روزنامه صبا

روزنامه صبا

پیام ثانی در گفتگو با صبا:

عکس‌ها مهم‌ترین اسناد تاریخی قابل مراجعه هستند


اگر بخواهید به مثابه یک سند تاریخی به این اتفاقات رجوع کنید، عکس‌ها یکی از مهم‌ترین اسناد تاریخی قابل مراجعه هستند و تلاش شد که تمامی عکاسان به عکاسی از وقایع بپردازند.

مریم عظیمی– در روزهایی که آسمان تهران تاریک بود و صدای انفجارها خواب را از چشم‌ها ربوده بود، گروهی بودند که برخلاف دستور پناه گرفتن، دل به خیابان زدند؛ عکاسان خبری‌ای که با دوربین‌هایشان نه‌فقط تصویر گرفتند، که راوی روزهایی شدند که هنوز فرصت روایتشان نیامده است. جنگی دوازده‌روزه بر ایران تحمیل شد و آن‌چه از آن باقی مانده، نه‌فقط ویرانی، بلکه تصاویری است که از خلال چشم و ذهن عکاسان بیرون آمده است. روزنامه صبا در این پرونده با پیام ثانی، عکاس خبرگزاری مهر درباره تجربه زیسته‌شان در میانه‌ حملات موشکی گفت‌وگو کرده؛ درباره وظیفه، محدودیت، هراس و آن چیزی که تنها در لحظه‌ای کوتاه از قاب دوربین عبور می‌کند و در تاریخ می‌ماند.

 

معمولاً در چنین موقعیت‌هایی که زیست انسان‌ها نیز در معرض خطر قرار می‌گیرد، عکاس در حین انجام کارش و ثبت سوژه باید به نکاتی توجه کند تا مبادا مشکل مضاعفی برای انسان‌هایی که در آن محیط حضور دارند ایجاد کند؟

به طور کلی عکاسی‌ بحران، یعنی چه عکاسی در جنگ باشد و چه در زلزله و … قوانین و قواعد خاص خود را دارد. البته شرایطی که ما در تهران تجربه کردیم شاید تا حدودی متفاوت بود. چون ما در واقع چیزی را روی زمین باشد تجربه نمی‌کردیم و تنها با فعل لحظه انفجار مواجه بودیم. شاید بتوان گفت مدل عکاسی ما در این ۱۲ روز  با مدل عکاسی دوستانی که در زمان جنگ داعش در سوریه و عراق فعالیت داشتند بسیار متفاوت بود؛ چه از نظر تکنیکی و چه از نظر اتفاقاتی که رخ می‌داد و واقعاً شرایط برای ما بسیار محدود بود.

در جلسه‌ای که با مسئولین داشتید چه صحبت‌هایی مطرح شد؟

ما در این جلسه سعی کردیم توضیح بدهیم که با توجه به اینکه بسیاری از حملات در فضای مسکونی اتفاق افتاده، اجازه دهند که ما در محل حضور داشه باشیم و بسیار مهم بود که در لحظات اولیه این امکان را داشته باشیم که در این مناطق به‌خصوص در مناطقی که منازل مسکونی هدف قرار گرفته بودند باشیم چون طرف مقابل این کار را می‌کرد و اگر، جایی، موج انفجار حمله ایران  مثلا به بیمارستانی می‌رسید، بلافاصله خبرنگاران را دعوت می‌کردند تا پوشش داده شود و با نگاهی به عکس‌های آن‌ها متوجه می‌شوید که چقدر خوب عکاسی کرده‌اند. البته در جاهایی که نمی‌خواستند عکاسی انجام شود کاملا کنترل وجود داشت. اما متأسفانه برای ما این‌طور نبود، هرچند که می‌توانیم به مسئولین به خاطر شوکی که وارد شده و اتفاقاتی که پیش آمده بود حق بدهیم اما ما، به‌ویژه در حوزه عکس، با اتفاقاتی که در حال رخ دادن بود خیلی فاصله داشتیم و اکثر بچه‌های عکاس با فاصله عکاسی کردند و در این زمینه به نظرم تفاوت چندانی با مردم نداشتیم؛ با تمام این تفاسیر مثلا در زمینه یکی از اصابت‌ها که در بلوار کشاورز بود و نزدیک خبرگزاری‌ اتفاق افتاد، بچه‌ها توانستند سریع حضور داشته باشند و عکاسی کنند. آن تصاویر اولیه بازخورد خوب و درستی هم داشتند؛ تصاویری از افراد عادی و غیرنظامی که زخمی شده بودند و یا تصاویر مردمی که از آنجا بیرون می‌آمدند، این تصاویر نشان می‌داد که واقعاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

به نظر شما اهمیت این تصاویر در چیست؟

اگر این تصاویر نباشند، آن طرف مدعی می‌شود که صرفاً افراد نظامی را هدف قرار داده‌ است. در این صورت ما سندی برای ارائه نداریم. منتها مسئولین امر صلاح دانستند که محدودیتی را اعمال کنند و همین باعث شد حداقل در حوزه عکس فاصله‌ای میان اتفاقات واقعی و عکس‌های خبری ایجاد شود و ما نتوانستیم آنچنان همراه لحظه‌ها باشیم.

با توجه با تاثیر و اهمیت عکس‌های خبری در ثبت وقایع، این مسئله چه تاثیری بر دریچه نگاه و قاب‌بندی عکس‌هایی که در این بحران گرفته‌اید داشت؟

به موضوع مهمی اشاره کردید، در واقع ما با یک موقعیت پیچیده روبرو بودیم از طرفی به خاطر نوع جنگ و شرایط خاصی که به حالت جاسوسی شکل گرفته بود و پهپاد‌هایی که از داخل بلند شده بود و به دلیل مسائل امنیتی، محدودیت‌هایی وجود داشت که کاملاً قابل درک بود اما از طرفی همیشه این بحث را مطرح کرده‌ایم که اگر بخواهید به مثابه یک سند تاریخی به این اتفاقات رجوع کنید، عکس‌ها یکی از مهم‌ترین اسناد تاریخی قابل مراجعه هستند. با وجود این محدودیت‌ها، تلاش شد که تمامی عکاسان، اعم از آن‌هایی که زندگی روزمره مردم تهران را ثبت می‌کردند و نیز در شهرستان‌ها، در جاهایی که امکان داشت، به عکاسی از وقایع بپردازند. فضای تعلیقی خاصی حاکم بود و مردم، به‌ویژه در تهران، در نوعی حبس روانی قرار داشتند. شاید از نظر تلفات انسانی حجم آنچنان بالا نبود، ولی تأثیرات روانی بسیار عمیق و قابل توجه بود. بنابراین ما یعنی تمام کسانی که مشغول عکاسی در این مدت بودیم تا جایی که امکان داشت از بخش‌های مختلف این مسئله یعنی از زندگی روزمره مردم تا اتفاقاتی که در جریان بود را عکاسی کردیم. به هر حال یک فضای تعلیقی ایجاد شده بود و آدمها به نوعی در فضای خانه‌هایشان حبس شده بودند بخصوص مردم تهران که فکر می‌کنم از نظر روانی بیشتر تحت تاثیر این واقعه قرار گرفته بودند. در کنار این موارد از آثار تخریب‌هایی که ایجاد شده بود با مجوز و تلاش فراوان، حتی شده از پشت‌بام‌ خانه‌ها، بالکن‌ها و ارتفاعات سعی کردیم تا فضای جنگی که شهر را در برگرفته بود، به خوبی به تصویر کشیده شود و با وجود اینکه هر شب شاهد فعال شدن پدافندها بودیم حتی اگر امکان حضور مستقیم در محل را نداشتیم، حداقل تلاش کردیم فضای جنگی را مستندسازی کنیم و پیرو همین امر از بیمارستان‌ها و بهشت زهرا، که آسیب دیدگان و شهدا به تدریج به آنها منتقل می‌شدند، حضور داشتیم و تا حد امکان عکس گرفتیم، به خصوص از افرادی که در اثر این بحران آسیب دیده بودند و بسیاری از آن‌ها غیرنظامی بودند. همچنین با هماهنگی‌های محدودی که انجام می‌شد از زندان اوین و بخش ملاقات و بیمارستان آن عکاسی‌هایی اگرفته شد تا فضای ایجاد شده به درستی ثبت شود.

تجربه شخصی شما به عنوان یک عکاس و یک شهروند ایرانی در این بحران چه بود؟ چه احساسی داشتید و این احساسات با حرفه شما در عکاسی تداخلی داشت؟

واقعیت این است که این تجربه از لحاظ حسی برای من بسیار متفاوت بود. در این شرایط لایه اول، همان خانواده است؛ بخصوص که همسرم مایل نبود که از خانه خارج شود و ترجیح می‌داد در منزل بماند و کارهایش را انجام دهد، چون طراح است و آنجا راحت‌تر می‌تواند مسائلش را مدیریت کند. وقتی من برای عکاسی بیرون می‌رفتم و همزمان اخبار را دنبال می‌کردم، استرس زیادی به دلیل نزدیکی محل سکونت‌مان به مناطق آسیب‌دیده داشتم. این مسئله به طور ناخودآگاه باعث استرس می‌شد و واقعا بین ماندن کنار خانواده یا رفتن برای انجام کار دچار تردید می‌شدم. همچنین شنیدن خبر فوت عزیزان، فشار روانی زیادی به همراه داشت. این شدت فشار روانی وقتی در کشور خودت و در میان هموطنانت هستی بسیار بیشتر از زمانی است که صرفاً ناظر بیرونی هستی، البته که آنجا هم درد را حس می‌کنی اما فکر می‌کنم وقتی خانواده و هموطنانت در چنین شرایطی هستند تجربه بسیار متفاوتی از سر می‌گذرانید.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها