سرمقاله امیر افشارفتوحی
ستاد هماهنگی برای تولید آثار فاخر و هدفمند تشکیل شود
قدرت و اقتدار ایران سوژههای متنوعی برای تولید آثار در حوزههای مختلف هنری میتواند به همراه داشته باشد. برای رسین به این هدف نیاز به ایجاد ستاد هماهنگی است تا اقدام به تولید آثار فاخر و هدفمند کنند.
همان طور که از آغاز این تجاوز ددمنشانه شاهد بودیم اهالی فرهنگ و هنر پای کار آمدهاند. چه آنهایی که سالها در مسیر نقد وضعیت موجود قلم زدهاند و چه آنهایی که همواره محتاطانه از سیاست دوری کردهاند، اینبار در برابر تعرض به تمامیت ارضی کشور سکوت را جایز ندانستهاند. بازیگران، شاعران، فیلمسازان، نقاشان و موزیسینهایی که شاید در بسیاری از مسائل اجتماعی دچار اختلاف نظرند، حالا در برابر یک تهدید بیرونی، همصدا شدهاند. آنچه از دل این همصدایی برمیخیزد، نه فقط اعلام انزجار از جنگ و تجاوز، بلکه بازتعریفی دوباره از وطن و هویت جمعی است؛ وطن نه بهمثابه یک مفهوم دولتی، بلکه بهمثابه خاستگاهی مشترک که با خاطرات، زبان، دردها و امیدهای مردمانش پیوند خورده است.
در میان این واکنشها، برخی چهرهها با انتشار اشعار نو، آثار تجسمی یا قطعات موسیقی، تلاش کردهاند ابعاد احساسی و اگزیستانسیال این رخداد را بازتاب دهند؛ گویی هنر، بار دیگر نقش دیرینه خود را به یاد میآورد؛ پناهگاه روان جمعی در روزهای تلاطم. از سوی دیگر، برخی نیز با بیان صریح سیاسی، خواستار وحدت ملی و هوشیاری در برابر موجهای رسانهای شدهاند که میکوشند رخداد را به حاشیه ببرند یا وارونه جلوه دهند.
در نهایت، آنچه در واکنشهای اخیر برجسته است، عبور از اختلافات و تمرکز بر ارزشهایی است که در بزنگاه خطر، بدل به سنگبنای پایداری یک ملت میشوند. هنرمندان، اینبار نه فقط روایتگر، بلکه بخشی از صحنه مقاومت فرهنگیاند؛ مقاومتی که نشان میدهد حتی در عصر بیتفاوتی و انفعال، هنوز صدایی هست که از خانه میگوید، هنوز تصاویری هست که از حقیقت پرده برمیدارد.
و این همان روایت اول است که انتظار میرود هنرمندان در کنار تمام ابراز همدردیها و بیانیههایی که منتشر کردند، حالا پا به میدان نبرد رسانهای بگذارند و با تولید آثار متعدد و متنوع روایتگر این زمانه شوند.
در سرمقاله روز گذشته از تئاتر و مکتب تئاتری صحبت کردم که در جریان جنگ زنده است و وظیفه آن امیدبخشی به جامعه بحران زده میباشد. وقتی میشنویم که دنیا از استقامت، همدلی و وحدت ایرانیان در این شرایط جنگی که بر کشورمان بر اساس یک سری توهمات دشمن تحمیل شده، بهت زده شدهاند و برخلاف معادلات پوسیده دشمن، مردم ما نه تنها از کشور خارج نشده بلکه ماندهاند تا در کنار یک دیگر از این بحران عبور کنند. کار هنرمندان را در این بزنگاه راحتتر میکند.
در این میدان نبرد رسانهای فعالیت هنرمندان را میتوان به دو بخش عملکرد کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم و تفکیک کرد.
اول این که در کوتاه مدت گروههای تئاتری با تولید آثاری که حمایت پلتفرمها و رسانه ملی را میطلبد، میتوانند از یک سو به بازگویی وقایع بپردازند و از سوی دیگر مجبات سرگرمی و مفرح کردن فضای تلخ جنگ در جهت کم کردن استرس و اضظراب بخصوص برای کودکان را فراهم آورند.
و دوم این که در بلند مدت سینماگران میتوانند با آثار مستند و همچنین داستانی تاریخ امروز را برای آیندگان به تصویر کشیده و ثبت نمایند. این که
رزمندگان سپاه اسلام از چند ساعت بعد از حمله رژیم کودک کش توانستند قدرت و اقتدار ایران عزیز را به جهانیان به اثبات برسانند، داستانها و سوژههای متعدد و متنوعی را میتواند برای تولید آثار در حوزههای مختلف هنری به همراه داشته باشد.
برای رسیدن به این هدف نیاز به ایجاد یک ستاد هماهنگی با مشارکت رسانه ملی، حوزه هنری و هر ارگان یا نهاد ذیربط دیگر است تا با بسیج عمومی بین هنرمندان، اقدام به تولید آثار فاخر و هدفمند کنند.