سرمقاله امیر افشارفتوحی
صمیمیت در «شرایط خاص» حرف اول را می زند
در دوران جنگ، بسیاری از برنامهها، با تکیه بر صمیمیت و رسالت اجتماعی خود در دل مخاطبان جا باز کردند. «شرایط خاص» با الهام از همان رویکرد، مخاطب را با واقعیتهای انسانی و اجتماعی درگیر می کند.
در سالهای دشوار دفاع مقدس، برنامهسازی در رسانه ملی نه بر پایه امکانات فنی گسترده یا چهرهسازیهای پر زرق و برق، بلکه بر مبنای اصالت، صداقت، و رسالت فرهنگی و اجتماعی شکل میگرفت. برنامهها ساده بودند اما سرشار از معنا؛ بدون نمایشهای فرمالیستی، اما با محتوایی عمیق و مردمی. استاندارد برنامهسازی در آن دوران نه در دکورهای پرهزینه، بلکه در عمق ارتباط با مخاطب و اثرگذاری اجتماعی تعریف میشد.
به نظر میآید رسانه ملی و سکوهای شبکه خانگی در این بزنگاه نیز باید با الگوبرداری از دوران تجربه شده گذشته و البته با زبان امروز که نسل «زد» مخاطبان اصلی آنها هستند اقدام به تولید برنامههایی کنند که در کنار روایت سلحشوری و تهییج، با ایجاد سرگرمی و نشاط موجبات آرامش جامعه را فراهم آورند. البته در این روزهای بمب و آتش و دود در کنار اخبار سریع و صادقانه که مرجعیت را به رسانه ملی باز گردانده برنامههایی در خور را شاهدیم و در این میان سکوهای نمایش خانگی نیز بیکار ننشسته و در این راه قدمهای موثری برداشتهاند. یکی از این برنامهها که از شبکه خانگی فیلیمو در حال پخش روزانه است، برنامهای به نام «شرایط خاص» است که با اجرای رضا رشیدپور، مجری پیشکسوت رسانه ملی نمونهای کمنظیر از بازگشت به همان الگوهای اصیل است. این برنامه با تکیه بر سادگی، گفتوگو و صداقت در روایت، نه تنها به استانداردهای برنامهسازی دوران جنگ نزدیک است، بلکه در قالبی امروزی، ارزشهای ارتباطی آن دوره را بازآفرینی کرده است.
برنامه «شرایط خاص»، یک ایده مینیمال و دوستانه برای رصد اخبار و بازتاب آن میان مردم در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی در شرایط جنگی کشور است. این برنامه شبانه هر چند ساختار بزرگ و سنگین یک رئالیتیشو را ندارد اما تلاش میکند با در دسترسترین ابزار موجود مسیری دلگرمکننده برای مرور و پالایش، صحتسنجی و تحلیل کوتاه اخبار در یک فضای دورهمی ملی ایجاد کند.
شیوهای که «شرایط خاص» در پیش گرفته، بیشباهت به سبک برنامهسازی در دوران دفاع مقدس نیست؛ روزهایی که تلویزیون با کمترین امکانات اما با بیشترین میزان خلوص، تعهد و صداقت، توانست پیامهای بزرگی را به مخاطب منتقل کند. در آن دوران، بسیاری از برنامهها نه با زرقوبرق، بلکه با تکیه بر حقیقت، صمیمیت و رسالت اجتماعی خود در دل مخاطبان جا باز کردند. امروز نیز «شرایط خاص» با الهام از همان رویکرد، بدون شعارزدگی یا اغراق، مخاطب را با واقعیتهای انسانی و اجتماعی در شرایط جنگی درگیر میکند.
این برنامه، نشان میدهد که هنوز میتوان با نگاهی انسانی، بدون کلیشههای رایج، محتوا تولید کرد؛ محتوایی که نه تنها سرگرمکننده است، بلکه تأثیرگذار و ماندگار نیز هست. حضور رضا رشیدپور با تجربه رسانهای گستردهاش، به این برنامه عمق بیشتری داده است. او توانسته با حفظ صمیمیت، احترام و آگاهی، فضای امنی برای گفتوگوی مستقیم با مردم خلق کند.
نکته قابل توجه در «شرایط خاص» این است که نه تکیه بر چهرههای خاص دارد، نه نیازمند برجستهسازیهای غیرضروری است. قدرت برنامه در محتوا و اجرای هوشمندانه آن نهفته است. در حقیقت، این برنامه بار دیگر ثابت میکند که اگر رسانه ملی بخواهد، هنوز هم میتواند با اتکا به نیروهای متخصص، تفکر خلاق و شناخت درست از نیاز مخاطب، برنامههایی تولید کند که هم تاثیرگذار باشند و هم اعتمادسازی کنند.
برنامههایی از این دست، نه تنها میتوانند خاطرات دوران طلایی رسانه ملی را زنده کنند، بلکه امید را به آینده برنامهسازی نیز باز میگردانند؛ آیندهای که در آن اصالت و اندیشه بر جلوهگری و سطحینگری غلبه دارد.
رضا رشیدپور با تکیه بر تجربه و شناختی که از رسانه و مخاطب دارد، فضای برنامه را به بستری برای شنیدن و دیدن واقعیات در شرایط خاص تبدیل کرده است؛ جایی که همدلانه روایت میشود، نه قضاوتگرایانه یا نمایشی. این سبک اجرا که هم از نظر فنی و هم از نظر محتوایی، متعهد به اصولی حرفهای و انسانی است، دقیقاً در همان مسیر استانداردهای برنامهسازی دوران جنگ قرار میگیرد؛ برنامههایی که وظیفهشان نه فقط سرگرمی، بلکه تقویت همبستگی، آگاهی و امید در جامعه بود.
بنابراین، میتوان گفت «شرایط خاص» نه تنها با معیارهای برنامهسازی امروز همخوان است، بلکه با بازآفرینی مدلهای موفق گذشته، الگویی به روز شده از تولید رسانهای مسئولانه و تاثیرگذار را ارائه میدهد؛ الگویی که رسانه ملی اگر بخواهد، هنوز هم میتواند به آن تکیه کند و اعتماد مخاطبانش را بازیابد.