محمد خیراندیش:
هویت ایرانی «پسر دلفینی» را فریاد نزدیم
کارگردان «پسر دلفینی» میگوید که؛ سعی نکردیم ایرانی بودن آن را فریاد بزنیم و یک گرافیک ایرانی نخنما داشته باشد.
فاصله دور و دراز انیمیشن ایران از آثار غولهای بزرگ انیمیشنسازی دنیا از جمله پیکسار انکارناپذیر است اما در طول سالهای گذشته با وجود همه محدودیتها و ناملایماتی که مسیر تولید این آثار را در ایران ناهموار کرده است، انیمیشن ایران به یمن وجود هنرمندانی باانگیزه و خلاق، توانسته پا را فراتر از مرزهای خود بگذارد و علاوه بر دیده شدن روی پرده سینمای دیگر کشورهای جهان، آوردهای هم برای کشورمان به همراه داشته باشد که از آن جمله میتوان به «شاهزاده روم» و «فیلشاه» اشاره کرد یا انیمیشن «آخرین داستان» کار درخشان اشکان رهگذر را مثال زد علاوه بر دریافت جوایز متعدد بینالمللی توانست به بخش رقابتی بهترین فیلم نودودومین دوره جوایز سینمایی اسکار و همچنین بخش بهترین انیمیشن مراسم جایزه اسکار ۲۰۲۰ راه پیدا کند.
به دنبال دیده شدن انیمیشن ایران در رویدادهای جهانی، حالا چشم امیدها به «پسر دلفینی» دوخته شده که در طول سالهای اخیر متولد شده و حالا آماده روبرو شدن با مخاطبان جهانی است.
پسر دلفینی ساخته محمد خیراندیش (نویسنده و کارگردان) و محمدامین همدانی (تهیهکننده) است که نخستین بار در روسیه اکران شد و به گفته سازندگانش به فروش قابل توجه ۲ میلیون دلاری دست یافت. حالا این فیلم انیمیشن به تازگی در ایران روی پرده سینماها رفته و انتظار میرود با توجه به فروش قابل توجه آن در اکران روسیه و استقبال خوبی که در روز اکران افتتاحیه این فیلم در ایران مال صورت گرفت، بتواند مخاطبان بسیاری را به سینماها بکشاند. به بهانه اکران این انیمیشن در سینماهای ایران روزنامه صبا با سازندگان آن گفتگویی انجام داده است که میخوانید:
محمد خیراندیش که ساخت چندین اثر انیمیشن از جمله سریال «اتل متل یک جنگل» را در کارنامه هنری خود دارد، در اولین فیلم سینمایی انیمیشن خود به عنوان نویسنده، کارگردان، طراح کارکتر و مدلساز حضور دارد .
ایده انیمیشن پسر دلفینی چطور شکل گرفت؟ ایده خودتان بود یا به شما پیشنهاد شد و دنیای زیرآب و دوستی حیوانات دریایی با این کارکتر چطور انتخاب شد؟
ایده فیلم «پسر دلفینی» از خودم بود. دنیاهای عجیب وغریب همیشه برای بچهها جذاب است. مثلا خود من در خوابهای کودکی و حتی بزرگسالی با حیوانات حرف میزدم و حیوانات حرفهایم را میفهمیدند و این اتفاق برایم جالب است. من به این فکر کردم که اگر بچهای در دریا شرایطی این چنین برایش اتفاق بیفتد، اولین موجوداتی که میتوانند به او نزدیک باشند، دلفینها، لاکپشتها و نهنگها هستند. چیزهایی هم میشنیدیم از دوستی حیوانات دریایی با انسانها. مثلا این که غواصی را دلفینها از دست کوسهها نجات دادند و به این ترتیب بود که ایده اصلی این انیمیشن شکل گرفت و طرحش را نوشتم که محمدامین همدانی هم این ایده را دوست داشت و شروع به کار کردیم.
ساخت این اثر از ایده تا زمان پایان ساخت چقدر طول کشید؟
زمان ساخت یک انیمیشن خیلی بیشتر از یک فیلم سینمایی طول میکشد. فیلم سینمایی در طول یکی دو ماه جمع میشود و در نهایت زمان ساختش با پیش تولید و پس تولید به نیمی از یک سال هم نمیرسد اما انیمیشن چند سال طول میکشد تا ساخته شود و زحمت زیادی دارد اما اگر خوب ساخته شود، سود خوبی هم دارد. همان طور که پرفروشترین آثار سینمایی در دنیا به انیمیشن اختصاص دارد. ایده «پسر دلفینی» را از اوایل دهه ۹۰ در سر داشتم که حدود سالهای ۹۶ و ۹۷ جدیتر به آن پرداختیم. یکی دو سال روی فیلمنامه کار کردیم و یکی دو سال هم تولید آن به طول انجامید.
در انیمیشن «پسر دلفینی» به لحاظ هویت فرهنگی از چه مولفههایی در معرفی فرهنگ و هنر ایران استفاده کردید؟
در دنیا یک فرهنگ عامه جهانی داریم که همان کهن الگوهاست. ما مبادی و موازین داستانهای جهانی را رعایت کردیم که کارمان جهانی باشد. همه انیمیشنهای غربی و شرقی را که میبینیم هر کدام از این آثار یک هویت ژنتیک و جغرافیایی دارند. اولین کار ما این بود که دیزاین کار را حوزه جنوب ایران قرار دادیم و از آبادان و اهواز تا بوشهر، بندرعباس و چابهار از همه مولفههای غنی رنگ، نژاد، گویش، موسیقی، معماری و کشتیسازی استفاده کردیم که کارمان جذابیت بیشتری داشته باشد.
در طراحی شخصیتهای این انیمیشن به سلیقه شخصی خودتان بیشتر توجه داشتید یا سلیقه کودکان امروز هم دخالت داشت؟
بچههای امروز چیزهای جذاب را میطلبند. با مقوله هنر برای یا هنر یا هنر دارک و … نمیتوان بچههای امروز را جذب کرد. باید انیمیشن برای بچهها جذابیت بصری داشته باشد. سعی کردیم طراحیها آیکونیک باشد یعنی طوری نباشد که بگویند این شخصیت شبیه فلان کاراکتر است. حتی طراحی ماهیها و موجودات دریایی هم مربوط به منطقه خودمان میشود اما سعی نکردیم که ایرانی بودن آن را فریاد بزنیم و یک گرافیک ایرانی نخنما داشته باشد و با این حال میخواستیم که با وجود یک هویت ایرانی، مخاطب جهانی هم از دیدن آن لذت ببرد.
مخاطب این انیمیشنها معمولا کودکان هستند ولی باید جذابیتهایی هم برای بزرگسالان داشته باشد که انگیزه لازم برای تماشای این آثار در سینما را داشته باشند، در ساخت انیمیشن «پسر دلفینی» چقدر به این موضوع توجه داشتید؟
من سالهای بسیاری است که کارهای مختلفی را در زمینه انیمیشن انجام میدهم. طراحی کردهام و انیماتور و کارگردان انیمیشن هم هستم. در زمینههای فنی و دیزاین ما به جاهای خوبی رسیده بودیم اما در زمینه داستان همواره صحبت بر سر این است که باید داستانهای ایرانی بهتر و قویتری داشته باشیم. باید فیلمنامههای ما کیفیت بهتری داشته باشند. ما خیلی انرژی گذاشتیم که این فیلم خوش ریتم باشد و مخاطب کودک و بزرگسال خسته نشوند. در اکران افتتاحیه «پسر دلفینی» در ایران مال، به طور مرتب سالن پر میشد و ما باز یک سالن دیگر اضافه میکردیم. قرار بود با یک سالن، فرش قرمز واکران افتتاحیه داشته باشیم اما به دلیل استقبال مخاطبان تا پنج سالن اضافه شد و ایران مال سالن دیگری نداشت که برای اکران افتتاحیه ما اضافه کند. بازخوردهایی که داشتیم بسیار خوب بود و بسیاری از بزرگسالان هم این اثر را دوست داشتند به این دلیل که داستان آن چند لایه است یعنی هم نکاتی را برای بچهها دارد و هم نکاتی دارد که بزرگسالان آن را درک میکنند و از دیدن این فیلم لذت میبرند.
فروش آثار انیمیشن در ایران چگونه است و آیا مخاطبان آن به اندازهای هست که بازگشت سرمایه داشته باشد؟
در تمام دنیا ساز و کارهای عجیب و غریبی برای جذب مخاطب دارند و شبکههای فروش اقلامی دارند که بر اساس انیمیشنها ساخته میشود از جمله کیف، کتاب، کفش، اسباب بازی و … که البته ما هم در این زمینه کارهایی کردهایم ولی در مجموع هزینه تولید انیمیشنهای ما در مقایسه با کمپانیهای بزرگ تولید انیمیشن از جمله والت دیزنی ناچیز است. به طور مثال کمپانی دیزنی حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار برای تولید انیمیشنهایش هزینه میکند که هزار برابر بودجههای تولید ما در انیمیشن است و از نظر بودجه تولید اصلا قابل مقایسه نیستیم. اما با این حال کاری که تولید کردهایم به نسبت هزینهای که کردهایم و عملکرد خوب بچههای تیم تولید که به نظرم خیلی خوب کار کردهاند، فروش خوبی میکند. در اکران روسیه و آسیای میانه، فروش ما نزدیک به دو میلیون دلار بود در حالی که پرفروشترین فیلم ایرانی پارسال ۵۰ میلیارد تومان فروش کرد. فیلم ما رکورد سینمای ایران را زده است در حالی که فقط در روسیه اکران شده است. روسیهای که در حال حاضر در شرایط جنگی است و فروش آن کمتر از میزانی است که در حالت عادی انتظار میرود و اگر این شرایط جنگی نبود، این میزان فروش میتوانست تا سه یا چهار برابر هم افزایش پیدا کند. آثار انیمیشن اگر که به آن توجه شود، حمایت شود و اثر خوب و باکیفیتی هم ساخته شود، می تواند چرخه اقتصادی خوبی داشته باشد. با توجه به این که فیلمهای دیگر ما قابلیت فروش خارجی ندارند ولی انیمیشنها چون زبان جهانیتری دارند، بهتر از فیلمهای رئال با مخاطب ارتباط برقرار میکنند و میتوانند منفعت اقتصادی خوبی داشته باشند. در ایران هم انیمیشنهایی چون «شاهزاده روم» و «فیلشاه» در زمان اکران خودشان جزو چند اثر پرفروش بودند که نشان میدهد در ایران هم مخاطبان استقبال خوبی از انیمیشن میکنند.
آیا سرمایهگذاران رغبتی برای سرمایهگذاری در این بخش دارند؟
باید این اتفاق بیفتد. «پسر دلفینی» با این فروش خوب خارجی که داشته و قرار است این فروش خوب با اکران در دیگر کشورهای دنیا نیز همچنان ادامه داشته باشد، این رغبت را به وجود میآورد. اما یکی از مسائلی که در داخل کشور با آن روبرو هستیم بحث ویاودیها است. ویاودیها فروش خوبی از پخش انیمیشنهای روز دنیا دارند و کارهای دیزنی، سونی پیکچرز و نتفلیکیس را به طور رایگان پخش میکنند و مخاطب با قیمت ارزان این آثار را میبیند به دلیل آن که قانون کپی رایت در کشور ما رعایت نمیشود و در چنین شرایطی تولید انیمیشن خیلی به صرفه نیست ولی با این حال تلاش میکنیم که با این بازار رقابت کنیم. بحث من این نیست که آثار خارجی را دانلود نکنند، اما انتظار داریم که حداقل از تولید آثار داخلی حمایت کنند و شرایطی را برای این آثار در نظر بگیرند مثلا در ازای پخش ۱۰ اثر خارجی، یک اثر ایرانی را هم پخش کنند یا برای تولید آن سرمایهگذاری کنند. همانطور که برای ورود خودروهای خارجی هزینه گمرک بالایی را باید پرداخت تا به این ترتیب از تولید داخلی حمایت شود، به همین شکل هم باید از تولیدات فرهنگی و هنری داخلی حمایت کرد اما این حمایتها نیست و خیلیها در صنعت انیمیشن ایرانی ورشکست شدند چون از تولیدات آنها حمایتی نمیشد.
بسیاری از انیمیشنسازان حرفهای ایران در طول سالهای اخیر مهاجرت کردهاند و گویا به خود شما هم پیشنهادهایی از سوی کمپانیهای خارجی شده است که نپذیرفتید. در حال حاضر جایگزینی برای این افراد حرفهای در کشور داریم یا جای خالی آنها احساس میشود؟
به همه بچههایی که در انیمیشن فعالیت دارند، پیشنهاد همکاری از سوی کمپانیهای انیمیشنسازی خارجی میشود. در همین چند روز گذشته من چند پیشنهاد از کشورهای خارجی داشتم و در سالهای گذشته هم پیشنهادهایی از سوی کشورهای صاحب سبک در دنیا داشتهام اما این که چرا نرفتم را نمیدانم. شاید چون دوست داشتم داستانگویی کنم و از کشور خودم بگویم. انیمیشن مدیوم و مدیای من برای داستانگویی است و فکر میکنم اینجا بهتر داستان میگویم. شاید هم به خاطر خانوادهام بود یا چیزهایی که در کشورم دوست دارم. اتفاقات زیادی در کشور ما میافتد که دوست ندارم اما شاید آن چیزهایی که دوست دارم وزن بیشتری داشته باشد نسبت به آن چه که دوست ندارم.
خیلی از بچههای انیمیشن مهاجرت میکنند و بسیار هم موفق هستند. برخی از آنها به کشورهای اطراف مثل ترکیه، مالزی و … که از نظر صنعت انیمیشن از ما بالاتر نیستند، مهاجرت میکنند و کار میکنند و بعد با پیشنهادهای خوب به کشورهای جهان اول میروند و در بهترین کمپانیهای دنیا مثل دیزنی، انیمال لاجیک، دریمورکس و سونی پیکچرز و امپیسی کار میکنند.
و جایگزینی هم برای آنها هست؟
دانشگاههای ما باید بهروزتر و قویتر باشند. برای حرف زدن در دنیا و داشتن تیم باید بازیکن بسازید. به نظر من مقولهای واجبتر از مدیا و فرهنگ وجود ندارد. ما از این جا باید تولیداتی داشته باشیم تا وسط بادکنکهای فرهنگی که هر روز باد میکنند، خفه نشویم. ما باید بادکنک فرهنگی خودمان را داشته باشیم که باد کنیم تا میان این همه بادکنک زنده بمانیم. هجمه فرهنگی در دنیایی که یک دهکده جهانی است، در حال گسترش است و به همین دلیل سالانه بسیاری از زبانها و فرهنگهای دنیا از بین میرود چون بچهها و نسل جدید محتوای جای دیگری را میبینند و به آن گرایش پیدا میکنند. مخاطبان به جریان قالبتر وصل میشوند و باید ما هم حرفی برای گفتن داشته باشیم تا هم از نظر سیاسی و هم از نظر اجتماعی، فرهنگی و هنری بتوانیم در صحنه بمانیم.
از هزینهها و دشواریهایی که برای ساخت این انیمیشن داشتید، بگویید.
ما هزینههای زیادی دادیم و معتقدم که بچههای انیمیشن ما در ایران مجاهدت میکنند و هر کدام از آنها در حال از خودگذشتگی هستند تا اتفاقی به نام انیمیشن بیفتد. در همان دوران کرونا بچههای تیم ما مجبور بودند در یک محیط کوچک کنار هم کار کنند تا این فیلم به سرانجام برسد. حتی سلامتی من سر ساخت این انیمیشن دچار مشکل شد و در حال حاضر هم دارو مصرف میکنم…
شما علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، طراحی کارکترها را هم خودتان انجام دادید؟ چرا آن را به دیگران واگذار نکردید؟
من در این فیلم به صورت رسمی پنج شغل داشتم. نویسنده، کارگردان، طراح کارکتر، مدلساز و استوری برد که هر کدام شغل یک نفر است. اما همه اینها را خودم انجام دادم چرا که حساسیت زیادی دارم و برای مخاطبم و چشم او ارزش قائلم. البته حواس من به بودجهای که داشتیم بود. این که چیزی را که نشدنی است، نخواهم. در واقع ما توانستیم با بودجه کم و تعداد نیروی اندک اما خیلی خوب، کار را به گونهای به اتمام برسانیم که مخاطب را به اندازه یک اثر خارجی راضی کند. ما در روز اکران بچههایی را دیدیم که فیلم را ایستاده تماشا کردند و آنقدر درگیر قصه شده بودند که درباره دلیل رفتار کارکتر قصه برایم پیام میفرستادند و پرس و جو میکردند. باید بگویم دنبالکنندههایی از شرکتهای انیمیشنسازی بزرگ دنیا دارم که باورشان نمیشود این انیمیشن در ایران ساخته شده باشد. امیدوارم همان قدر که بچهها این اثر را دوست داشتند، بزرگترهایشان هم دوست داشته باشند.
فاطمه حمیره
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است