حسن لفافیان:
هیچ فلاکتی در «حکم رشد» وجود ندارد
کارگردان مجموعه تلویزیونی «حکم رشد» درباره این سریال تاکید کرد که؛ ما هیچ فلاکتی در این کار نداریم و تنها به آدمهای خاص میپردازیم.
روزنامه صبا – مجموعه تلویزیونی «حکم رشد» به کارگردانی حسن لفافیان اواسط اردیبهشت از شبکه سه سیما روی آنتن رفت و توانست نظر برخی مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کند.
در این سریال که روایتگر قصهای پلیسی و خانوادگی است، ثریا قاسمی، مجتبی فلاحی، مهلقا باقری، حمید ابراهیمی اهورایی، آزیتا ترکاشوند، پیام احمدینیا، شهین تسلیمی، سیدمهرداد ضیایی، مجید سعیدی، نیلوفر شهیدی، ندا قاسمی، صدرالدین حجازی و فرجالله گلسفیدی ایفای نقش کردهاند.
با نزدیک شدن به پخش قسمتهای پایانی این سریال، گفتگویی با حسن لفافیان کارگردان این سریال را در ادامه میخوانید:
مدتیست سینمای ما نگاهی جدی به پایین شهر دارد و فیلمهای موفقی در این منطقه از شهر روایت شدهاند و موفقیت آنها در سطحی بوده که حتی منجر به ایجاد موجی در سینما شد. سریال «حکم رشد» هم تا حدودی در چنین فضایی روایت میشود. این شکل سینما علاوه بر طرفدارانی که دارد، مورد انتقاد بسیاری از منتقدان است و برخی حتی به آن ژانر فلاکت لقب دادهاند. آیا در ساخت «حکم رشد» از موجی که امروز در سینما وجود دارد هم الگو گرفتید یا سعی در فاصله گرفتن از این فضا داشتید؟
در سینمای ما الگوهای بهتری در زمینه دیالوگی مثل آثار مسعود کیمیایی و مرحوم علی حاتمی وجود دارد که میتواند الگوی بهتری برای یک اثر باشد اما در سریالسازی کمتر به سمت اینگونه متنها رفتهاند و ما تلاش کردیم کار به بطن مردم وارد شود و از دل مردم روایت کند.
ما هیچ فلاکتی در این کار نداریم و تنها به آدمهای خاص میپردازیم. ما طبیعتا درباره یک منطقه ساختگی حرف میزنیم که بیشتر به حاشیه شهر میپردازد تا پایین شهر، شخصیتهای ما در بالای شهر هم حضور دارند و زندگی میکنند مثل غلام و زنش سایه؛ مکان خیلی برایمان مهم نبوده بیشتر به شخصیتها پرداختیم و زندگی آنها برایمان مهم بوده و خیلی سعی کردیم درباره جغرافیای خاص روایتی نداشته باشیم تا به کسی و جایی برنخورد.
الگوی ذهنی مخاطبان امروز درباره پایین شهر فیلمهایی مثل «ابد و یک روز» و… شدهاند. شما از این فضا فاصله گرفتید؛ ممکن بود این سریال با فاصله گرفتن از این فضا به دور بودن از واقعیت محکوم شود. با چه رویکردی این تصمیم را گرفتید؟
الگوی سینما برای امثال من فیلمهایی چون «سرب»، «مادر» و… هستند؛ نه «ابد و یک روز». این نوع فضا به هر حال در گنجینه علاقه برخی میگنجد و برای برخی نچسب و غیر جذاب است. ما سعی کردیم به بهترین شکل روایت کنیم تا قابل باور باشد و از بازخوردهایی که میشنویم مشخص است که بینندگان ارتباط خوبی با اثر بر قرار کردهاند.
محدودیتهای تلویزیون در فضاسازی برای شما مشکلساز بود یا خیر؟
محدودیتی در این مورد وجود نداشت، ما در به تصویر کشیدن فضای مناسب کارمان آزاد بودیم که ماحصل چیزی است که در سریال مشاهده میکنید.
دلیل انتخاب نشانههای آشنا و نوستالژیک، مثل موسیقی متنی که به فرهنگ موسیقایی ما نزدیک است، چه بود؟
دقیقا از چنین نشانههایی استفاده کردیم و حتما در نوع دکوپاژ و میزانسن به سمتی رفتیم که بیننده یک احساس صمیمیت به کار در فضای تصویری سریال حس کند و نکته خوبی که اشاره کردید حس موسیقایی کار است که برگرفته از فضای زورخانهای و پهلوانی است که به صمیمیت سریال بیشتر کمک کرده است.
منابع شما برای کشف مناسبات فرهنگی منطقهای که قصه در آن روایت میشود، چه بود؟
منابع من برای تحقیق جامعه موجود ۹۴ درصدی است که مقابل چشم من و خیلیها قرار دارد. من روایت زندگی افرادی را حکایت میکنم که مردم با آنها بیگانه نیستند و کاملاً قابل لمس است. من هم از همین جامعه هستم و بیشترین تلاش من روایت جامعهای است که در بهترین شرایط عاطفی با کمی تنگدستی زندگی میکنند تا به کسی برنخورد.
سریال شما به سراغ نشانههای فرهنگی رفته که شاید امروز کمتر به آنها توجه میشود و رو به فراموشی هستند. چطور از این نشانهها استفاده کردید که به جای ریزش مخاطب منجر به افزایش مخاطب شود؟
به نظرم نگاه متن به موضوعات خاص دلیل اصلی این موضوع است که باعث شده پرداختن به نشانههای فرهنگی از یاد رفته نظر مخاطب را به خود جلب کند و از سویی بازی قابل باور بازیگران سریال است که این باورها را اول خود باور داشته و سپس به بیننده به بهترین شکل ارائه دادهاند. زمینه فرهنگی ما پر از باورهایی ارزشمند است که با کمترین اشاره بیننده به ذوق آمده و لذت میبرد که در این کار سرشار از این نکات است.
آیا فیلم و سریال میتوانند ابزاری برای احیای نشانهها و مناسبات فرهنگی فراموش شده باشند؟
طبیعتا رسالت هر اثر پیام خاص آن است که برای ما گوشزد کردن چنین نشانههای فرهنگی در اولویت بوده و تلاش کردیم با یک اثر فرهنگی و تصویری این نشانهها را در دل بیننده زنده کنیم. امیدوارم به شعار نزدیک نشده باشیم و در بهترین حالت رسالتمان را بجا آورده باشیم.
با وجود اینکه سریال «حکم رشد» به عنوان یک سریال پلیسی شناخته میشود، چرا از صحنههای اکشن فاصله گرفتید و بیشتر به سمت ملودرام خانوادگی رفتید؟
به طور کل با علم و عمد از اینگونه تصاویر دوری کرده و سعی کردیم در بستر یک روایت ملودرام اجتماعی در حاشیه به این تصاویر زد و خورد یا همان اکشن بپردازیم. با علم بر اینکه نمایش اینگونه صحنهها هیچ جذابیتی نداشته به سمت تصویر کردن آنها نرفتیم. ارتباط شخصیتهای قصه در اولویت بوده و روایت یک قصه پرکشش را مدنظر داشتیم. شخصا معتقدم بیان یک قصه محکم و پرداخت شخصیتهای پرکشش بهتر از نمایش تکنیکال تصاویر پرتنش و خشن است. نکته دیگر اینکه با شناخت از رسانه ملی و اینکه در زمان پخش برای سنین مختلف آن صحنهها قابل پخش نباشد بهتر آن دانستیم از نمایش آنها دوری کنیم.
آیا در کارگردانی این اثر الگویی در بین نمونههای مشابه سینمایی و تلویزیونی داشتید؟
خیر، تنها الگوی من تجربهام است که تلاش کردم با استفاده از آن سریالی خوش ریتم ولی در عین حال ساده بسازم تا با هر قشر از جامعه ارتباط برقرار کند.
انتخاب مجتبی فلاحی برای نقش ذبیح به نظر ریسک بالایی داشت، چطور به این انتخابها رسیدید؟
برای بیشتر نقشها تلاش شد به سمت بازیگران غیرکلیشه برویم تا میزان قابل باور بودن نقشها بالا برود. مجتبی فلاحی توانایی بالایی در بازیگری دارد و این نقش و بستر موجود باعث شد تا توانایی این بازیگر و خیلی دیگر از بازیگران امکان نمایش پیدا کند.
تا امروز چه بازخوردهایی از مخاطبان سریال «حکم رشد» شاهد بودهاید؟
بازخوردهای سریال خوشبختانه بسیار عالی است و حتی در پلتفرمی مثل تلوبیون آمار ما بالای ۳۵۰ هزار به بازدید است که بسیار آمار بالا و خوبی است.
منبع: ایلنا
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است