اتابک نادری در گفتگو با صبا:
بازیگری همیشه برایم اولویت بوده است
با وجود مشغلههای اجرایی و اداری که در زمینه تئاتر داشته و دارم حضور در صحنه به عنوان بازیگر همیشه برایم اولویت داشته و فکر میکنم کار اولم بازیگری است و نمیخواهم از دستش بدهم.
مریم عظیمی _ نمایش «رام کردن اسب چوبی» به نویسندگی سینا رازانی و نیما نافع و کارگردانی سینا رازانی و تهیهکنندگی علی شاهانی با حضور چهرههای نام آشنایی مثل کامران تفتی، سانیا سالاری، اتابک نادری و… این روزها در سالن چهارسوی تئاتر شهر به اجرا در میآید. موضوع این نمایش در دنیای فردی مرفه و پولدار که تفریحش گیر آوردن افراد ساده لوح و فاقد پیچیدگی و دست انداختنشان است، میگذرد در حالی که شکارچی خود به زودی تبدیل به شکار خواهد شد. در ادامه گفتوگوی خبرنگار صبا با بازیگر این فیلم را میخوانید.
مشغله این روزهای شما چیست؟
در حال حاضر در سریال «ناریا» به کارگردانی هادی و جواد افشار که از شبکه اول پخش میشود حضور دارم. همینطور در سریال «آسمون نارنجی» به کارگردانی خانم روشان امینی که در نوبت پخش است و زمان پخش آن هنوز اعلام نشده است. با وجود مشغلههای اجرایی و اداری که در زمینه تئاتر داشته و دارم حضور در صحنه به عنوان بازیگر همیشه برایم اولویت داشته و فکر میکنم کار اولم بازیگری است و نمیخواهم از دستش بدهم.
در این نمایش بازیگران نام آشنایی مانند شما نقشهای کوتاهتر را بر عهده گرفتهاند و به نظر میآید این امر از یک منش حرفهای برمیآید.
فکر میکنم که روال تئاتر همیشه همین بوده و به همین علت است که اساساً سیاه لشکر در تئاتر معنی ندارد و هر یک از بازیگران بخشی از یک نمایش را بر عهده دارند و تعداد صحنهها و حجم دیالوگشان اهمیتی ندارد و این همان اصلی است که جمله معروف «نقش کوچک و بزرگ نداریم بلکه بازیگر کوچک و بزرگ داریم» به آن اشاره میکند. خود من نیز این روحیه را داشته و دارم همانگونه که در نمایش «ابوبکر محمدی فاطمه محمدی» تنها یک صحنه ۴ دقیقهای داشتم که اتفاقاً همان زمان مورد توجه منتقدین و بزرگان تئاتری قرار گرفت. میخواهم بگویم که این مسئله نه به منش بازیگر بلکه به خاصیت تئاتر مربوط است که متاسفانه در این سالها با خاصیت سینما و آثار تصویری قیاس شده در حالی که برای بازیگر یک آفت است چون برای همان نقش کوتاه بازیگر باید سر تمرین بیاید و انرژی بگذارد تا کاراکتر آنگونه که باید سر جایش بنشیند به همین علت فکر میکنم که در این نمایش واقعاً مشق تئاتر کردم.
آیا پرداخت روی نقشهای کوتاه با پرداخت روی نقش بلند تفاوتی دارد؟
تحلیل نقش به حجم، طولانی یا کوتاه بودن آن مربوط نیست مثلاً در مورد کاراکتر غلامحسین پروانه در این نمایش میدانیم که او برای سالیان سال مأمن روانی و رفیق این زوج بوده که هر زمان قهر میکردند یا دچار چالش میشدند به او پناه میبردند. درست مانند غلامحسین پروانه همه کاراکترها عقبهای دارند و بازیگر برای نزدیک شدن به نقش از این عقبه استفاده میکند و سختی کار در این است که بازیگر باید در یک صحنه و دیالوگ کوتاه همه این عقبه را نشان دهد و تماشاگر آن عقبه را در آن حضور کوتاه ببیند از سوی دیگر بازتاب این تحلیل در بازی برای بازیگر و کارگردان اهمیت زیادی دارد چرا که نشان میدهد نقش و اجرا از چه تفکری سرچشمه میگیرد.