مسعود حقی در گفتگو با صبا:
کاریزما بودن دهه شصت، کار را سختتر میکند
با توجه به اینکه دهه شصت یکی از عجیبترین دهه در زندگی ایرانیان است، میبایست کاریزمایی آن دهه حفظ میشد؛ چرا که اغلب جمعیت آن را تجربه کردهاند و اگر چیزی درست نباشد، مخاطب سریع متوجه آن می شود.
ندا حسنی– قول، قول است. مردانه و زنانه ندارد اما همیشه در زبان ما قول مردانه مصطلح بوده است. یعنی حرفی که نه بالا و پایین دارد و نه کم و زیاد و همه جوره باید پای آن ایستاد. درست مثل عوامل و بازیگران «قول مردونه» که تا همین امروز و در یک سوم پایانی سریال که تا قسمت سیام مانده، هنوز در لوکیشن حاضرند و تا پاسی از شب و گاه تا طلوع خورشید مشغول ضبط و فیلمبرداری و کارهای پس از تولید هستند تا قسمتهای باقیمانده را به موقع به پخش شبکه سه برسانند و بینندگان مشتاق را که از هفته دوم فروردین این سریال را دنبال میکنند را حتی دقایقی منتظر نگذارند و حوالی ۲۰:۳۰ هرشب میهمان خانههای آنها شوند. بخش اعظم این تلاش ستودنی بر دوش تهیهکنندهای پیشکسوت به نام ایرج محمدی و کارگردانی که خیلی از اوج گرفتن سیمرغ بلورینش نگذشته، به نام علی طاهرفر است. خبرنگار صبا در میانه ضبط سکانسها و پلانهای باقی مانده، به نیت خداقوت و دست مریزاد، لختی پای صحبت برنامه ریز و بازیگر این مجموعه متفاوت نشسته است.
آقای حقی، لطفا از کاراکتر نقشی که برعهده دارید، بفرمایید و اینکه چگونه برای این نقش انتخاب شدید؟
برادر شهروز، تنها کاراکتر منفی سریال است که کمدی ندارد و کاملا جدی و مطلقا منفی است تا نمادی از منفور بودن و قسیالقلب بودن منافقان را به تصویر بکشد. پیشتر قرار بر حضورم در نقش دیگری در مجموعه بود که کاراکتر کمدی داشت و قرار بود از قسمت هفدهم به داستان مجموعه اضافه شود، ولی به دلیل حجم و سرعت بالای سریال، ورود او را در این مدت کوتاه نمی شد جمع بندی کرد و تصمیم بر حذف آن شخصیت و ورود شهروز گرفته شد و از آنجا که قرار بود شخصیت جدی داشته باشد طی گفتوگوهایی که کارگردان با من داشت این شخصیت به من سپرده شد و با یک همفکری تصمیم بر این شد که در ۸ قسمت پایانی این شخصیت، خون جدیدی را به کار تزریق کند و به واسطه این شخصیت به نتیجه نهایی برسیم.
درباره اولین همکاریتان با کارگردان «قول مردونه» و اینکه انجام چند کار در یک پروژه، چه سختیهایی داشت؟
آقای طاهرفر کارگردان آرام و قابل احترامی است. این را به عنوان کسی که سابقه همکاری با خیلی از کارگردانها دارد، میگویم. با توجه به فشردگی کار، آرامشی که از طرف کارگردان به صحنه و محیط پیرامون او منتقل میشد و حال خوب کارگردان همیشه برای کل عوامل کمک کننده و پیش برنده بود. به هر حال بیش از ۴ ماه تولید با این حجم از بازیگران کار آسانی نبود اما با توجه به سوابقی که کلیه عوامل از جمله خود من پیشتر در سینما و تلویزیون داشتیم، این سختیها را قابل تحمل می کرد.
به عنوان یک برنامه ریز و دستیار کارگردان، درباره انتخاب فضاهای متناسب با حال و هوای سریالی که در دهه ۶۰ روایت میشود، بیشتر توضیح دهید.
برای این سریال میبایست لوکیشنهایی انتخاب میشد که صدای مزاحم محیطی که در آن دوران کمتر و قدری متفاوتتر بوده، وجود نداشته باشد و حتما باید یک آرامش نسبی بر فضا حاکم باشد تا صدابردار و فیلمبردار برای ضبط به مشکل برنخورند. قبل از شروع کار به اتفاق آقای طاهرفر و اقای نوروزی، فیلمبردار کار، لوکیشنهای زیادی را مورد بررسی قرار دادیم تا حال و هوای دهه شصت در آنها بیشتر تداعی شود. با توجه به اینکه این دهه یکی از عجیبترین دهه در زندگی ایرانیان است، میبایست کاریزمایی آن دهه در کار حفظ میشد؛ چرا که اغلب جمعیت کنونی کشور آن دهه را تجربه کردهاند و اگر جای چیزی درست نباشد، مخاطب سریع متوجه آن می شود که این یکی از سختیهای کار برای سوژهای است که در دهه ۶۰ اتفاق میافتد. همه تلاش عوامل «قول مردونه» براین بود که حتی در انتخاب جزییترین لوازم صحنه، انتخاب رنگ برای دیوارهای خارجی منازل و آذین بستن کوچهها بتوانند آن حال و هوا را به مردم منتقل کنند.
لوکیشنهای سریال در چه محدودهای قرار داشتند؟
لوکیشنهای متعددی برای کاردر نظر گرفته شده بود. یکی از آنها که فضای خانه بود مربوط به محله شاپور تهران است، مغازهها از جمله عکاسی و املاکی که حدود ۱۲ مغازه بودند همگی سمت کارخانه پشم ریسی در چهاردونگه ساخته شدند. دو ماه و نیم ساخت این مغازهها زمان برد. به هر حال امیدواریم که توانسته باشیم رضایت بینندگان را جلب کنیم.