فخرالدین صدیق شریف:
ورود به ژانرهای متفاوتی مانند «شین» جسارت میخواهد
بازیگر فیلم سینمایی «شین» معتقد است که ورود به این ژانرهای متفاوت جسارتی میخواهد.
فخرالدین صدیق شریف از آن دسته بازیگران باتجربهای است که همیشه در نقش آدمهای خوب و دانای قصه ایفای نقش کرده و با وجود توانمندیها و قابلیتهایی که داشته، کمتر فرصتی برای حضور در نقشهای متفاوت برایش به وجود آمده است. او در فیلم سینمایی «شین» نقش متفاوتی را بازی میکند که تا پیش از این در کارنامهاش ثبت نشده است. روزنامه صبا با این بازیگر پیشکسوت که در ذهن مخاطبان بسیاری خاطرهها را ساخته است، درباره حضورش در این فیلم گفتگو کرده است:
درباره نقش متفاوتی که در فیلم «شین» بازی کردید، بگویید… این شخصیت چه ویژگیهایی دارد؟
نقشی که من در این فیلم بر عهده دارم، نقش کوتاهی بود که البته بعد کوتاهتر هم شد. من شخصیتی را بازی کردم که به نوعی از اطلاعات ماورایی برخوردار است و از ماجرایی که در یک خانه اتفاق افتاده و به نفرین دچار شده، میگوید و یادآوری میکند باید برای جایی که به نفرین دچار شده، به دنبال حلالیتطلبیدن بود و از کسی که در حق او ظلم شده حلالیت طلبید تا این گره باز شود و در نهایت شرایط به گونهای رقم میخورد که دیگر امکان حلالیتطلبیدن وجود ندارد.
ارتباط اولیه شما با فیلمنامه این فیلم چگونه بود؟
فیلمنامه را که خواندم خیلی از آن خوشم آمد، چون ژانر متفاوتی داشت و حداقل در چند سال اخیر فیلمنامههایی در این ژانر نداشتیم. به نظرم فضای خاصی داشت و تصور میکردم این فضای ماورایی و دلهرهآور، برای بیننده هم دلپذیر و جذاب باشد. علاوه بر جذابیت فیلمنامه، کارگردانی آقای کزازی هم در فیلم سینمایی «شین» بسیار خوب بود. دکوپاژ خوبی داشت و در مجموع بازی در این فیلم را دوست داشتم.
فیلم شین فضای دلهره آوری دارد که برای مخاطب جذاب است، شما چه حسی نسبت به این ژانر دارید و فکر میکنید چرا در سینمای ایران کمتر به فیلمهایی در این ژانر پرداخته میشود؟
پرداختن به این ژانر کمی سخت است. به نظر من برخی اوقات باید ما خطر کنیم. گاهی به خاطر همین سخت بودن کار، خیلی از ژانرها را فراموش کردهایم و به چند تا لوکیشن در خیابان و آپارتمان بسنده میکنیم و فکر میکنیم هر چه کار سادهتر باشد، شاید روانتر هم باشد و مخاطب راحتتر با آن ارتباط برقرار کند چون جنس خودش و جامعهاش را میبیند. ورود به این ژانرهای متفاوت جسارتی میخواهد که کارگردان این فیلم آقای کزازی این جسارت را از خود نشان داد. فیلمساز باید خطر کند و دست به ریسک بزند. این یک واقعیت است تا فیلمساز خطر نکند نمیتواند یک حرکت متفاوت انجام بدهد. حتی به بازیگر هم باید این فرصت را داد که خطر کند. اما بازیگر دست و بالش بسته است و بر اساس پیشنهادهایی که به او میشود، دست به انتخاب میزند و نمیتواند خارج از آن حرکت کند. در این مسیر سلیقهشناسی هم میتوان کرد که این نوع فیلمها چقدر مخاطب دارد و چند درصد آنها از ژانرهای متفاوت مثل ژانر دلهرهآور استقبال میکنند.
مخاطبان همیشه شما را در نقشهای مثبت روی پرده سینما و در قاب تلویزیون دیدهاند و هیچ وقت نقش منفی از شما دیده نشده است. چقدر به تجربه نقشهای متفاوت علاقهمند هستید؟
تاکنون خیلی کم پیش آمده که ایفاگر نقشهایی متفاوت باشم، اما با این حال، پیشتر در «ابراهیم خلیلالله» محمدرضا ورزی نقش شیطان را بازی کرده بودم. بازیگر وقتی از قالب همیشگی خودش بیرون میآید، بیشتر و بهتر میتواند حرکتهای درست انجام دهد. برای بازیگر لازم است که نقشهای متفاوت با چهرهها و قالبهای متفاوت ارائه دهد تا هم تاثیر بهتری روی بیننده داشته باشد و هم خودش را محک بزند. من از این تجربهها استقبال میکنم. در فیلم «شین» هم نقش برای خود من جذابیت داشت و امیدوارم که برای مخاطبان هم به همان اندازه جذابیت داشته باشد.
به شاخصههای همکاری با میثم کزازی اشاره کردید. چه تحلیلی از حضور جوانان خلاق در عرصه فیلمسازی و ارتقای کیفی سینمای ایران در آینده دارید؟
ایده من این است که باید به جوانها میدان داد. باید با جوانهایی که وارد عرصه کارگردانی میشوند کار کنیم و به آنها فرصت بدهیم. چه بسا کارگردانهای قدرتمندی که در بین همین جوانان بودند و آثار جذابی را خلق کردند. کارگردانهای جوانی که با دکوپاژ و ریتم خوب، کارهای نفسگیر میسازند و من بهشدت معتقدم باید هر کاری که از دستمان برآید برای کمک به آنها انجام دهیم. این عرصه متعلق به عده خاصی نیست و همان طور که در طول همه این سالها به بازیگران جوان فرصت حضور داده میشود، باید به کارگردانهای جوان هم فرصت داد. میثم کزازی با دقت کار میکرد و به عبارتی مو را از ماست بیرون میکشید. من از کارگردانی او خوشم آمد چرا که این دقت نظر باعث شد ریتم فیلم بسیار خوب از آب درآید. یعنی با فیلمی مواجه هستید که اصلا از دیدن آن خسته نمیشوید.
و سخن پایانی…
متاسفانه شرایطی به وجود آمده است که بازیگران و عوامل از میان حلقه تنگ افراد نزدیک به خودشان انتخاب میشوند و این به نظر من خیلی خطرناک است چرا که به خانهنشین کردن عده بیشتری از بازیگران و افرادی که کارشان همین است و هنوز هم میتوانند کار کنند، دامن میزنند. گاهی یک بازیگر در حلقه این باندبازیها همزمان در چهار فیلم بازی میکند و زمان انتخاب بازیگر، افراد فراتر از حلقههای نزدیک به خودشان را نمیبینند. به طور مثال اصل کار من کارهای کلاسیک است و این ژانر را به خوبی میشناسم و در آثار تاریخی مثل امام رضا (ع) و امام علی (ع) کار کردهام اما چرا باید برای سریال بزرگ و عظیم و پرپرسوناژی چون مختار یا سلمان با من هیچ تماسی گرفته نشود؟ من این طور نیستم که بگویم زنگ زدند اما پیشنهادشان را قبول نکردم، خیر! اصلا هیچ تماسی با من برقرار نشد. در حالی که کار کلاسیک کردهام، بیان کلاسیک را کار کردهام و تجربه این کارها را دارم اما با این حال هیچ پیشنهادی صورت نمیگیرد و پیشنهادها از حدود همان حلقه تنگ افراد نزدیک به خودشان بیرون نمیروند.
فاطمه حمیره
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است