روزنامه صبا

روزنامه صبا

محمد شعبانپور در گفتگو با صبا:

القا کردن حال خوب به مخاطب بسیار با ارزش است


در موقعیت امروز جامعه، آدم‌ها با سختی‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند بنابراین القا کردن حال خوب به مخاطب هم خوشایند است و هم بسیار با ارزش، اما چگونگی این ماجرا یعنی آن بخش کیفی داستان نیز مهم است.

مریم عظیمی_ این روزها نمایش «کتابخانه نیمه شب» به نویسندگی نیما نافع و مجتبی گلستانی روی صحنه تماشخانه ملک است. در این نمایش که به تهیه‌کنندگی حسین کلهر و کارگردانی محمد ملک‌شاهی به صحنه می‌رود مونا فرجاد و محمد شعبانپور به ایفای نقش می‌پردازند. در ادامه گپ و گفت خبرنگار صبا با بازیگر این نمایش را می‌خوانید.

 

از جذابیت‌های این متن و نقش بگویید.

من متن را پیشتر خوانده بودم و اینکه یک بازیگر نقش چهار نفر را بازی کند برایم بسیار جذاب بود. به نظرم این مسئله برای هر بازیگری یک چالش مفید و در عین حال یه فرصت بسیار مناسب است تا بتواند توانمندی‌هایش را عرضه کند و خودی نشان بدهد و طبیعتا برای من نیز از این منظر جالب بود. از سوی دیگر اینکه کار تا حدی کمدی بود مرا که به شدت به کمدی علاقمندم، بیش از پیش مجاب میکرد تا بازی در این اثر را بپذیرم

با توجه به این وجوه کمیک از چگونگی روند نقش پردازی بگویید.

در ابتدا باید کاراکتر اصلی نمایشنامه که کتابدار است در می‌آمد بر این اساس من با دیگر اعضای گروه یعنی آقای توکلی، آقای ملکشاهی، آقای کلهر و خانم بلوری متن را چندین بار دورخوانی و سپس چکش‌کاری کردیم و با تبادل نظر روی جنبه های مختلف نقش به اجماع رسیدیم . در این روند این نکته که خود من پیشتر کمدی کار کرده‌ بودم همینطور علاقه آقای توکلی به کمدی و اینکه آقای کلهر خود نویسنده طنز هستند، بسیار کمک کننده بود و این هم افزایی گروهی باعث شد که راحت تر به نقش برسیم. اما در کنار این جنبه‌های کمدی جذاب بسیار مهم بود که اثر به سمت سخیف بودن نرود و در عین حال برای مخاطب جذاب باشد و بحث فانتزی نیز باید در کار گنجانده می‌شد. ما به آن فضای تخیلی و فانتزی کار نیز در روند دورخوانی و تمرین‌هایی که داشتیم نزدیک شدیم و با اتود کردن کاراکترهای مختلف توانستیم که به این نقش ها برسیم.

برای حفظ انرژی خود حین ایفای این چهار کاراکتر چه می‌کنید؟

من سعی می‌کنم که این کاراکترها را تفکیک کنم. یعنی برای این چهار کاراکتری که در چهار موقعیت مختلف هستند، چهار آدم مختلف را به ذهنم میاروم و هر زمان که لباس عوض می‌کنم و برای کاراکتر جدید روی صحنه بازمی‌گردم برای خود پارامترهایی گذاشته‌ام که سبب تفکیک این کاراکترها می‌شوند و هر بار در پشت صحنه به خود گوش زد می‌کنم که این یک کاراکتر دیگر است و انرژی‌اش ربطی به کاراکتر قبلی ندارد و باید انقدر انرژیک روی صحنه بروی که مخاطب این کاراکتر متفاوت را باور کند بخصوص که این کاراکترها هم در  صدا، لحن و هم در شکل بدنی خیلی متفاوت هستند. من از طریق همین گوش زد کردن به خود سعی می‌کنم انرژی کاراکتر را بالا نگه دارم اما انرژی‌ای که مخاطب از بیرون صحنه با صدای خنده‌هایش به ما می‌دهد، خود یک فضای دیگری را برای من بازیگر روی صحنه ایجاد می‌کند و این انرژی انگار مدام اضافه می‌شود بنابراین حتی اگر لحظه‌ای خسته شوم آن صدای خنده و آن انرژی و اتمسفری که بر سالن حکمفرماست این انرژی را به من برمی‌گرداند و این برای من بسیار خوشایند است.

در این نمایش علاوه بر کاراکتر کتابدار سه کاراکتر دیگر نیز ایفا می‌کنید. برای تفکیک این کاراکترها چه کردید؟

مختصات هر کدام از این کاراکترها بر اساس نوع مواجهه‌‌شان با کاراکتر اصلی که نورا ست فرق می‌کند. این خود متن بود که مشخص می‌کرد هر کدام از این کاراکترها می‌توانند چه ویژگی‌ها و المان‌هایی داشته باشند و من نیز بر اساس آنچه متن به ذهن متبادر می‌ساخت  سعی کردم این کاراکترها را را طوری از هم تفکیک کنم که هر کدام برای مخاطب تازگی داشته باشند چرا که در اثر کوچکترین شباهت دیگر این کاراکترها برای مخاطب باورپذیر نمی‌بود و خود این مسئله کار را برای من بازیگر خیلی سخت تر می‌کرد. در مقابل بازیگر نقش نورا هم باید سعی کند که نوع مواجهه‌اش با این کاراکترها تفکیک شده باشه یعنی مواجهه و رفتاری که با کاراکتر نامزدش امیرعلی  دارد متفاوت از مواجهه و رفتارش با کاراکتر سامی که شاگرد موسیقی‌اش بوده، باشد که انصافا خانم فرجاد به بهترین شکل نقش خود را ایفا و به من نیز بسیار کمک کردند تا بتوانم به آن تفکیک مورد در کاراکترها برسم چون هر کدام از کاراکترهایی که من بازی می‌کنم باید مواجهه متفاوتی با کاراکتر اصلی یعنی نورا داشته باشند و این بسیار چالش برانگیز بود و باید در عین اینکه تیپ سازی می‌کنید به شخصیت نیز نزدیک شوید و سعی کنید که یک شخصیت را بازی کنید و خوشبختانه داشتن یک پارتنر خوب روی صحنه مانند خانوم فرجاد این مسیر را ممکن ساخت. من سعی کردم که در فضای بدنی هر کاراکتر با یک سری المان‌ها این تفکیک را ایجاد کنم از نوع راه رفتن، نوع ایستایی و مدل نگاه کردن که حال گریم و لباس نیز باعث می‌شد که مخاطب این تفکیک را بپذیرد و باورپذیرتر باشد. من در زمینه لحن، صدا و بدن بسیار تلاش کردم تا این کاراکترها را از یکدیگر تفکیک کنم مخصوصاً در زمینه صدا، سعی کردم که رگه‌هایی از صدای کاراکتر قبلی در کاراکتر بعدی نباشد تا این باور پذیری هر چه بیشتر برای مخاطب اتفاق بیفتد. اما در بین این چهار کاراکتر یکی از مهمترین چالش‌های من با توجه به سنم، نقش پدر نورا بود و اینکه نقش پدر در پایان اپیزود آخر بود و مخاطب تا آن لحظه از من سه تا کاراکتر دیده و حال باید یک پدر خیلی جدی را ایفا می‌کردم که باعث می‌شود نورا آن تصمیم نهایی برای برگشت و نوع نگرشش به زندگی را بگیرد و خب خیلی مهم بود چون با توجه به سنم کاراکتر پدر از من خیلی دور بود و بازی کردن یه کاراکتر ۵۰ ساله برای من هم در فیزیک، هم در صدا و هم در مدل بیان کردن دیالوگ ها خیلی سخت و چالش برانگیز بود اما خدا را شکر بازخوردی که از مخاطب گرفتم خیلی راضی کننده بوده و برای من نیز این اتفاق بسیار خوشایند است.

از ارزش و اهمیت اجرای کمدی‌های شریف در تئاتر این روزها بگویید.

در فضا و موقعیت امروز جامعه ما، آدم‌ها با سختی‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند بنابراین القا کردن حال خوب به مخاطب هم بسیار خوشایند است و هم بسیار با ارزش، اما چگونگی این ماجرا یعنی آن بخش کیفی داستان نیز بسیار مهم است. اینکه نخواهیم به هر شکل و هر نحوی و با هر اکت و هر دیالوگ و هر نکته‌ای صرفا مخاطب را بخندانیم. ما در «کتابخانه نیمه شب» سعی کردیم چارچوبی را در نظر بگیریم و خودمان را جای مخاطب بگذاریم و هر چیزی نگوییم و با شوخی‌های سخیف سعی در خنده گرفتن نداشته باشیم تا یک کمدی شریف ارائه دهیم. در این راستا هم خود من و هم کارگردان،  تهیه کننده و عوامل دیگر سعی کردیم که از شوخی های جنسی پرهیز کنیم و خروجی‌اش خوشبختانه رضایت بالای مخاطب است و این نکته از میزان اقبالی که در فروش بلیط نمایش داریم مشهود است. اما شکلگیری این اثر شریف حاصل کار یک یا دو نفر نیست بلکه یک تیم از تهیه کننده بگیرید تا کوچکترین عضو گروه پشت این قضیه است و هر کس به نحوی سعی کرده کار خودش را به بهترین شکل انجام دهد تا من بازیگر روی صحنه بتوانم کاراکتر را به بهترین شکل به مخاطب عرضه کنم به همین علت من از تمام عوامل این اثر سپاسگزارم.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها