شیلا خوشاقبال در گفتگو با صبا:
بسیاری از دیالوگها، حرف دل خود ما بود
در زمینه بازیگری، هیچ فشاری احساس نمیکردم. بهدلیل انعطاف بالای کارگردان، آزادی کامل داشتیم و همین موضوع باعث میشد حتی از نظر روحی احساس خستگی نکنیم. در واقع، بسیاری از دیالوگها، حرف دل خود ما بود.
مریم عظیمی– آئین افتتاحیه و اکران فیلم «بهانه سکوت» که ذبیح الله رحمانی طراح، کارگردان و تهیه کننده آن است سر انجام با فروکش کردن آتش جنگ، امروز یعنی چهارشنبه ۱۸ تیرماه در سینما فلسطین انجام خواهد شد. در این فیلم که در اوج دوران کرونا ساخته شده بازیگرانی مانند شیلا خوش اقبال، سوده ازقندی، مرتضی اسماعیلی و… به ایفای نقش میپردازند. در ادامه گپ و گفت خبرنگار صبا با بازیگر این فیلم را میخوانید.
با توجه به سبک فیلم و رویکرد متفاوت کارگردان، نقشآفرینی شما در این فیلم به چه صورت بود؟
من پیش از فیلم «بهانه سکوت» چند همکاری با آقای رحمانی داشتم، اما گمان میکنم این نخستین فیلم بلندی بود که با یکدیگر کار کردیم. سبک کاری ایشان دقیقاً بر پایه آزادی بازیگر استوار است. به این معنا که علاوه بر دیالوگهایی که پیشتر نوشته شده و اساس فیلمنامه را شکل میدهد، بازیگر آزاد است تا در صورت تمایل، مواردی را به نقش خود بیفزاید یا از آن بکاهد. یعنی ابتدا، دیالوگ افزوده شده فیلمبرداری میشود و در صورت نیاز، در مرحله تدوین حذف شده یا مورد استفاده قرار میگیرد. بهنوعی میتوان گفت این یک کار گروهی واقعی است.
نقشی که شما بازی کردهاید چه ویژگیهایی داشت؟
به نوعی میتوانم بگویم که من خودم را در این فیلم بازی کردم چرا که تحصیلات من در رشته نقاشی است و این دختر نیز یک نقاش بود، دختری بسیار حساس و لطیف که به بیماری قلبی مبتلا بود. او عاشقانههای عمیقی را با همسرش که اتفاقا با او تفاوت سنی هم دارد تجربه میکند و به شدت به همسر و فرزندش وابسته است؛ گویی تمام دنیایش در آن دو خلاصه میشود. شخصیتی که من بازی میکنم بسیار اهل رویا بافی است و رویاهایش را با همسرش در میان میگذارد و با تعریف و تمجید همسرش بیشتر سر ذوق میآید. در واقع او با تمام احساسات لطیفی که دارد و در عین اینکه مرگ را به خود نزدیک میبیند سعی میکند فضای خانه را مدیریت کند.
در این شیوه از فیلمسازی، چه بخشی برای شما چالشبرانگیزتر بود؟
اگر بخواهم صادقانه بگویم، شاید تنها چالش واقعی ما، شرایط کرونایی زمان فیلمبرداری بود. چون ماسکها باید دائماً بر صورتمان میبود و امکان تردد در فضاهای عمومی وجود نداشت. فشار زمان، اجبار به ضبط سریع پلانها و محدودیتهای بهداشتی، شرایط سختی را ایجاد کرده بود. اما در زمینه بازیگری، هیچ فشاری احساس نمیکردم. برعکس، بهدلیل انعطاف بالای کارگردان، آزادی کامل داشتیم و همین موضوع باعث میشد حتی از نظر روحی احساس خستگی نکنیم. در واقع بسیاری از دیالوگها، حرف دل خود ما بود. کارگردان هیچگاه ما را محدود نمیکرد یا نگفت چرا فلان دیالوگ را به این شکل بیان کردید. هرچه بازیگر ارائه میداد، ضبط میشد و بعد در تدوین بررسی و استفاده میشد.
سخن پایانی
شخصاً از فیلمسازان مستقل همواره حمایت کردهام و برای کسانی که حرفی تازه برای گفتن دارند آرزوی موفقیت میکنم. متأسفانه این روزها سینمای ما مملو از آثار سادهانگارانه شده است. البته، درک میکنم که مردم بهدلیل شرایط جامعه نیاز دارند بیشتر لبخند بر لب داشته باشند، اما سطحیسازی بیشازحد نیز نوعی بیاحترامی به سینما محسوب میشود. امروز فیلمهای عمیق با محتوای قوی و فیلمنامههای قدرتمند بسیار کم شدهاند. از این جهت بسیار خوشحالم که فردی مانند آقای ذبیحالله رحمانی با نگاهی متفاوت، اثری مستقل و تازه تولید کردهاند. ایشان واقعیات جامعه را بدون پیچیدگی، با زبانی ساده و صادقانه بیان میکنند. امیدوارم مردم ما به سطحی از آگاهی برسند که از این نوع سینما و هنرمندان واقعی حمایت کرده و با نگاهی عمیقتر، آثارشان را نقد و بررسی کنند. فیلمهای مستقل زیادی در کشور ما ساخته میشوند و امیدوارم هر یک از آنها جایگاه واقعی خود را در سینمای ایران پیدا کنند.