هادی افشار در گفتگو با صبا:
دیدن سریال از قاب تلویزیون کیف دیگری دارد
در مرحله مونتاژ بارها همه قسمتها را دیدهام، اما دوست دارم هر قسمت را از قاب تلویزیون به همراه خانواده تماشا کنم؛ اینکه مجموعه خودمان را در این قاب ببینم کیف دیگری برای من دارد.
ندا حسنی– ناریا به زبان کرمانشاهی میشود قاصدک و اگر برگردانده شود، ایران است. نام خاصی که برای یک مجموعه خاص و بی سابقه – حداقل در بین سریال های تلویزیونی – در نظر گرفته شده است. سریالی که در همان چند قسمت اول نشان داده که میخواهد به شیوهای متفاوت و با ریتمی به سبک استاندارهای سریال سازی در دنیا پیش برود. ریتمی متفاوت که اگر لحظهای از دیدن آن غفلت کنید شاید در فضای داستانی آن سردرگم شوید. یک سریال ۵۸ قسمتی ساخته کارگردانی نام آشنا و عواملی کاربلد، با تعداد کثیری از بازیگران چهره، لوکیشنهای مختلف و جذاب و ورای آنها با قصهای پیچیده و چند لایه که شما را مجبور میکند اگر بخشی از آن را از دست دادید دوباره و از ابتدا تکرار مجموعه را دنبال کنید تا بتوانید به گره افکنیها و گرهگشاییهای داستان آن پی ببرید. جواد افشار که کارهای خاطره انگیزی چون «کیمیا» و «گاندو» را از او به یاد داریم و این روزها فیلم «صیاد» را بر پرده سینماها دارد این بار سراغ ماجرایی جنایی و ماوراءالطبیعه رفته است. او در این راه برادر خود هادی افشار را به عنوان کارگردان، همراهی کرده است و هرشب رآس ساعت ۲۲ دقایقی بیننده شبکه یک سیما را به صفحه تلویزیون میخکوب میکند تا کم کم شخصیتها و روابط بین آنها دستگیرش شود. این سریال تنها جنبه تفننی و سرگرمی نداشته و به توصیه کارگردان بیننده باید به دقت آن را دنبال کند تا از آن لذت ببرد. در ادامه صحبتهای کارگردان این سریال را میخوانید.
با توجه به صحبتهای آقای جواد افشار، گویا بخش اعظم کارگردانی «ناریا» بر عهده شما بوده است، لطفا در این باره توضیح دهید.
اگر به عقب برگردیم در مقطعی از پیش تولید کار، بنا را بر این نهادیم که سریال همزمان با دو گروه مجزا تصویربرداری شود. اما همزمانی وجود هنرپیشهها در هر گروه این اجازه را به ما نمیداد. از آنجا که داداش به من لطف داشت و خودش هم همزمان درگیر پروژه «صیاد» شد، به من اعتماد کرد و بخشهای مهمی از پروژه را به من سپرد. آنچه که اهمیت داشت، حرکت در مسیری بود که برای جواد افشار اهمیت داشت. از این رو من مرتب با او در تماس بودم، مشاوره میگرفتم و سکانس به سکانس را با همفکری هم پیش میبردیم. زمانی که آقا جواد درگیر پیش تولید سینمایی «صیاد» در تهران بود، قابل دسترس بود اما بعدتر برای فیلمبرداری آن کار به کرمانشاه رفت، فقط با یکدیگر تماس تلفنی داشتیم. هرچند که من در طول سالهای گذشته زیاد در کنار او کار کردهام و به اصطلاح سلیقهاش دستم آمده است، از این رو تا حدودی به نوع میزانسنها و دکوپاژ مورد نظر او اشراف داشتم و سعی کردم منطبق با سلیقه او پیش بروم و توانسته باشم رضایت مخاطب را برآورده کنم.
در خصوص پرداختن به صحنههای ماورائی، استفاده از بدلکاران در صحنههای اکشن و بازسازی رئال یا ویژوال فضاهای سریال بفرمایید.
بله بخشی از داستان، شکل ماورائی دارد که پرداختن به چنین مسائلی در تصویر و باوراندن آن به مخاطب کار سختی است. ما هم سعی کردیم به این سکانسها با وسواس خاص و بعضا با استفاده از جلوههای کامپیوتری و بدلکاران حرفهای بپردازیم، کما اینکه حرکتهای دوربین هم به فضا سازی این نوع سکانسها کمک زیادی میکرد. در سریال هرچه جلوتر میرویم و با وارد عمل شدن پلیس و از طرفی شخصیتهایی که خاصیت غیر ارگانیک دارند چنین صحنههایی بیشتر دیده میشوند. بسته به نیاز هر سکانسی، فضاها هم به صورت میدانی طراحی و فیلمبرداری شدهاند و هم بسته به تقاضای فیلمنامه، توأمان از نرم افزارهای کامپیوتری برای نمود برخی اتفاقات صحنه که محدودیت اجرایی داشتهایم، بهره بردهایم.
متن فیلمنامه اولیه غالب بر محتوا بوده یا دستخوش تغییراتی در حین بازنویسی شده است؟
بیشتر از زمانی که ما برای این سریال صرف فیلمبرداری کردیم، صرف نگارش و بازنویسی آن شد که توسط حمید رسولپورهدایتی و جواد افشار، یک سال و نیم زمان برد. جاهای مختلف فیلمنامه بارها و بارها نوشته و ترمیم میشد که با نظرات ما و بیان مستنداتی دوباره تغییراتی میکرد تا در نهایت با ویرایش نهایی برای آغاز فیلمبرداری آماده شد. همه سعی ما این بود که به فیلمنامه وفادار باشیم که این اتفاق در فیلمنامههای بدون اشکال و صد درصدی، از جمله فیلمنامه «ناریا» میتواند امکان پذیر شود. البته در جاهایی بسته به شرایط صحنه، گاه اعمال تغییرات جزئی لازم میشود که با مطرح کردن با نویسنده به یک اتفاق نظر میتوان رسید. در این مجموعه میتوان ادعا داشت که بیش از ۹۰ درصد کار طبق متن و فیلمنامه پیش رفته است و البته گاهی هم کارگردان این امکان را دارد که بر اساس اقتضای خلق بهتر صحنه تغییراتی اعمال کند.
تأثیر مهارت فنی کارگردان، از جمله خود شما که سالها در حوزه صدا برداری به شکل تخصصی کار کردهاید در خروجی یک اثر چقدر اهمیت دارد؟
من بیش از ۲۰ سال در تلویزیون و سینما صدابرداری کردهام و با اغلب کارگردانهای شناخته شده و حرفهای همکاری داشتهام و با بعضیشان حداقل دو سه مجموعه را با آنها کارکردهام. همین همکاریها کمک کننده و تجربهای برای من بود که من در آن جا مانند کلاس درس، آموختم. مرور لحظههایی که سرپروژههای مختلف صدابرداری کردهام، مانند یک کلاس درس به من کمک میکند تا در زمان کارگردانی میزانسنهایی طراحی کنم که مناسب ذائقه بیننده تلویزیون باشد. ضمن اینکه دو سه فیلم کوتاه هم سالهای گذشته کار کردم و در این میان همراهی شانه به شانه با برادرم طی سال های اخیر بخصوص در مجموعه «گاندو» به نزدیکی سلیقه من به او کمک کننده بود و هر آنچه که از برادر آموختم در دکوپاژ و میزانسن بتوانم به کار گیرم.
مراحل فنی پسا تولید همچنان ادامه دارد یا به اتمام رسیده است؟
فیلمبرداری اواخر سال گذشته پایان یافت و مونتاژ به تازگی به اتمام رسیده و درمرحله اصلاحات نهایی رنگ و نور است و مرحله پسا تولید همچنان ادامه دارد که امیدوارم همه قسمتها به موقع به پخش برسد و مردم «ناریا» را دوست داشته باشند. میتوان ادعا کرد که مشابه سریال «ناریا» در تلویزیون و حتی پلتفرم ساخته نشده است. آن هم بدلیل اینکه علاوه بر کاملا معمایی بودن آن، در این مجموعه نمایش و ادغام به اصطلاح عناصر ارگانیک و غیرارگانیکها که بیننده را به جستجو وا بدارد و ذهن او را درگیر کند کم نیستند و برخلاف بیشتر سریالهایی که اتفاقات در آن قابل پیش بینی است حتی گاه یک سکانس جلوتر را نمیتوان حدس زد که این جذابیتی ویژه برای سریال است.
خودتان سریال را هرشب از تلویزیون دنبال می کنید؟
در مرحله مونتاژ بارها همه قسمتها را دیدهام، اما دوست دارم هر قسمت را از قاب تلویزیون به همراه خانواده تماشا کنم؛ چون من وخانوادهام جزو خانوادههای تلویزیون بین هستیم و همه سریالها را دنبال میکنیم و به شخصه از هر سریالی نکته میآموزم. اینکه مجموعه خودمان را در این قاب ببینم کیف دیگری برای من دارد که لازم میدانم از برادرم تشکر کنم که این فرصت را در اختیار من گذاشت و از محمد مصریپور که به عنوان تهیهکننده از همکاری من در سریال حمایت کرد. از مدیرگروه و همه عزیزانی که به ساخته شدن «ناریا» کمک کردند و عواملی که جانانه کنار ما ایستادند و بدون هیچ حاشیهای کاملا دلی و رفاقتی همراهی کردند، بعلاوه هنرپیشههای خوب مجموعه، تشکر و قدردانی می کنم.