گلستان جعفریان در گفتگو با صبا:
ادبیات پایداری باید زبان امروز را بشناسد
بزرگترین پاداش برای من، این است که مردم با ادبیات پایداری آشتی کنند، آن را بخوانند و درک جدیدی از آن پیدا کنند. باید زبان امروز را بشناسیم و به دغدغههای مردم احترام بگذاریم.
سمیه خاتونی– اختتامیه هفته هنر انقلاب مورخ ۳۱ فروردین ماه، سال جاری در حوزه هنری برگزار شد. در آئین این اختتامیه نامزدهای «چهره سال ۱۴۰۳ هنر انقلاب اسلامی» متشکل از گلستان جعفریان برای انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پاییز آمد» و ۱۳۵ بار تجدید چاپ این کتاب، محمد حمزهزاده برای خلق مجموعه کتاب «قصههای دلستان و گلستان»، محمدرضا دوستمحمدی برای خلق پرتره فرماندهان شهید جبهه مقاومت و مشارکت فعال در رویدادهای هنری و مربیگری برای هنرمندان جوان، محمد رسولی برای خلق اشعار بهنگام و موثر در هنگامه نبرد طوفانالاقصی و کارن همایونفر برای خلق آلبوم «سیدالامه»، مورد تقدیر قرار گرفتند که در نهایت کارن همایونفر هنرمند حوزه موسیقی به عنوان چهره هنر انقلاب در سال ۱۴۰۳ انتخاب و معرفی شد. روزنامه صبا با نامزد این رویداد گفتوگویی انجام داده، که در ادامه میخوانید.
پس از انتشار کتاب «پاییز آمد» که با تقریظ رهبر انقلاب و ۱۳۵ بار تجدید چاپ مواجه شد، مجدداً شاهد نامزد شدن شما در این رویداد بودیم. لطفاً درباره اثر و اینکه در طول این مدت چه نگاه ویژهای در هنر انقلابی داشتهاید، بفرمائید؟
در حال حاضر مشغول کار روی کتاب جدیدی هستم که به زندگی همسران شهدا میپردازد. این سومین کتاب من در این زمینه است. که از زاویه جدیدی به موضوع همسران شهید و… نگاه میکند. از سالها پیش به دنبال این زاویه دید متفاوت بودم اما اکنون احساس میکنم با توجه به تحولات اجتماعی و نگاه متفاوت نسل جوان به زندگی، بازنگری در این موضوع ضروری است. به نظرم لازم است از زاویهای نو به زندگی کسانی نگاه کرد که در نوجوانی تصمیماتی بزرگ گرفتند.
به نظرتان شاخصه هنر انقلابی در مقایسه با دیگر شاخههای هنری چیست؟ و چه ویژگیهایی را در نگاه و رویکرد هنرمند میطلبد؟
در دنیای امروز، نگاه ما به زندگی بیش از پیش به سمت رفاه و آسایش مادی رفته است. در این شرایط، اگر بخواهیم از شهدا و آرمانهایشان سخن بگوییم، نمیتوانیم با زبان دهه ۶۰ و ۷۰ این کار را انجام دهیم. باید زبان امروز را بشناسیم و به دغدغههای مردم احترام بگذاریم. تنها در این صورت است که مخاطب با اثر ارتباط برقرار میکند. در آثار اخیرم این نکته را رعایت کردهام؛ از جمله در «روزهای بیآینه» و «پاییز آمد» تلاش کردم نشان دهم که حتی در آن زمان نیز دغدغه یک زندگی با استانداردهای مطلوب وجود داشت، اما برخی با وجود این شرایط، راهی دیگر برگزیدند.
در کتابهای شما همیشه مستند بودن روایتها مشهود است…
بله، نوشتههایم مستند-داستانی هستند. حدود ۷۰ درصد روایتها بر اساس مستندات واقعیاند و تنها بخش کوچکی از آن بر اساس فضای روایت شده توسط خود شخصیتها به صورت داستانی بازآفرینی میشود. این سبک به خواننده کمک میکند با شخصیتها ارتباط واقعیتری برقرار کند.
با توجه به اینکه برخی روایتها مربوط به چند دهه پیش هستند، چگونه توانستهاید نسبت آنها را با زندگی امروز حفظ کنید؟
در آثارم تلاش کردهام فقط به خود شهید یا همسر شهید نپردازم. جامعه پیرامون آنها نیز نقش مهمی دارد. در کتاب جدید، شخصیتهایی چون مادر لیا، خواهران سادات، پدر خانواده و دیگران حضور دارند که هرکدام نگاه متفاوتی به زندگی دارند. این تنوع دیدگاه به مخاطب اجازه میدهد خود را در یکی از این شخصیتها ببیند و انتخاب کند که کدام نگاه به زندگی برایش قابل پذیرشتر است.
بهعنوان نویسندهای صاحبسبک، آیا جوایز جشنوارهها برای شما اهمیت دارند؟ یا انتظار دیگری از آثارتان دارید؟
حقیقتاً جوایز برای من در اولویت نیستند. البته باعث خوشحالی است که آثارم دیده میشوند، اما مهمتر از هر جایزهای برای من، تأثیری است که کتاب بر مخاطب میگذارد. بزرگترین پاداش برای من، این است که مردم با ادبیات پایداری آشتی کنند، آن را بخوانند و درک جدیدی از آن پیدا کنند. همین بازخوردها، برایم ارزشمندتر از هر جایزهای است.
صحبت پایانی:
از شما متشکرم که این فرصت را فراهم کردید. امیدوارم ادبیات پایداری بیش از گذشته مورد توجه نسل امروز قرار بگیرد.