پرونده مفصل روزنامه صبا درباره متغیرهای اقتصادی سینمای ایران
اقتصاد سینما و مصائب آن
هنر هفتم در ایران مدتهاست دچار رکود عجیب اقتصادی و بحران از نزول شاخصه فروش فیلم در گیشه شده است.
سینما، همان هنر هفتم ماندگار… همه جای گیتی از آن به صنعتی پولساز تعبیر میشود. گاه دست مایه جنگ سرد میشود و گاه به بیان تاریخ جهان (دیگر نه از دید فاتحان) میپردازد. در هزاره سوم سینما نقشی متغیرتر از قرن بیستم دارد. حالا در این هزاره و شاید سالها پیش از قرن بیست و یکم، سینما بیش از آنکه هنر نامیده شود، در قالب صنعتی عظیم، درآمدزا و مدرن به جهانیان عرضه میشد.
سیر تکوین این پدیده عصر جدید، از سینمای صامت با بازیگر و کارگردانی افسانهای مانند چارلی چاپلین تا زمانی که صدا به آن راه یافت و سینما با انسان عصر حاضر گفتمانی مونولوگ برقرار کرد، مقولهای بود که همواره بر درآمدزایی تاکید داشت. استودیوهای بزرگ، پروژههای عظیم، روایت داستانها در ژانرهای گوناگون، خلق شخصیتهای ماندگار که انسانهای عصر مدرن را با هر نظرگاه، به سمت خود میکشاند. گاه حتی قویتر از جاذبه، درست شبیه مثلث برمودا تا آدمی هرازگاهی خود را در قالب قهرمانان فیلمها ببیند، با آنها زندگی کند و آرزوهای بربادرفتهاش در سرزمینی خیالی روی پرده نقرهای جان بگیرد. شاید این زیباترین اشتباه بشر امروزی باشد.
سینما چنان قدرتی بر اذهان مردم داشت که بسیاری از انسانها در ناخودآگاه خود شخصیتهای سینمایی را نه مجازی که زنده و حقیقی میپندارند. اداره پست لندن هرسال نامههای متعددی به نشانی خیابان بیکر شماره ۲۲۱B دریافت میکند!
خانه شخصیت فراموش نشدنی ادبیات و سینمای پلیسی «شرلوک هلمز» که تا سالها پیش وجود خارجی نداشت و شهرداری لندن مجبور به ساخت موزه شرلوک هلمز به این نشانی شد. این اوج باورپذیری شخصیتها و روایتها داستانی- سینمایی را در اذهان عمومی مردم همه جهان تایید میکند. پس همه جای دنیا آنها راهی سالنهای تاریک میشود تا ساعاتی خویشتن خویش را فراموش کند و سوار توسن خیال شوند، به دستنیافتنیترین آرزوهایشان برسمد. انسان عصر مدرن، انسان عصر بحران روابط بینافردی و تکگرایی، حاضر است برای این اتفاق، برای گریز از زندان ذهن فرسوده و دغدغهمندش در عصر ماشین و براده و آهن، حتی بهایی زیاد بپردازد.
هر انسانی در هر موقعیت و منصبی از این قائده مستثنی نیست اما هنر هفتم در ایران مدتهاست دچار رکود عجیب اقتصادی و بحران از نزول شاخصه فروش فیلم در گیشه شده است. صد البته که در فستیوالهای مطرح که گل سرسبد آنها جشنواره فیلم فجر است، دستکم برای چند روز خاطرات دوران طلایی فیلمهای پرفروش سینمای ایران برای اهالی سینما، به ویژه موخاکستریها تداعی میشود. روزهایی که مردم برای دیدن فیلمها صف میبستند و ساعتها منتظر خرید بلیت بودند…ادامه این داستان را در گفتوگوی روزنامه صبا با سیدامیر پروین حسینی، تهیهکننده نامآشنای سینمای ایران که فیلم های اخیرش در سینما گیشه خوبی داشته است و در نمایش خانگی هم موفق بوده و نظرگاهش کاملا مخالف رکود اقتصاد سینمای ایران است، بخوانید.
آقای پروین حسینی! با توجه به اینکه مجموعه های«ساخت ایران» موفقیت شایان توجهی داشته است و بازخورد خوبی هم از آن شده است. در اکثر کشورها، سینما صنعتی بزرگ و پولساز به شمار میآید اما انگار مدتهاست ما با سینمایی ورشکسته طرف شدهایم شما اقتصاد کنونی سینمای ایران را چطور ارزیابی می کنید؟
این را قبول ندارم. ببینید همه جای دنیا فروش فیلمها به دلیل کرونا افت قابل توجهی داشته و این مختص سینمای ایران نیست. پیش از شیوع کرونا فیلمهای پرفروش بسیاری به روایت آمار و ارقام داشتیم. سینمای ما همچنان مخاطب خود را خوشبختانه حفظ کرده است. ما کارهای کمی نداشتیم که با اقبال عمومی مواجه شد و میتوان این را دید. ما که پیش از شیوع کرونا داشتیم کار خودمان را به خوبی میکردیم و اتفاقا خیلی هم پرکار بودیم اما با شیوع پدیده کرونا ماجرا فرق کرد و این پدیده تاثیر خود را نه تنها بر سینمای ایران که بر سینمای کل دنیا گذاشت و نمیتوان منکر آن شد.
یعنی تمام کارهای شما پرفروش بودند؟!
ببینید منظور اصلی جذب مخاطب است. برای نمونه فیلم «خجالت نکش» با بودجهای که صرف آن کردیم و سرمایهگذاری که روی این اثر شد، کار موفقی از آب درآمد و مخاطبان متعددی داشت. همینطور ما فیلم «آینه بغل» را هم تولید کردیم و باید دید به نسبت سرمایهگذاری چه بازخوردی در اقبال عمومی گرفتیم. به هر حال میتوانم بگویم کلاً ما کار کمفروش نداریم! دفاتر ما همواره کارهای پربیننده و موفقی ارائه کردهاند که مخاطب خود را پیدا کرده است. تاکید من بر جذب مخاطب است.
حتی با چند برابر شدن بهای بلیتها؟!
به نظرم منظور شما اینجا صرفا درباره سینماست. خب شما باید نگاهی کلی داشته باشید. بله بهای بلیت هم بالا میرود، درست به همان نسبت که تورم ظهور مییابد. شما باید این نسبت را در نظر بگیرید. هرچه تورم افزایش داشته باشد به همان نسبت هم بهای بلیتها بالا میرود و این نسبت چیزی نیست که آن را نادیده بگیریم ولی حرف من این است که شما باید به یک نسبت مخاطب را به سینما بیاورید. فیلمهای خوب همیشه پر مخاطبند.
فکر نمیکنید اکران فیلمها در شبکههای خانگی هم غیر از کرونا مزید بر علت شد تا فروش فیلمها در گیشهها فروغ همیشگی را نداشته باشد؟
نه در این مورد هم با شما هم عقیده نیستم، سینما همواره مخاطبان خاص خود را دارد.
با توجه به اینکه همه جای دنیا از آثار خوب و برجسته ادبیات داستانی اقتباسهای خوبی میشود به نظر شما در پیش گرفتن روند اقتباس می تواند اقتصاد سینما را به روند صعودی بکشاند؟شما نگاه کنید که بربادرفته که از اثر جاودان «مارگارت میچل است» چقدر فروش داشت؟! یا حتی فیلمی مثل «کوری» که برگرفته از داستانی به همین نام نوشته «ژوزه ساراماگو» بود با هنرمند مارک روفالو چه اقبالی داشت؟ حتی فیلم ۱۹۸۴ برگرفته از شاهکار جرج ارول هم به نظر وضع بدی در فروش گیشه نداشت.
خب من فکر میکنم این اتفاق به کرات در سینمای ایران هم افتاده است. برای نمونه فیلمنامه سریال «زخم کاری» برگرفته از رمان «بیست زخم کاری» (به قلم محمود حسینیزاد، نویسنده و مترجم) است. اتفاقا این سریالی هم پرمخاطب از کار درآمده است. گذشته از آن نمونههای مشابه هم در این مقوله کم نیست. سینمای ایران فیلمهایی دارد که به ادبیات داستانی پهلو میزنند. شما به کارهای داریوش مهرجویی نگاه کنید. از چند کتاب اقتباس کرده است؟ پس در ایران هم به ادبیات داستانی نگاه شده و در سینما نادیده گرفته نشده است اما بازهم معتقدم این موضوعی نیست که بتوان در سینمای ایران آن را با سینمای جهان مقایسه کرد.
بسیار خب! برگردیم سر محور اصلی، شما معتقید که تنها مشکل کرونا باعث رکود و افت فروش فیلمها در سینمای ایران شده است؟
من پیشتر هم گفتم، اصولا سینما مقولهای است که مخاطب باید درباره آن نظر دهد. به نظر من کرونا تاثیر زیادی در افت فروش فیلمها داشت و این اجتنابناپذیر است. نه فقط در ایران، که در همه دنیا وضع بر همین منوال بود. شما میتوانید این را ببینید و مقایسه کنید.
اگر از کرونا بگذریم، در کشورهای دیگر آثار پرفروش بسیار بیشتری از ایران میتوانیم بیابیم؟
ببینید شما نمیتوانید سینمای ایران را با دیگر نقاط جهان مقایسه کنید. به نظر من هرچیزی را باید در جای خود سنجید. شما نمیتوانید شرایط ساخت فیلم و سریال در ایران را با کشور دیگری مقایسه کنید. در ایران صنعت سینما با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند. نظر به این موانع مقایسه سینمای ایران و جهان، قیاسی درست و منطقی نیست.
به نظر شما تعداد سالن سینماها در این جریان دخیل هستند؟
بله! شما به من بگویید ما چه تعداد سالن سینما سراسر کشور داریم؟ کدام کشور اندازه ما سالن دارد؟ آیا تعداد سالنهای سینمای ایران با دیگر نقاط جهان یکی است؟
محققا خیر!
کدام کشور اندازه ما سالن دارد؟ ما چه تعداد سالن داریم و آنها (کشورهای موفق در صنعت سینما) چقدر سالن برای نمایش فیلمهای سینمایی دارند؟ فیلمهای سینمایی کجا باید اکران شوند. اصلا کمیت سالنهای ما با دیگر کشورها قابل مقایسه است که فروش و اقتصاد سینمای ایران را با جاهای دیگر مقایسه کنیم؟ علاوه بر اینها، فیلمسازها در ایران با مشکلات عدیده دیگری دست و پنجه نرم میکنند.
آقای پروین حسینی روند دریافت مجوز چقدر می تواند در ساخت آثاری که بتواند سرمایه ها را به سینما بازگرداند موثر باشد؟
خب کجای دنیا برای گرفتن مجوز ساخت فیلم و سریال اینقدر باید تلاش کرد. اینجا قوانینی وجود دارند و به یقین باید هم برخی قوانین باشند اما بحث مقایسه است. کجای دنیا ارگانها وارد فیلمسازی میشوند و نظام اکران را برهم میزنند؟ شما باید جمیع جهات را در نظر بگیرید. آنوقت متوجه میشوید اصلا نمیتوانیم سینمای ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم. این قیاس را قبول ندارم.
پس به این نتیجه میرسیم که تنها کرونا عامل نزول فروش فیلم و افت چرخش پول و فروش فیلمهای ما طی دوسال گذشته در صنعت سینمای ایران است؟
عامل بسیار مهمی است و بازهم میگویم اصلا کرونا شرایط سینمای ایران را دگرگون کرد. خود ما تا قبل از کرونا روزهای پرکاری داشتیم اما با شیوع این ویروس، ناگزیر با پدیده ریزش مخاطب هم مواجه شدیم که طبیعی و اجتنابناپذیر بود و این که فقط خاص ایران نبود. کرونا تاثیر زیادی بر فروش بسیاری از فیلمها، در اغلب کشورها گذاشت. با توجه به کارهای پیش از کرونا میتوان گفت، این ویروس به جان سینمای ایران و جهان نیز رخنه کرده است.
آیا کار جدیدی دارید؟ اگر دارید فکر می کنید تا چه حد به گیشه و اقتصاد سینما کمک کند؟
کار خاصی که بتوان آن را رسانهای کرد نداریم. امیدوارم فیلمهای خوب سینمای ایران مثل همیشه مخاطبان خود را پیدا کنند.
یاسر سماوات
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است