روزنامه صبا

روزنامه صبا

کافه خاطره صبا؛ مهین نویدی

برای همیشه از پرویز پرستویی گله‌مند خواهم بود


برای گریم فیلم «بمانی» در فجر کاندیدا بودم و اعلام شد طبق خواسته پرستویی به فیلمی جایزه داده می‌شود که گریم نداشته باشد. من از این وضعیت شوکه شدم و همیشه از این قضیه از پرستویی گله‌مند هستم.

احمد محمد اسماعیلی – یکی از ارکان تولید هر فیلم و سریالی بخش چهره پردازی آن است که شخصیت‌های اثر را به مخاطب معرفی می‌کند و اگر درست باشد مخاطب با نقش‌ها و کلیت سریال همراه می‌شود و گریم شخصیت‌های فیلمنامه را طبق نگرش و شناسنامه هر شخصیت در فیلمنامه طراحی و اجرا می‌کند.در چند دهه اخیر چهره پردازی به بلوغ و کامل شدن با  حضور اساتیدی نظیر عبدالله اسکندری، جلال‌الدین معیریان ، مسعود ولدبیگی رسیده است و نسل بعدی با هنرمندانی نظیر مهین نویدی این روند را به تکامل نزدیک کرده‌اند. از کارهای شاخص نویدی می‌توان به آرایشگاه زیبا، رعنا، کهنه سوار، مادام شمسی، میوه ممنوع ، حجربن عدی، در چشم باد و کلاه پهلوی و در سینما به هیس دخترها فریاد نمی‌زنند، بانو و گزارش یک جشن اشاره کرد که در اثر تجربه  و همکاری با بزرگانی نظیر داریوش مهرجویی، حسن فتحی، سعید سلطانی،مسعود جعفری جوزانیو ابراهیم حاتمی‌کیا به وجود آمده‌اند.  نویدی به خاطر چهره پردازی فیلم ایران برگر سیمرغ بهترین چهره پردازی فجر را در کنار جوایزی از جشن خانه سینما نیز به دست آورده است.  نویدی دارای مدرک دکترای گریم از وزارت فرهنگ است و سالها است که به جوانها هنر گریم را می‌آموزد. با او مروری به دوران کاری‌اش داریم.

 

علاقه به چهره پردازی از چه دورانی در شما جدی شد؟

برادرم (پیمان)نقاش در سبک امپرسیونیسم بود و در عملیات فاو شهید شد.مادرم هم دستی در هنر نقاشی و عروسک سازی داشت.در چنین محیطی (اواخر دهه چهل)من هم علاقه‌مند به نقاشی شدم و موقعی که انیمیشن‌های والت دیسنی را از تلویزیون می‌دیدم. سال چهارم دبیرستان روزنامه‌ای را می‌خواندم که آگهی درباره جذب نیرو برای برنامه کودک خانم عاطفی که توسط موسسه‌ای که برای تلویزیون سریال سازی می‌کرد، داده شده بود. در واقع موسسه‌ای که در آنجا سریال «آقای مربوطه» هم تولید می‌شد. رفتم آنجا  و چند اتود نقاشی بر مبنای یک قصه کودکانه زدم.

کدام دبیرستان تحصیل می‌کردید؟

دبیرستان آذر در حوالی بهارستان.

وضغ مالی خانواده چگونه بود؟

پدرم شغل آزاد داشت و جزو طبقه متوسط محسوب می‌شدیم.

سرنوشت اتود زدن در دفتر به کجا رسید؟

به من برای نقاشی کتاب کودک سفارش کار دادند وبه همراهی و کمک یکی از دوستانم نقاشی‌ها را کشیدیم و با گواش زنگ آمیزی کردیم. تقریبا نقاشی‌های هر کتاب حدود سه ماهیطول می‌کشید.

از این طریق با تلویزیون همکاریتان شروع شد؟

خانم آقای مربوطه استعداد من را دید گفت تو حیفی و می‌توانیم به تلویزیون معرفیت کنیم و این شد که مستقیم با گروه کودک وارد همکاری شدم . بعد از گرفتن دیپلم در رشته طبیعی کلاس کنکور می‌رفتم. خانمی به نام خامنه که رئیس گروه کودک تلویزیون بود به من گفت استعداد خوبی در نقاشی داری و می‌توانی در گریم هم موفق باشی . برو به بخش گریم که گریمور استخدام می‌کنند. در آن دوران کار گریم چندان در تلویزیون گسترده نبود و فقط سریالی به نام «مهندس بیلی» گریمش برجسته بود. تمایل داشتم در دانشگاه روانشناسی بخوانم و این خانم گفت در حدود دوهزار جوان از سراسر کشور برای این شغل در تلویزیون کنکور می‌دهند و منتخبان استخدام می‌شوند. امتحان دادم و نامه قبولی آمد که باید ظرف سه ماه بروم تلویزیون و امتحان عملی بدهم. چون علاقه‌ای به کارمندی نداشتم فقط از سر کنجکاوی رفتم و امتحان دادم. بیژن محتشم مسئول امتحان گرفتن از منتخبان بود و چون سایه کاری و حجم را از طریق نقاشی کردن بلد بودم. همه کارهای عملی را درست انجام دادم. نامه قبولی به در خانه آمد و پدرم چندان موافق نبود و دوست داشت دانشگاه بروم. من قول دادم که دانشگاه بروم.

البته من انیمیشن را دوست داشتم و موقعی که به تلویزیون رفتم و مشغول به کار شدم، در یک کار  تئاتر تلویزیونی می‌بایست صورت بازیگران را به شکل‌های مختلف حیوانات نقاشی می کردم و محتشم این کار را به من سپرد و در نهایت از کارم خوشش آمد. چون علاقه به انیمشن داشتم یواشکی تعدادی از نقاشی‌هایم را به گروه انیمیشن گروه کودک بردم و مسئولش گفت که برای اینکه اینجا کار کنی باید نامه‌ای از رئیس‌ات بیاوری . بیژن محتشم با این کار موافقت نکرد و ماندم و سریال«هزار دستان» پیش تولیدش شروع شد و من به همراه جلال معیریان و عبدالله اسکندی سر این کار رفتیم.

با توجه به تاریخی بودن و تعداد زیاد هنرپیشگان «هزار دستان» یک نقطه عطف در کار گریم در تلویزیون بود؟

بله، وظیفه من بیشتر گریم کردن چهره بازیگران نقش‌های کوتاه بود. در حین کار من به کار معیریان دقت می‌کردم و ایشان بعد از مدتی از این کار رفت و  اسکندی از من پرسید آیا می‌توانم گریم چهره خانم‌ها را انجام بدهم و من قبول کردم و رفتم روی چهره شهلا میر بختیار و ایرن کار کردم. علی حاتمی آمد و کارم را دید و گفت خوب است. با شروع فیلمبرداری جلال معیریان دوباره سر کار برگشت و چون دید من گریم خانمها را انجام داده‌ام عصبانی شد.

اسکندی نگفت که خودش از شما خواسته چنین کاری انجام بدهید؟

نه ، به روی خودش نیاورد.

خودتان این مسئله را نگفتید….

سن و سالم کم بود و جرات نمی‌کردم که بگویم و معیریان تصور کرد من سر خود چنین کاری کرده‌ام و با من دعوا کرد و من از ترسم تب کردم. با پیروزی انقلاب تولید سریال متوقف شد و با شروع ساخت «امیر کبیر» بیژن محتشم من و اسکندری را برای این کار فرستاد و بخشی از گریم خانمها مثل گریم فخری خورش را انجام دادم.

اولین طراحی  مستقلتان را در چه کاری انجام دادید؟

سال ۶۸ ودر سریال «آرایشگاه زیبا» این کار را انجام دادم.

این سریال گریم ساده‌ای داشت…

بیشتر مبتنی بر تیپ سازی بود و بعدش رفتم سر سریال «رعنا»ی داود میرباقری و به عنوان طراح گریم خانمها با گروه همکاری کردم و معیریان هم طراح آقایان بود.

آیا در این زمان معیریان با شما آشتی کرد؟

نه، سر سنگین بود و به نظرم مجبور بود همکاری کند.

آن موقع هم نگفتید به دستور اسکندری چنین کاری را انجام دادید؟

نه، اما چند مصاحبه کرده بودم و این مطلب را گفتم و شاید ایشان این مصاحبه را خوانده باشد. بتدریج رفتم طرف سینما.

اولین کارتان در سینما فیلم «الو الو من جوجه‌ام» بود…

بله، تجربه خوب و جذابی بود.

کار کردن با کارگردان‌های زن چه ویژگی‌هایی دارد؟

تفاوتی وجود ندارد. من با رخشان بنی اعتماد، برومند و پوران درخشنده هم کارکرده‌ام. کارگردانها در حین کار فقط توجه به کارشان دارند و تفکیک جنسیتی قائل نمی‌شوند.

با کدام کارگردان در حین کار راحت‌تر بودید؟

همیشه در کارهایم اولین طرحی که برای گریم می زنم مورد قبول کارگردانها قرار می‌گیرد. یکبار سر فیلم «دعوت» ابراهیم حاتمی‌کیا دعوت شدم که معمولا بامهرداد میرکیانی کار می‌کرد.حاتمی‌کیا به من گفت برای من چند تا طرح میزنی؟ گفتم تا به حال نشده دوتا طرح بزنم و اولین طرحم مورد قبول کارگردان قرار می‌گیرد و گفت «من اگر بیشتر بخواهم چی می‌شود؟» و من پاسخ دادم شما اگر ده تا طرح هم بخواهی می‌زنم و ادامه داد من همیشه با میرکیانی کار می‌کنم. ایشان ده تا طرح می زند و یکیش را انتخاب می‌کنم. روزی که گریم برای محمد رضا فروتن طراحی می‌کردم…

همان که نقش یک جوان شهرستانی را بازی می‌کرد؟

یک جوان لر که برای کار به تهران آمده است و با گریمم تیپ خاصی را برایش طراحی کردم و موقعی که حاتمی‌کیا کارم را دید گفت «خیلی درست چهره فروتن را در قالب یک جوان لر کارکردی» و خیلی راضی بود و برای این فیلم از جشن خانه سینما جایزه گرفتم.

برخی از بازیگران روی گریم خیلی حساس هستند. آیا در «دعوت» با بازیگری چالشی نداشتید؟

موقعی که گریم درست و در خدمت نقش باشد بازیگر با گریمور تعامل دارد و با او همراه است. من در این سالها با هیچ بازیگری دچار چالش نشده‌ام.

ادامه همکاریتان با حاتمی‌کیا چگونه بود؟

برای «گزارش یک جشن» هم از من دعوت به همکاری کرد و ابتدا گوهر خیر‌اندیش قرار بود بازی کند و حاتمی‌کیا از من خواست در قالب چهره یک زن مذهبی که بیست سال از سن و سال خیراندیش کمتر است چهره‌اش را گریم کنم و از کارم تعریف کرد و البته بعدا رویا تیموریان این نقش را بازی کرد.

به چه دلیل دیگر با حاتمی‌کیا همکاری نکردید؟

دلیل داشت ولی زیاد مایل نیستم بیانش کنم. در فیلم «گزارش یک جشن»مریلا زارعی ناخنش بلند بود. در حالی که چون دستش را روی جانماز قرار می‌داد نباید ناخنش بلند باشد و چند بار از ایشان خواستم تا ناخن‌هایش را کوتاه کند و قبول نکرد تا روزی که فیلمبرداریسکانس نماز خواندن رسید. حاتمی‌کیا این وضع را دید و ناراحت شد و گفت چرا باید ناخن بازیگر بلند باشد ومن رویم نشد که بگویم تذکر داده‌ام و زارعی هم ماجرا را نگفت. من از این قضیه ناراحت شدم و گفتم دیگر با حاتمی‌کیا کار نمی‌کنم.

اما باید اصل ماجرا را می‌گفتید؟

درست است. اگر الان رخ می‌داد بیان می‌کردم. البته نباید غافل شویم یکی از دلائلی که زارعی بازیگر شد من بودم.

چطور؟ توضیح بیشتری بدهید.

در سریال «دبیرستان خضرا» دستیار خواجویی چند تست بازی از زارعی گرفت و در ادامه گفت چهره زارعی برای ایفای این نقش زیبا نیست . من با اصرار گفتم می‌توانم چهره‌اش را زیبا کنم و با انجام کارم زارعی برای این نقش انتخاب شد. برای یک تئاتر تلویزیونی محمد رحمانیان هم او را معرفی کردم.

آیا بعدا از مریلا زارعی بابت رفتارش گله نکردید؟

نه، هر کسی باید متوجه عواقب رفتارهای خودش باشد.

اولین با در «تیغ و ابریشم» با کیمیایی همکاری کردید……

بله، در این فیلم به عنوان مجری گریم حضور داشتم. چون در فیلمهای آن دوره کیمیایی عبدا.. اسکندری حضور داشت. من فرصت همکاری مستقل با کیمیایی را به دست نیاوردم.

در اغلب کارهای مرضیه برومند حضور داشته‌اید…..

من زیاد اهل این نوع کارها که فقط با یک کارگردان خاص کار بکنم نبوده‌ام.

در «بمانی» با مهرجویی فرصت همکاری پیدا کردید…

قبل‌ترش در فیلم «بانو» به عنوان مجری با ایشان کار کرده بودم و گریم بیتا فرهی که در فیلم یک زن روان پریش بود به من واگذار شد. مهرجویی کارم را دید و راضی بود و روزی که اسکندری سر صحنه نبود و عزت‌الله انتظامی گریم داشت و مهرجویی نام اسکندری را صدا زد و چون حضور نداشت من رفتم کار گریم انتظامی را انجام بدهم و مهرجویی گفت شما نه خود آقای اسکندی بیاید. انتظامی ناگهان گفت «می‌دانی این خانم کیه؟ من را قبلا در «هزار دستان» در نقش خان مظفر گریم کرده و کارش را بلد است.» مهرجویی در تیتراژ هم نام من را در کنار اسکندری به عنوان طراح ذکر کرد. فیلم مدتی توقیف بود و در جشن خانه سینما که قرار بود به گریم بانو جایزه داده شود داوران گفتند باید دوتا جایزه بدهیم. اسکندری مخالفت کرد و جایزه را فقط به ایشان دادند و به تشکر از من در مراسم اکتفا کرد. بعدا چون مهرجویی از من راضی بود طراحی گریم «بمانی» را به من سپرد و از کارم راضی بود و گفت«کارت عالی بود و آنقدر درست چهره سوخته زنان فیلم را گریم کردی که مخاطب نه تنها از دیدن چهره‌ها چندشش نمی‌شود، بلکه برای آنها دلسوزی هم می‌کند.» برای گریم این فیلم در فجر کاندیدا بودم و پرویز پرستویی جزو داوران بود و مجری مراسم حسین پاکدل بود و ایشان گفت طبق خواسته پرستویی امسال به فیلمی برای گریم جایزه داده می‌شود که گریم نداشته باشد و به فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» سیمرغ چهره پردازی داده شد. به نظر می‌رسید که گریمور فیلم من ترانه… جزو دوستان پرویز پرستویی بودند! من از این وضعیت شوکه شدم. درخشنده کنارم بود و گفت مگر می‌شود مهین کار عالیت در ایجاد سوختگی روی چهره بازیگران نادیده گرفته شود. همیشه از این قضیه از پرستویی گله‌مند هستم.

چه تفاوت‌هایی بین گریم در سینما و تلویزیون وجود دارد؟

تلویزیون مخاطبان گسترده‌ای دارد و باید خیلی از مسائل در ساخت سریال در آن رعایت شود و چهره پردازی نقش بسیار مهمی در ساختار تولید یک سریال دارد. نوع نور پردازی و تصویر برداری که در سریالها وجود دارد این نکته رابه طراح چهره پردازی گوشزد می‌کند که باید کارش خیلی ظریف و دقیق باشد. البته برخی از دوستان این کار را رعایت نمی کنند و کارشان بیشتر به سمت آرایه کردن چهره بازیگران می‌رود تا نزدیک کردنش به نقش. در صورتی که  چهره پردازی درست می‌تواند در شخصیت پردازی به بازیگر کمک کند. در خیلی از این کارها خانم‌ها داخل منزل هم با آرایش غلیظ نشان داده می‌شوند. در حالی که در زندگیواقعی خانمها کمتر در منزل آرایش می‌کنند و این مسئله با باور پذیری شخصیتها توسط مخاطب خلل ایجاد می‌کند.

آیا انجام چنین چهره پردازی خواسته کارگردان است؟

نه، اتفاقا کارگردانها نگران این مسئله هستند که باچهره پردازی پر رنگ کارشان دچار مشکل بشود و دلیلش هم این است که متاسفانه گریم بیشتر جنبه آرایشی پیدا کرده است.

میل و خواسته بازیگر در بروز چنین چهره پردازی هم دخیل است؟

طراح چهره پردازی می‌تواند با دلیل و منطق بازیگر را مجاب کند که در هر صحنه‌ای نیاز به انجام چهره پردازی پر رنگ نیست و باید طبق شرایط عمل کرد و از طرفی پیشینه و اعتقادات شخصیتی که بازیگر بازی می‌کند نوع و میزان گریمش را تعیین می‌کند. هیچ وقت برای شخصیت یک زن مومن و نماز خوان نمی‌روم به سراغ گریم آرایشی، البته با استفاده از تکنیک‌های کاری تلاش می‌کنم چهره‌اش را زیبا تر کنم. زیبایی که طبیعی و بدون اغراق است.

درباره  این موضوع در میان کارهایی که انجام داده‌اید مثالی هم ارائه می‌کنید؟

به گریم مریلا زارعی در سریال «کلاه پهلوی» اشاره می‌کنم که نقش یک زن مومن و محجبه را بازی می‌کرد و من زیبایی چهره‌اش را به سمت زیبایی عرفانی بردم و از آن طرف هم گریم شقایق فراهانی که یک زن متجدد و زن خان بود را کمی آرایشی‌تر انجام دادم تا با شخصیتش سازگار باشد. کار در این سریال تاریخ معاصر برایم تجربه بسیار خوبی بود و نکته مهم این بود که چهره‌پردازی این سریال هیچ نوع تذکری از سوی ناظر کیفی و یا مدیریت گروه و شبکه دریافت نکرد. زیرا همه چیز درست و حساب شده بود.

به چه دلیل است که اغلب چهره پردازان دوست دارند چهره پردازیکارهای تاریخی را انجام بدهند؟

من هم چنین علاقه‌ای دارم. کارهای تاریخی بزرگ و پر بازیگر هستند و طراح برای انجام کارش آزادی عمل دارد و با فراغ بال کارش را انجام می‌دهد. همیشه در شروع فعالیت این علاقه را داشتم که کار تاریخی هم انجام بدهم و در سال ۱۳۸۷ اولین چهره پردازی کار تاریخی‌ام را در سریال «حجر بن عدی»تجربه کردم و تجربه بسیار خوبی هم بود. البته برای انجامش هم کلی تحقیق و پژوهش انجام دادم  و از آن به بعد هم کارهای تاریخی زیادی انجام داده‌ام و در میان طراحان خانم در این حوزه رکورددار هستم. دقت من در کارهای تاریخی به گونه‌ای است که حتی به چهره هنروران هم توجه دارم و آنها را هم طبق زمان کار چهره آرایی می‌کنم.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها