«ملاقات خصوصی»؛ عاشقانهای پیچیده
امید شمس کارگردان «ملاقات خصوصی» در گفتگو با «صبا»، اظهار کرد: «ملاقات خصوصی»؛ یک داستان عاشقانه، بین یک معلم زبان زندانی است و یک دختر که شغلش عطاریست و در جنوب شهر زندگی میکند. یک داستان عاشقانه عجیب و غریب.
روزنامه صبا: جشنواره فیلم فجر امسال میزبان چندین کارگردان فیلم اولی است. حضور کارگردانان جوان در کنار اسامی مشهوری که سابقه حضور چندین ساله در این رویداد مهم سینمایی را دارند، از جذابیتهای هرساله جشنواره فیلم فجر است که برای فیلمسازان فیلم اولی هم، ایجاد انگیزه میکند. امید شمس یکی از کارگردانان فیلم اولی است که «ملاقات خصوصی» را راهی چهلمین جشنواره فیلم فجر کرده است. به همین بهانه با او به گفتگو نشستیم.
از داستان «ملاقات خصوصی» بگویید؟
«ملاقات خصوصی» یک داستان عاشقانه، بین یک معلم زبان زندانی است و یک دختر که شغلش عطاریست و در جنوب شهر زندگی میکند. یک داستان عاشقانه عجیب و غریب…
معیارهایتان برای انتخاب بازیگران چه بود؟
معیار اصلی من در انتخاب، این بود که بازیگرهایم از نظر چهره و استایل به کاراکتری که در قصه تعریف شده است، نزدیک نباشند. مثلا اگر یک نفر در قصه، مرتکب کاری خلاف میشود، اصلا به چهرهاش نیاید که خلافکار باشد و اکثر انتخابها بر همین اساس شکل گرفت. معیار مهم دیگر این بود که بازیگرها این نقشها را قبلا بازی نکرده باشند و از نقش آفرینیهایی که قبلتر از آنها دیدهایم، متفاوت باشد.
شما قبل از این، تجربههای موفقی در ساخت فیلم کوتاه داشتهاید. آن تجربهها چقدر به ساخت فیلم بلندتان کمک کرد؟
من از هر فیلمی که ساختهام، تجربههای زیادی کسب کردهام. فیلم کوتاه، یک مزیت مهم دارد که تقریبا باید همه کارهایش را خودت انجام بدهی. من در پروسه ساخت فیلمهای کوتاه، هم تدوین انجام دادهام و هم دستیاری کردهام و حتی مثل یک تهیه کننده، پروژه را مدیریت کردهام و با همه عوامل در تعامل بودهام و از آنجاییکه فیلمهای کوتاه من پروداکشن سنگین داشتند، تجربه آنها در ساخت «ملاقات خصوصی» به من خیلی کمک کرد تا جایی که میتوانم بگویم اگر آن فیلمها نبودند و من در فیلمسازی، بیتجربه بودم و از پس ساخت این کار بر نمیآمدم. فیلم کوتاه به من اعتماد به نفس داد که بتوانم در این مسیر قدم بردارم و همچنین جایزههایی که قبلا در فیلم کوتاه دریافت کرده بودم به کار من، اعتباری بخشید که عوامل به من، به عنوان کارگردان تازه کار در ساخت فیلم بلند، اعتماد کنند.
پریناز ایزدیار و هوتن شکیبا، بازیگران نقشهای اصلی فیلم شما، سیمرغداران جشنوارههای قبل بودند که سختگیریهایی در انتخاب نقش و پذیرفتن پیشنهادهایشان دارند. چطور اعتمادشان را جلب کردید؟
تا جایی که میدانم بازیگران، فیلمهای کوتاه من را دیدند و در مورد کار من تحقیق کردند، همچنین فیلمنامه را خواندند و از قصه خوششان آمد. از طرفی دیگر، حضور عوامل حرفهای که در این کار در کنار من بودند هم باعث ایجاد اعتماد بیشتر شد. در نهایت با صحبتهایی که با بازیگران داشتم، رفته رفته این اعتماد بیشتر شد. به طور کلی، فیلم اولی بودن سخت است و به خاطر کم تجربگی، شرایطی را به وجود میآورد که گاهی آدمها به توانایی تو شک کنند، اما خدا را شکر با همه پستیها و بلندیها، توانستیم به خوبی کار را به نتیجه برسانیم.
چه چالشهایی در زمان فیلمبرداری داشتید؟
چالشهای زیادی داشتیم که بعضی به طولانی بودن فیلم و زیاد بودن تعداد بازیگران و هنروران و لوکیشنهای کار مربوط میشد که هماهنگیها را سختتر میکرد. البته حضور امیر بنان در این پروژه، بسیار کمک کننده بود، به خصوص در فرایند اخذ مجوزهای لازم، چون بخش عمدهای از کار در زندان، فیلمبرداری شد و کار کردن در زندان و هماهنگی برای ورود عوامل به زندان، خیلی سخت است. ما به دلیل تعداد زیاد هنرورانی که داشتیم، ساعات زیادی را درگیر ایجاد هماهنگی میشدیم. مثلا پیش میآمد که ما با صد نفر هنرور از ساعت ۷ صبح آفیش میشدیم و بعد از انجام هماهنگیها و کارهای مربوط به ورود عوامل به زندان، حدود ساعت ۲ موفق به شروع فیلمبرداری میشدیم، در حالیکه ساعت چهار بعد از ظهر نور روز را از دست میدادیم و دیگر امکان فیلمبرداری نداشتیم و گاهی روز بعد، برخی از هنرورها نمیآمدند و پیش میآمد که برویم از سر میدان، کارگر بیاوریم برای ادامه فیلمبرداری. این موارد، باعث طولانی شدن پروژه میشد. از طرفی هم ما تعدادی نابازیگر داشتیم که تجربه اولشان بود و بازی گرفتن از آنها سختیهای خاص خودش را داشت و این باعث تکرار و افزایش تعداد برداشت پلانها میشد.
از امیر بنان یاد کردید؛ همکاریتان با ایشان چطور شکل گرفت؟
به واسطه یکی از دوستانم فیلمنامه را برای آقای بنان فرستادم، ایشان قصه را خواندند و خوششان آمد و بعد طی یک جلسه، مفصل صحبت کردیم. همانجا من از یک ویژگی بارز آقای بنان خوشم آمد و آن هوش بسیار ایشان بود. آقای بنان در فیلمنامه و در مرحله تولید و پس از تولید، بسیار صاحب نظر بود و کمک میکرد و واقعا برای ساخت این فیلم جنگید. در پروسه اخذ مجوزها از اداره ارشاد و قوه قضاییه و سازمان زندانها، همه را قانع کرد که این فیلم هیچگونه آسیب اجتماعی برای جامعه ندارد. به دلیل این که من تازهکار بودم و این سازمانها با رویکرد فیلمسازی من آشنا نبودند، به راحتی به فیلم، مجوز نمیدادند، اما آقای بنان شناخته شده بود و ایشان توانست اعتماد سازمانهای لازم را جلب کند و مجوز بگیرد. به طور کلی همکاری خوبی شکل گرفت و این تعامل، پشتوانه خوبی برای من در فیلم اولم بود.
ایده این داستان از کجا در ذهنتان شکل گرفت؟
من و علی سرآهنگ، قبلا یک مستند برای قوه قضاییه کار کرده بودیم که در زندانهای مختلف مصاحبه میگرفتیم. آنجا بود که با این سوژه عجیب درباره زندان زنان آشنا شدیم. در واقع، داستان «ملاقات خصوصی»، الهام گرفته از آن تجربه و یک داستان واقعیست. بعد از آن مستند با علی سرآهنگ، ایده را پرورش دادیم و به یک نسخه رسیدیم که در نهایت قرار شد من این کار را بسازم و شروع کردیم به بازنویسی فیلمنامه که در این مرحله، بهمن ارک و نادره سادات سرکی به گروه ما اضافه شدند و حضور موثری در نهایی کردن فیلمنامه داشتند.
چقدر از خروجی کار راضی هستید؟
من ایده اولیه قصه را در حین ساخت آن مستندی که برای قوه قضاییه کار کرده بودم، زیست کردهام و تقریبا به آن نزدیک شدهام. البته هر فیلمی تا نقطه ایدهآل فیلمساز، فاصله دارد، اما در نهایت فکر میکنم فیلم «ملاقات خصوصی» از تصور اولیهام در نگارش فیلمنامه، دور نیست.
بهنظرتان «ملاقات خصوصی» چه ویژگیای دارد که با آن در ذهن مخاطب ماندگار شود؟
بنظر من، عاشقانه عجیب و غریب این فیلم، باعث ماندگاریاش در خاطر مخاطب میشود. فیلم، یک بستر اجتماعی دارد و آنقدر عاشقانه اش قالب شده است که میتوانم بگویم ژانر فیلم، عاشقانه است و یک رابطه عجیب و غریب را روایت میکند.
به نظر شما در جشنواره فیلم فجر چه اتفاقاتی برای فیلمتان میافتد؟
من از الان نمیتوانم چیزی را ادعا کنم، چون هر فیلمسازی که فیلم میسازد، به گمان خودش بهترین فیلم را ساخته است و توقع دارد همه جایزهها را بگیرد. من ادعایی ندارم. این اولین فیلم من است و همه تلاشم را برای خوب ساختنش کردهام و دوست دارم دیده شود، ولی بالاخره هر اتفاقی بیفتد برایم مهم است که مخاطب دوستش داشته باشد و البته امیدوارم داوران هم از فیلم، خوششان بیاید.
فریده مسعودی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است