جواد مزدآبادی:
پاسخ ما به هجمهها باید سینمایی باشد
فیلمنامهنویس و کارگردان، با تاکید بر اینکه پاسخ ما به هجمهها باید سینمایی باشد، ادامه داد که؛ حرف زدن کافی نیست، باید زمینههایی فراهم شود تا با تولیدات سینمایی مقدساتمان در سطوح جهانی دفاع کنیم.
جواد مزدآبادی، فیلمنامهنویس و کارگردان که پیش از این فیلم تلویزیونی «آوای نقارهها» را در بستری اجتماعی و به مناسبت میلاد امام رضا (ع)، کار کرده، در گفتوگو با روزنامه صبا و در خصوص پرداختن به این مضمون بیان کرد: من درباره امامان و معصومین کارهای زیادی انجام دادهام. بخشی از این موضوع ریشه در عِرق مذهبی و نگاه دینی در خانواده من دارد. به هر حال من در خانوادهای مذهبی بزرگ شدهام و از کودکی با این مضامین کاملا آشنا بودم، دغدغه داشتهام و این دغدغه ذهنی را داشتهام که برای ائمه، کار هنری انجام دهم. در همین راستا، پیشتر، نماهنگهایی نیز برای امام هشتم تهیه کرده بودم. فیلم تلویزیونی «آوای نقارهها» یک کار داستانی با این مضمون بود و از آنجا که من به شخصه متولد شهر مشهد هستم، قلبا دوست داشتم کاری برای امام رضا (ع) انجام دهم و نوعی ادای دین به حضرت داشته باشم. فیلمنامه این اثر را که نوشته محمود اربابی بود، بسیار دوست داشتم و از نگاه من بسیار جای کار داشت. در نهایت سعی کردم کار را با کیفیتی خوب تولید کنم.
مزدآبادی در پاسخ به این پرسش که چرا به رغم اهمیت امام هشتم و حضور ایشان در سرزمین ما، آثار کمی با این مضمون ساخته شده است، گفت: واقعیت این است که تمام این موارد به سیاستگذاری در تلویزیون و سینما برمیگردد؛ وقتی مسئولان امر ضرورت پرداخته شدن به این موضوع را احساس کنند، طبعا بودجههایی متناسب با آن در نظر میگیرند. در این میان فیلمسازان و هنرمندان همواره آمادگی و اشتیاق کار برای امام رضا (ع) را دارند. در واقع اگر پرداخت به این موضوع تا حدی کمرنگ به نظر میرسد، ریشه آن را بیش از همه باید در سیاستگذاری مسئولان جستوجو کرد. به خاطر دارم که جشنوارهای با نام امام رضا در مشهد وجود داشت که به این موضوع بسیار کمک میکرد و بستر بسیار مناسبی برای پویایی و توسعه تولیدات آثار شایسته با این مضمون بود. متاسفانه نمیدانم چرا، گاهی ما فراموش میکنیم حضور امام رضا (ع) در سرزمین ما، برکت است و باید قدر و ارزش آن را دانست. این قدردانی صرفا به کلام نیست و باید در عمل کارهایی انجام شود که در شأن امام رفعت و مهربانی باشد.
در ادامه جواد مزدآبادی با اشاره به ساخته شدن فیلم «عنکبوت مقدس» و حضور در جشنواره کن، ضرورت و اهمیت پرداخت به این مضمون را دوچندان دانست و افزود: سیاستی که غرب در راستای توهین به مقدسات ما پیش گرفته، به ویژه هدفگذاری این فیلم روی امام رضا (ع) و مشهد مقدس، همه نشان از اهمیت فعالیت بیشتر فیلمسازان ایرانی در این حوزه دارد. به اعتقاد من باید در مقابل چنین اقداماتی، تمهیداتی اندیشیده شود. گاهی با آثاری مواجه هستیم که به صورت غیرمستقیم و در لفافه، مطلبی ضد مذهب را مطرح میکند، اما در این فیلم گویی شمشیر از رو بسته شده و به صورت مستقیم و صریح به مقدسات و ساحت امام رضا (ع) توهین میکند. اینجا دیگر هیچگونه درنگی برای سکوت جایز نیست و باید پاسخی صریح و محکم داده شود. این پاسخ نیز مستلزم کار فرهنگی و هنری بسیار قوی در این زمینه است. همانطور که گفتم، حرف زدن کافی نیست، باید زمینههایی فراهم شود تا با تولیدات سینمایی قوی و شایسته ما نیز به نوبه خود از اعتقادات، اندیشهها و مقدساتمان در سطوح جهانی دفاع کنیم.
از جواد مزدآبادی درباره دوقطبی و دستهبندی شدن موضوعات در سینمای ایران پرسیدیم، اینکه گاهی انگار اینطور به بازیگر تلقین شده که اگر یک فیلم روشنفکرانه بازی کرد دیگر فیلم ایدئولوژیک یا مذهبی بازی نکند و بالعکس. این کارگردان درباره اینگونه مرزبندیها بیان کرد: این امر قطعا به خاطر جهل و ناآگاهی کسانی است که پُز انتلکتوئل به خود میگیرند و روشنفکری را در این میدانند که به مقوله مذهب ورود نکنند. البته این ماجرا صرفا محدود به تعداد کمی از هنرمندان میشود و ما همیشه شاهد حضور درصد بالایی از بهترین بازیگران سینمای ایران در آثاری اینچنین هستیم که از صمیم قلب و با جان و دل دوست دارند در چنین پروژههایی حضور داشته باشند. نمونه بارز آن پروژههایی مانند «امام علی»، «ولایت عشق»، «مختارنامه» است که نشان از علاقه هنرمندان به کار در این حوزه داشت.
برای پرداخت به مضامین دینی مثل امام رضا (ع) دو نوع نگرش تاریخی و اجتماعی وجود دارد. از مزدآبادی درباره تفاوت این دو نگاه پرسیدیم که گفت: من بیش از همه، دوست دارم که مردم ما و بهویژه نسل جوان امام هشتم را بشناسند؛ یک شناخت عمیق از زیست و اندیشه و ارتباط با شخصیت درونی امام. به طور مثال اگر فیلمی تاریخی درباره امام حسین (ع) ساخته میشود، عموما مربوط به یک ماه قبل از واقعه عاشورا و تا لحظه شهادت میشود، اما به باور من، باید به ۵۸ سال دوران زندگی امام هم در کنار این موضوع پرداخته شود تا با اندیشهها و نوع نگاه امام به زندگی آشنا شویم و شناخت درستی از ایشان پیدا کنیم. وقتی چنین شناختی شکل گرفت، دیگر میتوان به تبلور اندیشههای امامان را در ابعاد اجتماعی و زیست جامعه امروز پرداخت. به هر طریق ائمه، دانشمندان عصر خود بودند و باالطبع نگرش آنها در ابعاد مختلف میتواند در جامعه اثرگذار باشد.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است