخاطبان را جلب کند. این نمایش با همکاری همه جانبه یک گروه جوان پرتعداد روی صحنه آمده و تلاش دارد بعد دیگری از شخصیت کالیگولا، این کاراکتر پیچیده که پس از مرگ خواهرش دست به رفتارهای جنونآمیز میزند را به نمایش بگذارد. در ادامه گپ و گفت خبرنگار صبا با بازیگر این نمایش را میخوانید.
دریافت ابتداییتان از کاراکتر کالیگولا چه بود و در مسیری که تا به اجرا طی شد به چه بعد جدیدی از این کاراکتر رسیدید؟
من سالها پیش این متن را خوانده بودم و برایم بسیار سنگین بود اما زمانی که موضوع اجرای آن توسط مهرداد مصطفوی مطرح شد و دوباره متن را خواندم این نکته توجه مرا جلب کرد که سوای قصهای که روایت میشود این نمایشنامه گویی یک نگرش و فلسفه است، نگرش و فلسفه کامو که با فلسفه کالیگولا در هم آمیخته و این نمایشنامه را به وجود آورده است. دریافت من این بود که کالیگولا به نقطه پایانی رسیده است و هر چیزی که در جهان میخواسته به دست آورده و حال به دنبال ناممکن است و ماه را میخواهد و جنونی که بواسطه مرگ خواهر به سراغش میآید به این فروپاشی روانی و نامعقول بودن خواسته کالیگولا دامن میزند. در مسیر رسیدن به این کاراکتر تنها نبودم و عواملی مثل خود آقای مصطفوی، مشورت با افراد با تجربه در تئاتر و راهنماییشان، همینطور بازیگران روبهرو و پارتنرهایم که به شدت به من در این مسیر کمک کردند در این رسیدن دخیل بودند. من از بیرون سراغ این کاراکتر رفتم یعنی در ابتدا به پیدا کردن لحن و بدن کالیگولا پرداختم و هماهنگی با کاراکتر بدل کالیگولا که کامیار بازی میکند. در این زمینه سابقه آشنایی من با کامیار خوشبختانه خیلی کمک کرد و ما برای شبیه شدن به هم هر کدام تا ۵۰ درصد به سمت هم رفتیم تا بتوانیم با هم ۱۰۰ درصد کالیگولا را نشان دهیم. به همین علت مدام سر تمرینات به ریز جزئیات، لحن و اکت یکدیگر توجه میکردیم.
بدن کالیگولا در این نمایش اهمیت زیادی دارد هم به لحاظ میزانسنهایی که کارگردان داده و هم برای نشان دادن بعدی از روان پریشی که باید در بدن و حتی صدای کالیگولا انعکاس داده شود. رسیدن به این بدن چه مراحلی داشت؟
سالهاست که من در کلاسهای آقای مصطفوی شرکت میکنم و زیر نظر ایشان بازیگری را آموختهام. شیوه کاری ایشان از همان ابتدا متفاوت بود و سبک تمرینات و مدل هدایت کردنشان باعث میشود تا بازیگر، بدنی رها داشته باشد. من پیش از این ورزشکار بودم و بوکس کار میکردم اما به خاطر اینکه بوکس باعث میشد بدنم به آن رهایی که بدن بازیگر نیاز دارد نرسد بوکس را که در آن به قهرمانی کشوری رسیده بودم به علت عشق به بازیگری کنار گذاشتم و کم کم توانستم با تمریناتی که آقای مصطفوی میداد به آن رهایی، آزادی و لختی بدنی برسم. اما اینکه چگونه این بدن کارلیگولا را از بدن خود بیرون کشیدم به لطف بزرگ و کرامت کارگردان مربوط است که بازیگر را آزاد بگذارد و مهرداد مصطفوی این کار را انجام میدهد. او تکست را در اختیار ما میگذاشت و از ما میخواست تا چیزی برای ارائه خلق کنیم و ما بر اساس شهود و رهایی بدنمان خلق میکردیم و او از میان آنچه ما ارائه میکردیم انتخاب میکرد این مسئله از نظر ذهنی بدن بازیگر را آزاد میگذارد تا بازیگر بتواند هر آنچه که میخواهد سر تمرینات انجام بدهد و به بازیگر امکان خلاقیت میدهد. برگ برنده تمام بازیگران کالیگولا و خود من که خیلی دوست داشتم این کاراکتر را از بدنم بیرون بکشم این بود که مهرداد مصطفوی ما را آزاد میگذاشت.
به عنوان بازیگر کالیگولا چه بازخوردهایی دریافت کردید؟
اولین بازخوردی که دوست دارم با شما در میان بگذارم بازخوردی است که خودم نسبت به خودم دارم. تحولی در من ایجاد شده و انگار نقطه عطفی در فهم من از بازیگری به وجود آمده است. این اتفاق یک بار دیگر چند سال پیش زمانی که سر کار آقای مازیار سیدی بودم برایم رخ داد یعنی در نمایش «طوفان» که به مدت یک سال و نیم تمرین میکردیم و فکر میکنم که آنجا خمیر مایه لازم در من که جوانی خام بودم به وجود آمد و اتفاقی که این بار در «کالیگولا» شکل گرفت این بود که به آن پختگی لازم رسیدم و آنچه که از بازیگری بود در من ته نشین شد. و این بازخوردی که نسبت به خودم دارم به بازخوردی که دیگران به من میدهند برمیگردد چه کسانی که اجرا را دیدند و چه کسانی که سر تمرینات آمدند خوشبختانه بازخورد بسیار راضی کنندهای داشتند و این واقعاً حال خوبی است که مخاطب کار را ببیند و نه صرفاً از کار من بلکه از کلیت کار راضی باشد.
سخن پایانی
جدا از اینکه خودم در این نمایش بازی میکنم احساس میکنم هر کسی که این کار را نبیند از دست داده است چون از جمله کارهایی است که بعدها از آن صحبت خواهد شد. در نهایت از مهرداد مصطفوی و تمام کسانی که سر اجرای این نمایش هستند و بچههای پشت صحنه که به شدت همدل هستند و حواسشان به همه چیز هست تشکر میکنم. رسیدن «کالیگولا» به این مرحله نیز به خاطر همدلی خوب همه بچهها و خوب هدایت کردن مهرداد مصطفوی بوده و ما همه چیز را مدیون کل هستیم. این گروه حاصل حداقل ۵ سال تلاش مهرداد مصطفوی است و من خیلی خوشحالم که در نهایت توانستیم این گروه را داشته باشیم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است