روزنامه صبا

روزنامه صبا

 کافه خاطره صبا؛ یوسف مرادیان

قربانی دست های پشت پرده سینما شدم


مگر چند بار در زندگی هنری یک بازیگر پیش می‌آید که پیشنهاد نقش نخست سریال «کیف انگلیسی» و غیره را داشته باشد و متاسفانه به دلایل مسائل پشت پرده و غیر عادلانه چنین نقش‌هایی را از دست بدهد.

احمد محمد اسماعیلی – مودب، آرام ، متین و کار بلد ویژگی‌های شخصیتی یوسف مرادیان است که در چهار دهه دوران بازیگری‌اش او را از بیشتر همکارانش متمایز کرده است. بازیگری که فعالیتش را از دهه هفتاد با کارگردان‌هایی مثل علی شاه‌حاتمی آغاز کرد و در دوران فعالیت کاری‌اش با کارگردان‌های بزرگی مثل مسعود کیمیایی، داریوش فرهنگ و فرهاد مهرانفر و شاپور قریب همکاری کرد. نقطه اوج کاری مرادیان همکاری‌اش با مسعود کیمیایی در فیلم‌های «سربازان جمعه» و «متروپل» در یک نقش خاکستری معرکه بود. با مرادیان همراه شدیم تا مروری به دوران کاری‌ا‌ش در این چهار دهه داشته باشیم.

 

کار هنری را از کرمانشاه آغاز کردید.

سالها در تلویزیون استان کرمانشاه کار کردم و دوستانم در مرکز تلویزیون استان من را برای ادامه فعالیت بازیگری به تهران معرفی کردند.

آیا در کرمانشاه تئاتر هم کار می‌کردید؟

همزمان با بازی در تلویزیون تئاتر هم کار می‌کردم.

کدامیک از کارهای‌تان در کرمانشاه برایتان جذابیت بیشتری دارد؟

یکی از کارهای شاخصم در تلویزیون کرمانشاه بازی در فیلم «تکیه بر باد بود» که نقش یک بوکسور را بازی کردم. درآن زمان در ابتدای دهه هفتاد و در دوران فعالیت حرفه‌ای ورزشی‌ام در سن ۲۱ سالگی‌ام بود و به ورزش‌های رزمی می‌پرداختم. در همین دوران صحبت خدایاری از بزرگان تلویزیون من را به تهران و پوران درخشنده که اصالتی کرمانشاهی دارد معرفی کرد و به تهران آمدم و در دفتر هوشنگ نوراللهی با ایشان ملاقات کردم و ایشان درباره فیلمش صحبت کرد که کاراکترهایش اغلب زن هستند و نقشی مناسب من ندارد و گفت که علی شاه‌حاتمی در این دفتر و اتاق بغلی قصد ساخت یک فیلم حادثه‌ای و نظامی به نام «عملیات کبری» را دارد.  خیلی از بازیگران مطرح آن سالها برای تست دادن به آنجا آمده بودند. من بعد از تست دادن به عنوان هد خلبان تیم ۷ نفره خلبانها انتخاب شدم. همه پیش تولید انجام شد اما هوا نیروز اصفهان نامه‌ای به دفتر تهیه‌کننده ارسال کردند و تقاضای مبلغ زیادی برای هلیکوپترها درخواست کردند که مبلغ نامتعارفی بود و با طرح این مسئله تولید فیلم به دلیل بالا رفتن دو برابر هزینه تولید منتفی شد.

چه بازیگرانی برای آن فیلم انتخاب شده بودند؟

امین حیایی، کیهان ملکی و چند تای دیگر انتخاب شده بودند.

با توجه به این اتفاق ورود شما به سینما با این روند دچار وقفه شد؟

نه، یک سال بعدش شاه‌حاتمی فیلم «لاک‌پشت» را با بازی جمشید هاشم‌پور ساخت که من هم در این فیلم اولین بازیگری‌ام در سینما را تجربه کردم.

همبازی شدن با جمشید هاشم‌پور برایتان چه ویژگی‌هایی داشت؟

در اولین تجربه بازیگری‌ام در کنار یک حرفه‌ای بازی کردم و این هم نشینی پر از اتفاقات خوب بود و بازی‌ من به خوبی در این فیلم دیده شد.

آیا بعد از بازی در «لاک‌پشت» پیشنهادات بازیگری‌تان بیشتر شد؟

بلافاصله برای بازی در سریال «اصحاب کهف» دعوت شدم و مهران برومند دستیار کارگردان با من تماس گرفت و گفت از بین ۷۰۰ نفر برای بازی در نقش مارتینوس انتخاب شدی. چون به اسب سواری و تیر اندازی با کمان احاطه داشتم این هنرها در بازی‌ام خیلی به من کمک کرد.

کار با مرحوم فرج‌الله سلحشور چگونه بود؟

مهمترین ویژگی ایشان توکل و باور قلبیش به اعتقاداتش بود و همیشه قبل از شروع کار قرآن می‌خواند و به نظر این کارش قلبی و مذهبی بود و نه شعاری. از حضور در این کار به واسطه صمیمیت و همدلی گروه واقعا لذت بردم.

آیا قدرت و توان کارگردانی سلحشور باندازه ایمانش قوی بود؟

در این بخش جمال شورجه در کنار ایشان بودند و فیلمبردار درجه یک و استادی مثل مازیار پرتو هم در این کار کمک می‌کردند و مثل یک کارگردان در حین کار کنسه می‌داد. در اصل زنده یاد سلحشور روی هدایت بازی‌ها متمرکز بود و تقسیم کار وجود داشت و سایر کارها را شورجه و پرتو انجام می‌دادند. یادم می‌آید در حین کار سلحشور گفت من انتخابش برای کار بعدیش یعنی نفش حضرت یوسف هستم.

اما در نهایت چنین اتفاقی رخ نداد . دلیلش چه بود؟

بعد از بالا و پایین کردن‌های زیاد، کارگردان تصمیم گرفت تا از نا بازیگر برای ایفای این نقش استفاده کند.

آیا برای ایفای نقش یوسف تست هم دادید؟

از دفتر کارگردان تماس گرفته شد و رفتم و کارگردان مطرح کرد که هنوز تصمیم قطعی برای انتخاب نقش یوسف نگرفته است و گویی ماهها بود که در حال مشورت و دیدن و گپ زدن با بازیگران مختلف هستند و سر اینکه از بازیگر حرفه‌ای و یا نا بازیگر استفاده کنند به جمع بندی نرسیده‌اند. در این فاصله در فیلمهای زیادی مثل «شبهای تهران» بازی کرده  بودم و اصطلاحا رو بورس بودم.

آیا این را قبول دارید که بازیگر بدشناسی هستید و اگر یوسف را بازی می‌کردید کارنامه بازیگری‌تان مسیر دیگری می‌رفت؟

بله، نقش خاصی بود و تقدیر این بود که آن نقش را بازی نکنم.

در سالهای اول بازیگری‌تان دوبله رونق داشت. آیا با دوبله کردن بازی‌تان مشکلی نداشتید؟

برای اولین بار زنده یاد منوچهر والی‌زاده به جای من صحبت کرد و بعدها بهرام زند و چنگیز جلیلوند نیز این کار را انجام دادند. در آن دوران برای اینکه سرعت کار بالا برود صدا برداری سر صحنه انجام نمی شد و هنوز ردپای سینمای قبل از انقلاب و دوبله وجود داشت. یادم می‌آید کل سریال «اصحاب کهف» یک سال انجام شد که اگر صدابرداری سر صحنه بود چند سال طول می‌کشید. به دلیل وسعت صدایم خیلی‌ها به من می‌گفتند قبول نکن کسی جایت دوبله کند. در برهه‌ای شرایطی وجود دارد که نمی‌شود مخالفت کرد تا خودم جای خودم دوبله کنم. در شاهزاده ایرانی (رستم و اسفندیار) موقعی که قرار شد بهرام زند جای من صحبت کند منطقی بود زیرا سن و سالم کم بود و  باید در نقش مرد میانسالی بازی کنم که چند فرزند دارد و خب صدای پخته زند به این کار کمک می‌کرد. برای بازی در این فیلم از جشنواره فجر کاندیدا شدم .

به کار کدامیک از دوبلورهایی که جای شما دوبله کردند علاقه بیشتری دارید؟

شاهزاده ایرانی (رستم و سهراب) و صدای بهرام زند را دوست دارم. جلیلوند هم کارش بی نظیر بود.

با علی شاه‌حاتمی تجارب موفق زیادی دارید. آیا در کار با ایشان به زبان مشترک رسیده بودید؟

بعد از سریال تلویزیونی «اصحاب کهف» شرایطی فراهم و قرار شد ایشان «دوستان» را با بازی من و مهناز افشار در پویا فیلم بسازنند و تجربه موفقی بود.

با کیمیایی چگونه آشنا شدید که در «سربازهای جمعه» به ایفای نقش پرداختید؟

بعد از فیلم «دوستان» و اکران موفقش دستیار مسعود کیمیایی با من تماس گرفت و گفت برای دیدن مسعود کیمیایی به دفترشان بروم و من با شوق قبول کردم……

علاقه‌مند به فیلم‌های کیمیایی بودید؟

شدیدا علاقه داشتم و یکی از علت‌هایی که بازیگر شدم دیدن فیلمهای مسعود کیمیایی بود.

در جلسه دفتر کیمیایی چه گذشت؟

واقعیت ماجرا این است که من برای بازی در فیلم «اعتراض» انتخاب و حتی قرارداد هم امضا کرده بودم و تست گریم هم شدم که باز هم مسائلی پیش آمد  و نتوانستم در فیلم بازی کنم.

شاید ماخوذ به حیا بودن شما باعث شده که چنین فرصتهایی را از دست بدهید؟

بله، به نفع دوست بازیگر دیگری کنار کشیدم و این کار باعث رنجش کیمیایی شد.

جالب شد، لطفا بیشتر توضیح بدهید، چه اتفاقی افتاد؟

من برای نقش اصلی انتخاب شدم و می‌توانستم بازی کنم.

یعنی نقشی که محمدرضا فروتن در نهایت آن را بازی کرد. رفاقتی داشتید که به نععش کنار کشیدید؟

نه، رفاقتی نداشتیم و دستیار کیمیایی گفت که قرار است از پروژه کنار گذاشته بشود و من دیدم درست نیست این اتفاق بیفتد و انصراف دادم و کیمیایی از دستم ناراحت شد.

آیا اگر تاریخ به عقب برود باز هم چنین تصمیمی می‌گیرید؟

بیشتر با کیمیایی بابت این قضیه صحبت می‌کنم و الآن به پختگی‌ای رسیده‌ام که با منطق بیشتری تصمیم بگیریم و همچنان معتقدم که تصمیم درست بوده است. البته کارم حرفه‌ای نبود و متوجه شدم برخی از دوستان در آن موقع حرف‌هایی را به من گفتند که رویم اثر گذار بود.

اثر گذاری مخرب؟

بله، توانستند من را متقاعد کنند که چنین تصمیمی بگیریم.

آیا فروتن بابت این قضیه از شما تشکر کرد؟

اصلا به روی خودش هم نیاورد. محیط سینمای ما عجیب است و چیزهای عجیب زیاد دیده‌ام!

برگردیم به حضورتان در «سربازهای جمعه»؟

رفتم دفتر آقای کیمیایی و بازی‌ام در فیلم قطعی شد. نقش خاصی با دیالوگ‌های جذابی بود که اغلبشان در تدوین حذف شد.

به دلیل طولانی بودن زمان فیلم این صحنه‌ها حذف شد؟

نه، چون دیالوگ‌هایی که می‌گفتم از دهان آدمی بیرون می‌آمد که از جبهه برگشته بود و کمی تند و انتقادی بود.

آیا بعد از «سربازان جمعه» تا «متروپل» دیگر فرصت همکاری با کیمیایی را به دست نیاوردید؟

همانطوری که گفتم کیمیایی از من دلخور بود و حق هم داشت.

برسیم به حضور متفاوتان در «متروپل».

در «متروپل» نقش بدمن داستان را بازی کردم.

آیا الگویی هم برای ایفای این نوع نقش‌های منفی داشتید؟

رابرت دونیر که بی محابا سراغ چنین نقش‌هایی می‌رود.

مثل بازی درخشانش در قالب شخصیت مکس کیدی فیلم «تنگه وحشت»؟

واقعا جنس بازی‌اش عجیب است و بعد از دیدن بازی دونیرو احساس ترس به مخاطب دست می‌دهد.

در کارنامه کاری شما تنوع ژانری خوبی دیده می‌شود؟

بله، در مقطعی تصمیم گرفتم که بروم به سمت فیلمهای متفاوت مثل «سینه سرخ»، «آقای رئیس جمهور» و غیره، آثاری که تجاری نبودند. برگردیم به بحث «متروپل»؛ موقعی که کیمیایی گفت می‌خواهم نقش مظفر را بازی کنی احساس کردم که ایشان هم دوست دارد من را به یک چالش دعوت کند. در جشنواره همان سال جواد طوسی و ضیاءالدین دری به خاطر بازی‌ام به من تبریک گفتند و تاکید کردند بازی‌ام خیلی خوب بود و طوسی تاکید کرد که در شب اختتامیه سیمرغ بازیگری نقش مکمل را به دست خواهی آورد و جالب بود که حتی کاندیدا هم نشدم.

آیا بعد از «متروپل» باز هم نقش‌های منفی و خاکستری به شما پیشنهاد شد؟

پیشنهادی این نوعی نداشتم. البته مسائلی وجود داشت که باعث شد چنین اتفاقاتی رخ ‌دهد.

چه مسائلی؟

چند وقت بعد یکی از بازیگران با نفوذ سینما در مراسمی به من گفت چرا راجع به من در جایی صحبت کرده‌ای؟! من گفتم چیزی نگفتم و کسی که ده سال است زیر آب من را در انتخاب بازیگر برای فیلمها و سریال‌ها می‌زند شما هستید. من برای نقش نخست «کیف انگیلسی» و «کلاه پهلوی» و همچنین «روز رستاخیز» انتخاب شدم و از بد حادثه، در بحث انتخاب بازیگر، سینمای ایران در آن سال‌ها در ید قدرت این بازیگر با نفوذ بود و برخی از بزرگان سینما مثل زنده یاد مهرجویی فایل صوتی دارد که درباره او نیز این موضوع را گفته است و من بابت این قضیه خیلی صدمه دیدم. البته خیلی‌های دیگر هم مثل من بودند. این فرد که چند بازیگر خاص را ساپورت می‌کرد و اینها در حکم نوچه‌هایش بودند. زمانی این قضیه را فهمیدم که خیلی دیر بود. زمانی که برای بازی «کیف انگلیسی» رفتم دفتر دری و کلاه شاپوی معروف را کارگردان سرم گذاشت، برای این نقش من را قبول کرد و متاسفانه با ورود این شخص من حذف شدم. برای فیلم «روز رستاخیز» هم احمدرضا درویش از من خواست بمانم و نروم و گفت می‌خواهم یک فیلم بین‌المللی بسازم و تو نقش اولش هستی. بعدش زنده یاد محمد اخلاقی به من گفت همان شخص آمد و زیر آبت را زد و اینکه برای برخی‌ها سوال است که چرا من سالهایی در بازیگری حضور کم رنگی داشته‌ام علتش این است. مگر چند بار در زندگی هنری یک بازیگر پیش می‌آید که پیشنهاد نقش نخست سریال «کیف انگلیسی» و غیره را داشته باشد و متاسفانه به دلایل مسائل پشت پرده و غیر عادلانه چنین نقش‌هایی را از دست بدهد.

در برهه‌ای هم در سریال‌های پلیسی مثل «کارگاه علوی» و «کلانتر» حضور موثری داشتید. بازی در این نوع سریالها برایتان چه ویژگی‌هایی داشت؟

من بابت یکی از سریالهای پلیسی از جشنواره پلیس جایزه بردم. حضور در آثار پلیسی این امکان را به من داد تا از فیزیک و توان بازیگری‌ام به نحو شایسته‌ای استفاده کنم. متاسفانه در سینما و تلویزیون ایران ژانر پلیسی استاندارهای سینمای اروپا و امریکا را ندارد و حتی در بازیگری و جلوه‌های ویژه در این ژانر با کاستی‌های زیادی مواجه هستیم.

متاسفانه خیلی از سوپر استارهای ما در سنین پنجاه سالگی به لحاظ فیزیکی بسیار افت می کنند؟

این  قضیه درباره خیلی از بازیگران‌مان مصداق دارد و دوستان کمتر مراقب فیزیک و سلامت بدنشان هستند. بارها به دوستان بازیگرم گفته‌ام دلیل این چاق شدن مفرط چیست و برای یک آرتیست شکم برآورده بد است.

آیا این تحلیل را قبول دارید که در سینمای روز دنیا دیگر دوره بازی‌های مد اکتینیگ با افول دونیرو و پاچینو سپری شده است؟

من به سبک متد اکتینگ علاقه دارم و معتقدم هنوز جایگاهش را حفظ کرده است. در ایران برخی از بازیگرانی که شیوه و رفتار خاصی را در بازی‌شان ارائه و کارشان دیده شده دنبال یک سبک کاری مخصوص به خودشان هستند که گاهی در آن شلخته‌گی هم دیده می‌شود تا آرتیست به نظر برسند.

آیا این شلختگی در فیزیک و یا نوع رفتار و منش بازیگران نمود دارد؟

هم در نوع فیزیک و هم نوع رفتار و جنس بازی دیده می‌شود و انگاری هر روزی که می‌گذرد ما قهرمان‌های‌مان را از قصه‌ها می‌گیریم و سینمای قهرمان محور نابود می‌شود. اگر دقت کنید الآن اغلب فیلمها چند بازیگر اصلی دارد و فاقد قهرمان است. بارها درباره هنر ایران و موسیقی گفته‌ام که جامعه ما تحت تاثیر برخی از تهیه‌کنندگان و مدیران است و آنها برنامه مورد نظرشان را در اختیارشان قرار می‌دهند و مخاطب هم  سلیقه‌اش تغییر پیدا می‌کند. متاسفانه الآن اکثر بزرگان سینما یا خانه‌نشین  و یا کم کار شده‌اند و برخی ها هم مهاجرت کرده‌اند.

بعد از تجربه موفق «متروپل» دوباره چند سال قبل در سریال  «دردسرهای شیرین» ایفاگر نقش خاکستری چند وجهی شدید. چگونه بازی در این سریال را پذیرفتید؟

موقعی که برای بازی در سریال «دردسرهای شیرین» دعوت شدم متوجه شدم قرار است در ۱۳ روز تعطیلات نوروز برای مردم پخش شود و یکی از دلائل قبول بازی در سریال این بود. در «دسرهای شیرین» به مشکلات زنان در جامعه پرداخته می‌شود و خانم‌های جامعه دغدغه‌هایی دارند که شاید نتوانسته‌اند به آنها دست پیدا کنند و خوشبختانه امروزه نگاه جامعه به زنان تغییرات مثبتی پیدا کرده است و اغلب به تساوی حقوق زنان با مردان اذعان دارند. من در این کار نقش محوری منفی داستان را بازی کردم. نقش‌هایی که معمولا خیلی از بازیگران از ایفایش ابا دارند. البته در فیلم «متروپل» مسعود کیمیایی تجربه موفقی در ایفای این نوع شخصیتها داشتم.  نقشی که حضور بسیار موثری در شکل‌گیری درام و جای کار زیادی دارد و به نظرم موقع مناسبی بود که دوباره نقش‌های متفاوت بازی کنم. در طول دوران بازیگری‌ام نه به حق کسی تجاوز کرده‌ام و نه نقش بازیگری را تصاحب کرده‌ام. شخصیتی که در این سریال بازی می‌کنم حاضر است برای رسیدن به قدرت تن به هر کاری بدهد و بسیار به قدرت و مال و ثروت علاقه دارد. نقشی که به لحاظ شخصیتی فرسنگها از من دور است.

الآن مشغول چه کاری هستید؟

در اثری از سعید نعمت الله بازی می‌کنم.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است