روزنامه صبا

روزنامه صبا

سعید سلیمان‌پور در گفتگو با صبا:

شعر طنز؛ فحاشی منظوم نیست!


طنزپرداز باید به لحاظ بلاغی به قدرتی برسد که بتواند حرفهایش را بدون تخریب بیان کند. شعر طنز آمیختن هنر شعر در کلامی بالغانه است نه فحاشی منظوم که برخی مدعیان آن را شعر طنز می‌خوانند.

سمیه خاتونی– شب‌های شعر طنز «در حلقه رندان» به ابتکار و همت زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد، نخستین مدیر دفتر طنز حوزه هنری در مرداد ماه ۱۳۸۰ آغاز به کار کرد. از آن تاریخ تا کنون، این سلسله جلسات یکشنبه‌ هر ماه شمسی، موعد گرد هم جمع شدن شاعران طنزپرداز و علاقه‌مندان طنز و طنازی بوده و تاکنون ۱۹۰ جلسه از این برنامه برگزار شده است. این جلسات با اجرا و هدایت شاعر طنزپرداز معاصر سعید بیابانکی در حوزه هنری سالن سوره برگزار می‌شود. روزنامه صبا با شاعر میهمان این برنامه، درباره شعر طنز در ایران و رویکردهای آن گفت‌و‌گویی داشته که در ادامه می‌خوانید.

 

ابتدا از فعالیت دفتر طنز آذربایجان غربی بگوئید؟

دفتر طنز حوزه هنری آذربایجان غربی در سال ۱۳۸۹ با مسئولیت بنده دایر شد و چندی پیش افتخار داشتیم جشن پانزده سالگی آن را برگزار کنیم. در دفتر طنز حوزه هنری آذربایجان غربی تاکنون بیش از ۴۱۹ جلسه و کارگاه طنز داشتیم که در کشور بی سابقه است. دراین محافل شعر طنز به زبان فارسی و ترکی خوانده می‌شود.

چند سال است که به سرودن اشعارطنز می پردازید؟ و رویکرد شعر طنز را تا چه اندازه در بیان برخی مباحث که در قالب جدی و… قابل بیان نیست، موثر می‌دانید؟

حدود ۳۰ سال است که در حوزه شعر طنز قلم می‌زنم.  شعر طنز دو شاخصه خیلی مهم دارد، شاخصه اول اینکه سبب نشاط افزایی در جامعه می‌شود. همانطور که در همه هنرها اعم از نمایش و سینما نیز یکی از راهکارها برای افزایش سطح نشاط در جامعه، طنز است. شاخصه بعدی شعر طنز، رویکرد انتقادی آن است که بسیار مهمتر است. یعنی خیلی از انتقادها و نقطه نظرات که بیان آنها در قالب‌های دیگر تند و برخورنده است و باعث موضع‌گیری می‌شود، به زبان طنز قابل بیان است یعنی شعر طنز با آن زبان شیرین وگزنده، مضامین را تلطیف و ارائه می‌کند. البته در این میان شاعر باید توجه داشته باشد که هدف طنز، تخریب نیست. طنز انتقاد می‌کند و مشکلات را با لحنی شوخ طبعانه بیان می‌کند تا زهر کلام تند رابگیرد.

 چه می‌شود که در برخی از اشعار مرز انتقاد سازنده رد شده و سبب تخریب‌گری می‌شود؟

این مسئله کاملا تنگاتنگ است با نگاه طنزپرداز، به این معنی که این کار صرفا یک شوخی صرف نیست. حد نگه داشتن در این حیطه بسیار کار سختی است به همین دلیل تمام تلاش‌های ما در طول همه این سال‌ها این بوده که طنزپردازهایی تربیت کنیم که اصول و خط قرمزها را بشناسند و در شناخت و ارائه، به معرفتی برسند که وارد حیطه توهین و تخریب نشوند. طنزپرداز باید به لحاظ بلاغی به قدرتی برسد که بتواند حرفهایش را بدون تخریب بیان کند. شعر طنز آمیختن هنر شعر در کلامی بالغانه است نه فحاشی منظوم که برخی مدعیان آن را شعر طنز می‌خوانند. بنابراین بیانی که آمیخته با فحاشی منظوم و تخریب‌گری است، شعر نیست و حتی در قالب شعر هجو هم قابل دسته‌بندی نیست. زبان عفیف لطفی است که شاعر طنز را ماندگار می‌کند. مثلا اگر به اشعار طنز شادروان ابوالفضل زرویی نصرآباد، دقت کنیم این عفیف بودن زبان را در شعر طنز او می‌بینیم. مثل این شعر که می‌گوید؛ «از در درآمدى و من از خود به در شدم… از دیدنت، به جان تو، کلى پکر شدم/ باز آمدى که ناله برآرى ز دخل و خرج… از دست شکوه‏‌هاى تو، من خون‌جگر شدم/ من اهل ازدواج، نبودم ز ابتدا ….خواندى به گوشم آن‏قدر آخر که خر شدم/ من خانه‏‌اى مصادره‌‏اى داشتم ، دریغ!،…  صاحب زمین بیامد و من در به در شدم/ گفتم: به قرض، تر نشود شصت پاى من… در منجلاب قرض، فرو تا کمر شدم/ شد با ظهور نظم نوین وضع من خراب،…  بد بود حال و روزم و از بد، بتر شدم/ دنیا به مثل دوره عصر حجر شده ست، یا بنده، مثل آدم عصر حجر شدم؟!/ بر من مگیر اگر پس از این شعر آبدار… چون استکان کنار سماور، دمر شدم/» (ابوالفضل زرویی نصرآباد)

این شاعر معاصر بسیار در شعر طنز انتقادی، قلمی گیرا داشت. جلسات شعر طنز حلقه رندان به ابتکار و همت وی پایه ریزی شد. استاد زرویی می‌تواند الگوی خوبی برای نثر نویسان و شاعران طنز باشد. کسی که توسط مقام معظم رهبری تکریم شد و در آن سال‌ها در مجله معروف «گل آقا» نویسندگی بخش تذکره المقامات را بر عهده داشت که در آن نقیضه‌هایی را در شرح مقامات و اهالی سیاست به سبک تذکرهالاولیاء عطار می‌نوشت. این ستون بسیار مورد توجه مقام معظم رهبری بود.

فکر می‌کنید، شاعران طنز امروزی پاسخگوی نیاز مخاطبان هستند؟

وضعیت شعر طنز خوب است، خصوصا به این دلیل که یک متولی پیگیر و پای‌کار پیدا کرده و آن هم دفتر طنز حوزه هنری است. هم اکنون حوزه هنری در برخی از استان‌ها مانند ارومیه، آذربایجان و شیراز و… دفاتر طنز دایرکرده است. این دفاتر هم از شاعران و هم از نویسندگان داستانهای طنز، حمایت می‌کند. مسیر روشن و خوبی در حال پیشروی است و تنها آفتی که در این راه آسیب جدی به حساب می‌آید این است که شاعران تازه‌کار فکر می‌کنند که شعر طنز، یک شوخی صرف است و سروده‌ها را در یک ساخت به مثابه ساختاری جدی نمی‌گیرند. در شعر جدی با وجود استادان زبردست و سخت‌گیر، شاعران ملزم هستند که ساختار قالبی را رعایت کنند، اما برخی شاعران طنز خیلی مسئله ساختار را جدی نمی‌گیرند و فکر می‌کنند در شعر طنز دست‌شان برای رعایت نکردن اسلوب قالبی باز است. در صورتی که شعر طنز در کنار لحن شوخ‌طبعانه باید از نگارش صحیح، دستور زبان درست و درآمیخته با سخنوری باشد و تنها در این حالت است که ماندگار می‌شود. متاسفانه اشعار غیر‌فصیحی که به صورت مقطعی و زودگذر خنده‌ای هم از مخاطب می‌گیرد، گاهی شاعر را گمراه می‌کند و شاعر حس می‌کند که کارش درست است و دیگر خیلی در بند تقویت ارکان و اسلوب شعری نمی‌رود.

اشعار طنز، بیشتر در کدام قالب‌ شعری می‌توانند روایت‌گری بهتری داشته باشند؟

از شما تشکر می‌کنم که شعرطنز را از قالب جدا کردید، بسیار دیده شده که برخی از لفظ قالب طنز به جای شعر طنز استفاده می‌کنند، که اشتباه است. ما قالب طنز نداریم، طنز یک نوع ادبی است که می‌تواند در قالب‌های مختلف جاری شود. در پاسخ سوال شما باید بگویم، شعر جدی در هر قالبی که ارائه می‌شود، شعر طنز هم می‌تواند در همان قالب ارائه شود و از این حیث هیچ تفاوتی با شعر جدی ندارد و می‌تواند در همه قالب‌ها یعنی غزل، قصیده، نیمایی، سپید و… سروده شود. یکی از پدیده‌های شعر طنز سپید امروز، آقای اکبر اکسیر است که در قالب شعر سپید طنز مجموعه اشعاری را نیز چاپ و منتشر کرده است و اشعارشان در جلسات حلقه رندان با استقبال بسیاری از مخاطبان مواجه شده است.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است