حامد عسکری:
قصه همه آدمها جالب است
مجری برنامه تلویزیونی «جاذبه» معتقد است که؛ هر آدمی قصهای دارد و قصه همه آدمها جالب است اما نوع روایت آنها مهم است.
برنامه تلویزیونی «جاذبه» به تهیهکنندگی حمیدرضا صابونی، کارگردانی محسن حمیدزاده، سردبیری حسین برکتی و اجرای حامد عسکری از شنبه ۲۹ مرداد پخش خود را آغاز کرده است. «جاذبه» که تولید شبکه افق برای ماه محرم و صفر است در فصل سوم و در ادامه رویکرد فصلهای پیش، درپی ارتباط افراد با اهل بیت(ع) در سیره زندگی اجتماعی آنهاست. این برنامه تولید مشترک شبکه افق و مرکز رسانه سازمان تبلیغات اسلامی است که هرشب ساعت ۲۱ از شبکه افق پخش میشود. حامد عسکری در فصل سوم این برنامه با گفتوگوهایی عمیق، شنونده قصه اشکال مختلف ارتباط مهمانان با اهل بیت (ع) است. ارتباطاتی که بهواسطه نوع نگاه آنها یا گرههایی در زندگیشان به قصه تبدیل شدهاند. تاکنون بیست قسمت از قصههای «جاذبه» روایت شده است. در این بیست برنامه، افراد مختلفی از طیفهای مختلف روی صندلی مهمان نشستهاند و به بیان قصههای خود پرداختهاند. در این شماره از روزنامه صبا با محسن حمیدزاده کارگردان، حسین برکتی سردبیر و حامد عسکری میزبان «جاذبه» به گفتوگو نشستهایم. متن کامل این گفتوگوها پیش روی شماست.
میزبانی فصل سوم «جاذبه» را حامد عسکری برعهده دارد؛ او را بهواسطه داستانها و شعرهایش میشناسیم. عسکری پیش از این برنامه هم تجربه اجرا را داشته است. او معتقد است از بین مهمانان این برنامه و داستانهایشان، قصههایی پرکشش وجود داشته که قابلیت تبدیل شدن به داستانهایی بلند دارند. حامد عسکری در گفتوگو با روزنامه صبا به نکاتی درباره پذیرفتن حضور در «جاذبه» و شنیدن قصههای مهمانان پرداخته است.
همانطور که درخبرهای اعلام تولید و پخش برنامه هم مشاهده کردیم، «جاذبه» درپی ارتباط افراد با اهل بیت(ع) در سیر زندگی اجتماعی آنهاست؛ اگر قصه مهمانان برنامه با ائمه(ع) خاصه امام حسین(ع) گره نخورده بود باز هم میزبانی آن را میپذیرفتید؟ چرا؟
نه نمیپذیرفتم؛ من قراردادی با خودم داشتم که فعلا برنامهای را برعهده نگیرم؛ اما به بساط امام حسین(ع) نمیتوان نه گفت. هر کسی که برای امام حسین(ع) به شما مراجعه میکند و کاری را پیشنهاد میدهد، او را فرستاده امام حسین(ع) حساب میکنم. به همین دلیل سعی میکنم آن کار را به بهترین نوع ممکن و البته در حد بضاعتام به انجام برسانم. این کار را پذیرفتم و امیدوارم مقبول درگاه حضرت سیدالشهدا(ع) باشد.
فارغ از صحبتها و جمعبندیهایی که در اتاق فکر مطرح شدهاند، شما چقدر سعی کردید در پیشبرد قصه و روند داستانگویی تاثیرگذار باشید و برنامه را مدیریت کنید؟
مدیریت قصه کار سختی بود؛ با توجه به اینکه برنامه کلان روایت، هدف کلانی داشت که این گفتوگوها باید به آن نزدیک میشدند. اینکه چقدر به این هدف میرسد یا نه را مردم قضاوت میکنند؛ مدیریت این گفتوگو با برخی از مهمان کمی سخت بود. بهطوری که مطرح شدن یک مسئله برای من الویت بود اما مهمان هیچ تمرکزی روی آن نداشت و از آن رد میشد و من نمیتوانستم کات بدهم، بنابراین باید صبر میکردم حرفش تمام شود و دوباره به اول موضوع برگردم تا اتفاق مدنظر محقق شود. خیلی از مهمانان از راه دور آمده بودند، خستگی مسیر روی تنشان بود، ترس از دوربین داشتند و مسائلی از این دست باعث شده بود که هم تیم نویسندگی و کارگردانی کمک بدهند و هم خودم با توجه به شناختی اجمالی از داستان، نقطه کوری در داستان باقی نماند.
به فراخور فضای برنامه و زمان پخش آن، چه میزان خواستید اجرای تازهای را ارائه کنید؟
من خودم را مجری ندیدم که بخواهم سبک جدیدی در اجرا داشته باشم یا پروندهای جدید باز کنم. اما در این برنامه سعی کردم مقداری راحتتر باشم؛ یعنی راحتتر بخندم، گریه کنم و به پاسخ سوالاتی که در خلال گفتوگو برایم ایجاد میشود، برسم و جوابم را بگیرم. ولیکن در بین دوستان و اطرافیان میگویند که خیلی بهتر شدهای، در گفتوگو راحتتری و در «جاذبه» شاهد حامد جدیدی هستیم.
در بین مهمانان برنامه، قصه فردی آنقدر برای شما جذاب بوده که تصمیم گرفته باشید قصه او را بنویسید و به یک اثر مکتوب تبدیل کنید؟
بله، در بین مهمانان برنامه کسانی بودهاند که زندگیشان قدرت کتاب شدن را دارا باشد؛ برخی از قصههای مهمانان آنقدر جاندار بوده که قابلیت تبدیل شدن به مجموعهای از داستانهای کوتاه یا یک رمان چند فصلی به هم پیوسته را دارند؛ از بچههایی که چوپانی میکردند تا پهلوان مجید مظفری و عزیزی که دست داعش اسیر بوده است. هر آدمی قصهای دارد و قصه همه آدمها جالب است اما نوع روایت و بیان کردن آنها مهم است که یک آدم را قصهدار و جذاب میکند و یک آدم را معمولی نشان میدهد. مانند این مثال میماند که همه جوکهای جهان خندهدارند، به شرط اینکه شما آن را قشنگ تعریف کنید.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است