محسن آزاد در گفتگو با صبا:
با رعایت اصول و چهارچوبها میتوانیم کنار هم زندگی کنیم
یکی از نکات مهم و جالب «خونه مادربزرگه» این بود که با اینکه یک سری اختلافات میان آنها پیش میآمد نشان از این داشت که ما با رعایت یک سری اصول و چهارچوبها می توانیم کنار هم زندگی کنیم.
مریم عظیمی _ نمایش «خونه مادربزرگه» به نویسندگی و کارگردانی محسن آزاد که از دهه ۸۰ وارد تئاتر شده و آثاری چون «معرکه در معرکه»، «کروکودیل»، «نا آرامسایشگاه» و «قصه شبنم» را در کارنامه خود دارد با بازیگرانی مانند امین اکبری نصب، سهیل ملکی، مصطفی ایزدی، امیر عدلپرور، سودابه جعفرزاد و … در تالار سایه تئانر شهر روی صحنه رفته است. این نمایش که اقتباسی از برنامه تلویزیونی و عروسکی «خونه مادربزرگه» به کارگردانی مرضیه برومند است در سبک سوررئال و دلهره آور اجرا میشود. در ادامه گپ و گفت خبرنگار صبا با نویسنده و کارگردان این نمایش را میخوانید.
این سوژه چگونه متولد شد و پرداخت روی آن به چه صورت پیش رفت؟
«خونه مادربزرگه» برنامهای است که ما بچههای دهه ۵۰ و ۶۰ خیلی بیشتر از دیگران با آن خاطره و نوستالژی داریم. اما دلیل انتخاب «خونه مادربزرگه» این بود که این خانه نمادی از جامعه است و آدمهای آن، آحاد مختلف جامعه هستند که کنار هم زندگی میکنند. از همان کودکی یکی از نکات مهم و جالب «خونه مادربزرگه» برای من این بود که حیواناتی که در طبیعت نمیتوانند در کنار هم زندگی کرده و به بقا ادامه دهند در این خانه کنار هم بودند مثل سگ و گربه یا گربه و جوجه و با اینکه یک سری اتفاقات و اختلافات گاهی میان آنها پیش میآمد نشان از این داشت که ما با رعایت یک سری اصول و چهارچوبها با تمام تفاوتها و اختلاف نظرها میتوانیم کنار هم زندگی کنیم. ما در این نمایش حرص و طمع آدمها را نشان میدهیم اینکه همه ما نیمه پنهانی داریم و اگر در شرایطش قرار بگیریم آن نیمه پنهان آشکار خواهد شد و بدین ترتیب آدمها دست به کارهایی میزنند که پیش از آن مرتکب نشدهاند.
آیا به صورت گام به گام با بازیگرها پیش میرفتید یا اینکه متن ثبات خود را داشت و تمرینات به صورت کلاسیک انجام شد؟
من متن را از پیش نوشته و آماده داشتم اما یک سری تغییرات کوچک و جزئی در حین دورخوانی و تمرینات ایجاد شد. ما از مهر ماه تمریناتمان را آغاز کردیم و جسته و گریخته پیش میرفتیم و از زمانی که با سالن به توافق رسیدیم و تاریخ اجرا مشخص شد، تمرینات ما نیز فشردهتر شد.
یکی از نکاتی که نمایش به آن اشاره میکند برهم زدن نظم طبیعت توسط انسانهاست در این مورد بگویید.
من فکر میکنم که انسانها واقعا این کار را میکنند و در طبیعت دست میبرند حال چه از طریق شبیهسازی یک میمون باشد یا دست بردن در طول عمر انسانها و تغییر ژنتیک و ایجاد گونههای جدیدی از حیوانات و گیاهان، حتی با همین هوش مصنوعی نیز در طبیعت دست بردهایم و حتماً در آینده از خطرات آن بیشتر خواهیم شنید.
شما این مسئله را برای جهان خطرناک میبینید؟
بله اگر به شکل کنترل نشده باشد و دست یک سری افراد سوء استفادهگر بیفتد قطعاً خطرناک خواهد بود.
آیا شکل اجراییتان را تجربی و یک نوع خاصی از نگاه به نمایش و موضوع میدانید؟
بله کاملاً تجربی و حتی یک آزمون و خطا بود و من همیشه و در تمرینات به عوامل کار میگفتم که این کار از جنسی است که یا مخاطب و تماشاچی با آن ارتباط برقرار میکند یا نه. برخی از مخاطبان با توجه به همان ذهنیت نوستالژیک «خانه مادربزرگه» برای دیدن کار میآمدند اما ما در تیوال نمایش نیز اعلام کردهایم که ژانر اثر هیجان انگیز، دلهره آور و اقتباسی از «خونه مادربزرگه» است و حتی محدودیت سنی بالای ۱۶ سال نیز در نظر گرفتهایم.
به نظر شما حذف شدن سوبسیدها و افزایش چشمگیر قیمت بلیت چه تاثیری بر میزان مخاطب داشته؟
دهه ۸۰ که ما وارد تئاتر شدیم هم تئاتر با مشکلاتی روبرو بود البته نه به شکل امروز و متاسفانه به جای اینکه مشکلات کمتر شود روز به روز به آن افزوده شد و از یک جایی به بعد کمک هزینههایی که به گروهها داده میشد هم حذف شد و امروز با توجه به قیمت بلیطها، هم فشار روی مخاطبان است و هم روی گروههای نمایشی و متاسفانه شرایط به صورتی است که با یک دوره اجرایی پرمخاطب باز هزینههای اجرا در نمیآید و باید از جیب خود هزینه کنیم و این سبب میشود که انگیزهمان را برای کارهای بعدی نیز از دست بدهیم. همین باعث شده که بسیاری از هنرمندان شاخص از این حرفه بروند. اما راهکارش وجود یک برنامهریزی است فکر میکنم از ایده مهمتر اجرای ایده است. بنابراین اگر تئاتر برای مسئولان مهم است ایدههایشان باید اجرایی شود نه اینکه روی کاغذ بماند. این تئاتر تا امروز با مسکن زنده مانده ولی امروز آنقدر دردش زیاد شده که دیگر مسکن جواب نمیدهد و باید درمان شود.