دلنوشته حسین پارسایی
از رستم تا امروز؛ قهرمانی ادامه دارد
در روزهایی که ایران، بار دیگر زیر آسمان ایستادگی، به حماسهای زنده بدل شده است، حسین پارسایی با دلنوشتهای اختصاصی برای روزنامه صبا، صدای مردم مقاوم این سرزمین را بازتاب داده است.
در روزهایی که ایران، بار دیگر زیر آسمان ایستادگی، به حماسهای زنده بدل شده است، حسین پارسایی ـ نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر ـ با دلنوشتهای اختصاصی برای روزنامه صبا، صدای مردم مقاوم این سرزمین را بازتاب داده است؛ صدایی برخاسته از ریشههای استوره و غرور ملی.
پارسایی که پیشتر با نمایشهای «هفتخان اسفندیار» و «نبرد رستم و سهراب» دو بخش از سهگانه اساطیریاش را روی صحنه برده و این روزها «افسانه سیاوش» را در مرحله پیشتولید دارد، اینبار نیز در قالب واژهها، ایران را چون صحنهای بزرگ از نبردِ روشنایی و تاریکی تصویر کرده است؛ جایی که قهرمانان واقعی نه بر صحنه نمایش، که در دل مردم زندگی میکنند. متن کامل حسین پارسایی را در ادامه میخوانید:
«پروردگارا؛
زور در بازوى ما کن،
در برابر سرِ سپاهِ توران،
یکسان زورىکه،
نخوانند بر ما کسى آفرین،
چو ویران شود بومِ ایران زمین.
این روزها هر ایرانی یک قهرمان ملی است
برای «پایداری»
برای «دفاع از این آب و خاک»
برای «ایران»
سرزمین سرافراز ما،
پس ما ایستادهایم.
چه خوش گفت خداوندگار سخن حکیم ابوالقاسم فردوسی:
ندانی که ایران نشست منست
جهان سر به سر زیر دست ِ منست
همه یکدلانند یـزدان شناس
به نیکـی ندارنـد از بـد هـراس
دریغ است ایـران که ویـران شــود
کنام پلنگان و شیران شــود
چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد
در این بوم و بر زنده یک تن مباد
زنده باد ایران»