محمدحسن بینا در گفتگو با صبا:
«اصیل»؛ نیاز نسل جدید به الگوهای تازه و غیر تکراری
توجه به اهمیت نیاز نسل جدید به الگوهای تازه و شناخت به اصطلاح، آدم حسابیهای این مملکت که تجارب متفاوت و متنوعی دارند، ما را برای ساخت و ادامه این برنامه مصر کرد.
ندا حسنی– اصالت را باید در نهاد افرادی جُست که سالها تلاش کرده و به خود سختی دادهاند تا ورای یک انسان معمولی با فعالیتهای روزمره، قدم بردارند. شاید آنها قدر لحظههایشان را بیشتر دانستهاند و هر آنچه در ایام تحصیل آموختهاند را در مدارکی با عناوین ثقیل، برای کسب کرسی مدیریت و ریاست قاب نکردهاند و از همه آموختههایشان برای اعتلای علم و پیشرفت جامعهای که در آن زندگی میکنند، بهره جستهاند. افرادی که نه نام آنها برسر زبانها است، نه دیده میشوند و نه برایشان کف و دست و هورا میکشند. چه بسا اگر از دستشان برآید راه را برایشان ناهموار و مسیر را برایشان طولانیتر هم کنند. با این همه، انسانهای سخت کوش و تلاشگر تنها به هدف اعلای خود میاندیشند و گامهای مستحکمشان را همواره رو به جلو بر میدارند؛ در این میان چند نفر دغدغه دیده شدن این افراد «اصیل» و با اراده را دارند تا بتوانند سرگذشت الهام بخش این افراد را برای نسل جدید بازگو کنند و واژه توانستن را برای این نسل، به باور برسانند و به قول خود الگو سازی کنند. «اصیل» را از اوایل اردیبهشت شبهای ابتدای هفته یعنی شنبه، یکشنبه و دوشنبه بعد ازساعت ۲۳ از شبکه دو سیما می بینیم. یک برنامه به معنای واقعی، گفتوگو محور ۳۵ دقیقهای که به همت گروهی جوان و با انگیزه در فضایی به دور از زرق و برقهای استودیویی در فضایی دوستانه و صمیمی ساخته شده است. صحبتهای کارگردان این برنامه خواندنی است که از نظر میگذرانید.
«اصیل» شبکه دو امروز با اصیل شبکه پنج ۱۴۰۲، چه تفاوتهایی دارد؟
این برنامه یکی از دغدغههای شخصی ما بود که یک فصل آن دوسال قبل در شبکه ۵ سیما و بخش دیگر آن امسال از شبکه ۲ سیما پخش میشود. «اصیل» قرار است با پیدا کردن الگوهایی در جامعه و معرفی آنها در یک فرم ساده به مخاطب، در قالب یک گفتوگوی صمیمانه از چهارچوبهای رسمی معمول دور شود. در این راستا قرار است ساخت آن در قالب یک برنامه بلند مدت با مجریان متفاوت، ادامه داشته باشد. هرچند که چنین برنامههایی به مجریان خود شناخته میشوند، اما اولویت ما در برنامه بیشتر میهمان است و هر مجری که به برنامه دعوت میشود با نگاه خود، در یک فرم مشخص، به شخصیت میهمانان میپردازد و آنها را به مخاطب معرفی میکند.
این ایده و علاقه چگونه شکل گرفت؟
با توجه به تحصیلات تهیهکننده در حوزه جامعه شناسی و خود من در زمینه علوم انسانی و مردم شناسی از ابتدا به چنین مباحثی علاقهمند بودیم. از آن جا که حس میکردیم الگو سازی در برنامههای تلویزیونی خیلی کم است و اصولا یک تعداد سلبریتیهای مشخص همیشه هستند.. به همین جهت ما از افرادی که ممکن است بسیار جذابتر باشند، صرفا به دلیل اینکه رسانهای در اختیار ندارند و کسی آنها را کشف نکرده است، غافل ماندهایم. در نتیجه توجه به اهمیت نیاز نسل جدید به الگوهای تازه و شناخت به اصطلاح، آدم حسابیهای این مملکت که تجارب متفاوت و متنوعی دارند، ما را برای ساخت و ادامه این برنامه مصر کرد. مانند کسی که در خارج از ایران اثر گذار بوده و انجمن ملی مغز و اعصاب آمریکا را تأسیس کرده یا معلم سادهای که چندین نسل را تربیت کرده و به نوعی روی افراد جامعه اثر بخشی داشته است که بعدها تبدیل به چهره های شاخص در جامعه شدهاند. در کل هدف ما شناسایی طیف گستردهای از افرادی که قابلیت این را داشتند که تجربههای جدیدی را منتقل کنند و حرفهای تازه بزنند، ضمن اینکه تکراری هم نباشند، بود. قرار است تا هر زمان که در توانمان باشد این برنامه را ادامه دهیم تا جایی که یک مجموعه کامل از طیفهای مختلف در اختیار نسل جدید بگذاریم که قابلیت تبدیل به الگو شدن برای این نسل را داشته باشند.
آیا در اطراف خود نیز با چنین افراد اثر گذاری که قابلیت معرفی شدن، دارند، مواجه بودهاید؟
بله، با توجه به اینکه دفتر کاری من در داخل دانشگاه شریف است، با طیف مختلفی از دانشگاهیان، افراد دغدغه مند در طیف علوم اجتماعی، افرادی از بین همکاران و دوستان مواجه میشدیم که با توجه به شناختی که از تواناییهای این افراد داشتیم همواره به دنبال ایجاد بستر و فضای مناسب برای معرفی و شناساندن چنین افرادی به جامعه بودیم.
نقش بنیاد ملی نخبگان در معرفی میهمانان برنامه و روند انتخاب سوژهها چگونه بوده است؟
این بنیاد به دلیل همراستایی با اهداف ما، بیشتر از ایجاد بسترهایی برای معرفی افراد موفق و موثر در جامعه، از ما و برنامه «اصیل» حمایت مالی کردند. در واقع سوژه های ما از یک جمعیت ۳۰۰ نفری به ۱۶ نفر رسید. با توجه به ارتباطات وسیع در این حوزه و طبق پروژههای قبلی از جمله فصل نهم برنامه «چرخ» که برای شبکه چهار کار کرده بودیم تقریبا با ۱۸۰ نفر شخصیت علمی، کارآفرین و موفق کشور در این برنامه مصاحبه شده بود که از لینکهای ایجاد شده، ما به ۳۰۰ نفر رسیدیم. با همفکری محسن رستمی، سردبیر و مهدی بهادران، تهیهکننده حدود یک ماه کامل درباره این سوژهها گفتوگو کردیم تا توانستیم کمکم آنها را با توجه به ملاکهایی که مد نظر داشتیم غربال کنیم. ملاکهایی مثل واقعی بودن این سوژهها که رزومه و فعالیتهایی که در عناوین آنها مشاهده میکنیم ساختگی، فیک یا شوآف نباشند و این نیازمند تحقیقات میدانی و دانشگاهی بود. یا مثلا افراد مد نظرمان به وسیله رانت، بالا نیامده و مدارجی را کسب نکرده باشند و در نهایت اینکه این افراد جلوی دوربین جذاب باشند یعنی بتوانند خوب صحبت کنند. اگر سوژه انتخابی – به لحاظ بصری و تولید رسانهای – این توانایی را داشت، به برنامه دعوت میشد. ضمن اینکه تجربههای او نباید تکراری بوده و صرفا از عناوین جذاب در رزومه و معرفی خود استفاده نکرده باشد، مثل دانشگاهی که فرد در آن تحصیل کرده یا مدرکی که از فلان موسسه معتبر در خارج از کشور دریافت کرده است.
درواقع در بحث راستی آزمایی مراحل سختی را در پیش داشتید؟
بله معمولا بعد از همه این غربالگریها قبل از ضبط هم با میهمانان گفتوگو میکردیم و پیش تولید طولانی داشتیم، در همین گفتوگوها متوجه نقصان برخی از ملاکهای مورد توجه خود، میشدیم. در یکی دو مورد هم در هنگام ضبط وقتی میهمان در مورد مدارک علمی یا فعالیتهای خود صحبت میکرد، متوجه تناقضاتی شدیم که مجبور به حذف کل مصاحبه شدیم.
دلیل استفاده از دو مجری با سبک و سیاق کاملا متفاوت در دو فصل «اصیل» چه بود؟
مجری فصل قبل ما محمد دلاوری، معمولا روحیه کنجکاوانه و جسارتی برای کشف مسائل دارد که در جاهایی برای مخاطب جذاب است. او دارای نگاهی متفاوت به افراد است که به واسطه آن برخی راستی آزماییها را در لحظه انجام میدهد و به مخاطب ثابت میکند که شخصیت این میهمان واقعی است. ضمن اینکه معمولا برنامههایی که او مجری آنها بوده میهمانان یا مسئول بودهاند و یا در جایی سمتی داشتهاند، درنتیجه میبایست با لحن مطالبهگری با میهمانان صحبت کند. در برابر این نگاه مدل نگاه محمدرضا مقدسیان قرار داشت که همراهتر، صمیمانهتر و با احترام بیشتری توأم بود. مهمترین نکته در مورد او، گوش دادن به صحبتهای گفتوگو شونده است؛ چیزی که امروزه در تاک شوها میبینیم آن است که مجری اصرار به ثابت کردن خود دارد و ذهن مخاطب از هدف اصلی یعنی، میهمان منحرف میشود و توجه او به مجری معطوف میشود. فاکتور مهم گوش دادن موجب میشود تا شنونده، صحبتهای میهمان را کاملا درک کند که معمولا کمتر اتفاق میافتد. به هر حال استفاده از هر دو مجری تجربه خوبی برای ما و شاید تجربه متفاوتی برای خود آنها بود که در کل رضایت داشتیم.