رضا محبی:
تحدید نسلی مسئلهای ملی است نه حاکمیتی
یکی از کارگردانهای «مجموعه تازهوارد»، با بیان اینکه، مسئله تحدید نسلی نه تنها در ایران که در همه دنیا حائز اهمیت است معتقد است که؛ برنامهریزی برای اصلاح آن در ساحت سیاستگذاری صحیح امکان پذیر است.
رضا محبی یکی از کارگردانهای مجموعه تازهوارد است و کارگردانی دو اپیزود «آتلیه» و «ناگهان بهار» را بر عهده داشته است و در گفتوگو با روزنامه صبا از چالشهای تولید این سریال و اهمیت موضوع تحدید نسلی صحبت میکند.
آقای محبی! شما در سریال تازهوارد دو اپیزود را با دو فضای متفاوت از هم کارگردانی میکنید. همکاری شما با این سریال چگونه رخ داد؟
آشنایی من با باشگاه فیلم سوره به سالها پیش بازمیگردد و باید بگویم که من هیچ گاه هنرجوی این موسسه نبودم و صرفا با اعضا تعامل و دوستی داشتم. من در این سریال بعد از بازنویسی مجدد فیلمنامه، دو اپیزود «ناگهان بهار» و «آتلیه» را در دو فضای متفاوت کارگردانی کردم. اپیزود «آتلیه» فضایی فانتزی داشت که رگههایی از کمدی هم در آن دیده میشد و شاید بتوان گفت که تجربه متفاوتی برای تلویزیون به حساب میآمد و خوشبختانه مردم نیز از آن استقبال کردند. نکته جالب اینجا است که هنگام ضبط اپیزود آتلیه، هیچکس متوجه نمیشد که چه اتفاقی در جریان است زیرا سکانسها با هم ارتباط فرمی نداشتند و این مسئله ریسک کار را نیز بالا میبرد و دکوپاژی پیچیده داشت. اما اپیزود «ناگهان بهار»، ملودرامی اجتماعی با فضایی تلخ و تاریک بود.
کارگردانی دو اپیزود در سریالی که هشت کارگردان مختلف آن را کارگردانی میکنند میتواند ایجاد رقابت کند و کار فیلمسازها با یکدیگر مقایسه و ارزیابی شود. هنگام کار از این قیاس نمیترسیدید؟
رقابت همواره وجود دارد چه در کاری که یک کارگردان آن را کارگردانی میکند و اثرش در قیاس با دیگر آثار قرار میگیرد و چه در سریالی مثل «تازهوارد» که چند کارگردان، کارگردانیاش را بر عهده میگیرند. اما باید بگویم با این که برای اولین بار بود که کارگردانان این مجموعه با هم آشنا میشدند فضای گرم و دوستانهای شکل گرفته بود و همه ضمن این که برای دیده شدن کار خود تلاش میکردند برای خروجی موفقتر سریال دست به دست هم داده و با همدلی پیش میرفتند. در آخر هم فکر میکنم خروجی کار آبرومند بود.
در سریال شما عوامل پشت دوربین همگی ثابت بودند و تنها کارگردانها در هر اپیزود تغییر میکردند. این مسئله برای شما چالشی ایجاد نمیکرد؟ چون ممکن است عوامل با نحوه کار فیلمساز دیگری خو بگیرند که با روش کار فیلمساز بعدی سازگار نباشد. این موضوع را چگونه مدیریت میکردید؟
کار کردن با تیم ثابت میتواند سخت باشد. چون کارگردان باتوجه به شیوه کار خود امکان انتخاب عوامل را ندارد و این مسئله میتواند فضایی تحمیلی را ایجاد کند. اما از زاویهای دیگر چالشی خوب هم برای نمایش هوشمندی و مدیریت فیلمساز به حساب میآید. البته این مسئله نه تنها برای کارگردان که برای عوامل کار نیز سخت میشود. چون تا عوامل بخواهند با شیوه کار یک فیلمساز همسو شوند کار او به پایانمی می رسد و فیلمساز دیگری جایگزین میشود. این مسئله برای من که جزو آخرین اپیزودها بودم پررنگتر هم جلوه میکرد. در چنین موقعیتی هنر کارگردان در این است که با لحن مخصوص به خودش قصهای را روایت کند که از قاب کلی قصه بیرون نزند.
سریال تازهوارد درباره مقوله تحدید نسلی جمعیت طرح مسئله کرده و بحث فرزندآوری را پیش میکشد. این موضوع تا چه میزان دغدغه شخصی خودتان بود و فکر میکنید نقش رسانهها در آگاهیرسانی و تاثیرگذاری بر اذهان مردم تا چه میزان است؟
به نظر من فرهنگ سازی درباره این قبیل از موضوعات در کوتاه مدت نتیجهبخش نیست. درواقع پذیرش چنین موضوعاتی نیازمند زمان است. رشته تحصیلی من جامعهشناسی بود و مسئله بحران جمعیت برایم مهم بود و دوست داشتم که به آن بپردازم. باید بگویم که این موضوع مسئلهای حاکمیتی نیست بلکه مقولهای ملی و مردمی به حساب میآید. مسئله تحدید نسلی نه تنها در ایران که در همه دنیا حائز اهمیت است و به اعتقاد من، برنامهریزی برای اصلاح آن در ساحت سیاستگذاری صحیح امکان پذیر است. اینگونه با توضیح اهمیت ماجرا، میتوان بحران را به مسئلهای قابل حل تبدیل کرد و در رسانهها نیز درباره آن تبلیغ کرد. موضوع جمعیت میتواند تمامیت ارضی را زیر سوال ببرد و مسئلهای مهم به حساب میآید. از همین رو دوست داشتم درباره این معضل کار کنم. من فکر میکنم که ما در حوزه رسانه کوتاهی میکنیم و به هنگام پرداختن به موضوعی مهم با کجسلیقگی با آن مواجه میشویم و به زیرلایه ها و زوایای مستتر در موضوع نمیپردازیم. اما باید بدانیم که با تکثر در پرداخت موضوع از زاویهدیدهای گوناگون است که تاثیرگذاری اتفاق میافتد و این تکثر در رسانهها رخ میدهد.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است