چهره روز؛
جلال مقامی؛ صدای جاودانهای که جاودانه ماند
جلال مقامی متولد ۲ مرداد ۱۳۲۰، دوبلور، گوینده، مدیر دوبلاژ و بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، فعالیت هنری را از سنین نوجوانی شروع کرد.
روزنامه صبا – دوم مرداد ماه روزی است که اتفاقات قابل توجهی را در خود ثبت کرده است. اما دوم مرداد ۱۳۲۰ درست در بهبوحه گرما، بهدنیا آمدن جلال، یکی از اتفاقات میمون برای خانواده مقامی است. خانواده ای اصالتا اهل شهر گل و گلاب، که یکی از کهنترین تمدنهای جهان بنام سیلک با قدمتی بیش از هفت هزار سال را در خود دارد. شهر خانههای تاریخی و پایتخت فرش جهان.
دردوم مرداد ۱۳۲۲ که موسیلینی از نخست وزیری ایتالیا برکنار شده و از پای افتاده و زمینگیر میشود، جلال درخانوادهای گرم، صمیمی و باصفا درخانهای طرفهای منیریه، درسال روز تولد دو سالگیاش تلاش میکند روی پاهای خود بایستد. بعدها از خیابان منیریه نقل مکان کردند و راهی خیابان لرزاده شدند. پدرش اهل مسجد بود و میخواست خانه نزدیک مسجد باشد. در خیابان لرزاده، مدرسهای به نام ادیب نیشابوری بود که جلال درآنجا درس میخواند. برای دوره دبیرستان، پدرشان او را در دبیرستان حافظ نزدیک بازار ثبت نام کرد. چون پدرش بازاری بود و میخواست مدرسه پسرش نزدیک محل کارش باشد تا ظهرها به مغازه او برود و با هم ناهار بخورند. بعدها از خیابان لرزاده بالاتر رفتند و در خیابان سعادتآباد امروزی ساکن شدند. بعد از آنجا نیز چند سالی در محله میرداماد زندگی کردند تا اینکه جلال آپارتمانی در مهرشهر کرج خرید و ساکن آنجا شد .
جلال با پشتکاری که از خود نشان میدهد، دیری نمیپاید، قلههای موفقیت را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و به یکی از اسطورههای دوبله ایران تبدیل میشود.خیلی از نقشهای مطرحی که توسط بازیگران تراز اول دنیا و در فیلمهای ماندگار به یاد داریم، با صدای گرم و دلنشین او جاودانه شدند.
اسطوره خانهنشینی و ماجرای اقا جلال و مستر رابرت!
جلال مقامی متولد دوم مرداد ماه ۱۳۲۰، دوبلور، گوینده، مدیر دوبلاژ و بازیگر سینما ، تلویزیون و تئاتر، فعالیت هنری را از سنین نوجوانی با یکی از همکلاسیهایش به نام مسعود اسداللهی که بعدها کارگردان شد و سریالی به نام «طلاق» را ساخت، شروع کرد. آن دو کارهای نمایشی مدرسه را به مناسبتهای مختلف انجام میدادند. در یکی از مناسبتها که تئاتری را برای اجرا آماده کرده بودند متوجه میشوند، ناظم مدرسه، حیدر صارمی، که به خالق نمایشهای رادیویی جانی دالر، در دهههای ۳۰ و ۴۰ شهرت داشت و به عنوان بازیگر و دوبلور نیز فعالیت میکرد را برای تماشای تئاترآنها دعوت کردهاست. جلال،که سن ۱۷ سالگی را پشت سر میگذاشت به تشویق حیدرصارمی از سال ۱۳۳۷ وارد عرصه دوبلاژ شد. واستودیوی عصر طلایی، واقع در خیابان فیشرآباد (سپهبد قرنی فعلی)که اکنون جای آن ساختمانی ۲۰ طبقه ساخته شده، محلی است تا جلال مقامی اولین جملهاش را به عنوان دوبلور در فیلم «میس زیزی در آفریقا» ادا کند. فیلم متعلق به کمپانی آرتورلانگ بود و مقامی درآن فیلم، بهجای جوانکی که راهنمای هتل را بازی میکرد، حرف زد و مورد تشویق کریمی مدیر دوبلاژ قرار گرفت که برای او شروعی در ورود به دنیای حرفه ای دوبلاژ شد.
آن زمان کار دوبله بیشتر توسط هنرپیشههای تئاتر انجام میشد و هوشنگ بهشتی که هنرپیشه تئاتر، سینما و مدیر دوبلاژ هم بود، جلال مقامی را به استودیوی دیگری به نام «دیسیآی» در خیابان لالهزار دعوت میکند. طولی نمیکشد در یک فیلم به جای آلبرتو سوردی، که هنرپیشه نقش اول ایتالیایی بود، حرف میزند و بین مدیران دوبلاژ به یک دوبلور حرفهای تبدیل میشود.
وی از سال ۱۳۴۴ با بازی در فیلمهای سینمایی به آرزوی دیرنه اش در بازیگری رسید و در حرفه گفتار فیلم، مدیریت دوبلاژ را از سال ۱۳۴۵ آغازکرد.
مقامی استاد خود در دوبله را هوشنگ لطیفپور معرفی میکند و در سالهای طلایی دوبلاژ، در فیلمهای دوبله شده به مدیریت علی کسمایی، محمدعلی زرندی، عطاءالله کاملی، ایرج دوستدار، احمد رسولزاده، سعید شرافت و ابوالحسن تهامی،گویندگی میکند.
مقامی دردوران فعالیت خود درعرصه دوبله بهجای بسیاری از جوانهای نقش اول سینما مانند رابرت ردفورد، عمر شریف، وارن بیتی ، ژان پل بلموندو، داستین هافمن، پاتریک مکگوهان، جان کاساوتیس، جورج ماهاریس، آل پاچینو، رابرت واگنر، ریچارد هریس، مل فرر، جان فینچ، جرج سیگال، جرج چاکریس، کلینت ایستوود، جان درک، مارتین بالسام، ریکی نلسون، آلن دلون، ادموند اوبرایان، اسپنسر تریسی، کلیف رابرتسون، اسکار ورنر، جیمز گارنر، جیمز کاگنی، جیمز فرنسیسکس، مایکل کین، تونی کرتیس، آلبرتو سوردی، جرج همیلتون، تایرون پاور، سیدنی پوآتیه، استیو مککوئین، گری کوپر، دانا اندروز، هامفری بوگارت، استیفن بوید، پیتر اوتول، ژان لویی ترنتینیان، تری توماس، نویل جیسون، راجندرا کومار، جواد قائممقامی، فرامرز قریبیان، مسعود اسداللهی دوست دوران دبیرستانش در سریال طلاق، و… حرف زده و در جان دادن به نقش آنها سهم بهسزایی دارد.
وقتی فیلم های رابرت ردفورد جوان بر پرده نقرهای سینماهای ایران تابیده شد صدای جلال مقامی بود که با دوبلهاش به بازی او جان دیگری داده بود. جلال و رابرت از جوانی با هنر خود هم پای یکدیگر بودند.تا جایی که فیلم مستندی با نام آقا جلال و مستر رابرت، نیز به تهیهکنندگی و کارگردانی ابوالفضل توکلی به این موضوع میپردازد که سال ۱۳۹۵ ساخته شد.
او به عنوان دوبلور، گوینده، مدیر دوبلاژ و بازیگر بعد از انقلاب نیز با قدرت به کار خود ادامه داد و قبل از اینکه صدای سر صحنه در سینمای ایران باب شود، بهجای سعید راد(مرز)، فرامرز قریبیان (آوار)، مجید مظفری (تیغ و ابریشم وکشتی آنجلیکا)، پرویز پرستویی (شکار)، اصغر همت (هزاردستان)، و… صحبت کردهاست. در دوبله مجموعه تلویزیون لبه تاریکی، به جای شخصیت رونالدرانکریون یکی از بهیادماندنیترین گویندگیهای خود را به یادگار گذاشت. همچنین در دهه هفتاد در مجموعههای تلویزیونی ارتش سری، پوآرو، خانواده رابینسون، شهر مرزی، هشدار برای کبرا ۱۱، مزد ترس، پدرسالار، و… نیز حرف زدهاست.
اما در میان تمام فعالیتهای هنری وگویندگی بهجای بازیگران و کاراکترهای متعدد در فیلمها و سریالها که از او در عرصه دوبله یک اسطوره ساختهاست، اجرای برنامه دیدنیها، به تهیهکنندگی غلامحسین میرزاده، در دهه ۶۰، حکایت دیگری دارد. برنامهای که ۱۲ سال از شبکه دو تلویزیون پخش شد. و حس خوبی که به مخاطب منتقل میکرد باعث شدهبود تا یکشنبهشب خیابانها خلوت شود. اگر چه مقامی همیشه با این حس زندگی کردکه ایکاش با دیدنیها صدایش لو نمیرفت. چرا که ازآن برنامه به بعد مردم او را با نام آقای دیدنیها میشناختند و سایهایکه بهقول خودش همیشه روی سر و همراه او بود. اما همیشه سعی میکرد در آن برهه تاریخی که مردم تمام وقت از تلویزیون خبرهای جنگ، خرابی و کشتار میدیدند، برنامه دیدنیها را با حال و هوای شادتری اجرا کند، حتی وقتی مدیر شبکه، چندبار به او گفته بود بهجای لباسهای رنگارنگ در این مقطع که در جنگ به سر میبریم، کت آمریکایی که سربازها به تن میکنند را بپوشد. او مخالفت میکند و میگوید: «اسم برنامه دیدنیهاست و باید جذابیت داشته باشد، اتفاقا دیدنیها برنامه و جایی است که باید همین لباسها را بپوشم».
همین ریزهکاریها و توجه به مخاطب از نکات مثبتی بود که برنامه دیدنیها را ماندگارکرد. و مردمی که در آن دوران هشت سال جنگ تحمیلی، با این برنامه عجین شده بودند برای دیدن آن در روزهای یکشنبه، لحظه شماری میکردند. برنامهای دیدنی که با چهره متین و صدای دلنشین جلال مقامی، مانند موسیقی مقامی،که جلوههای زیبایی از فرهنگ دیرینه ایران زمین را به رخ میکشد، هر بینندهای را مسحورخودکرد و به یکی از محبوبترین برنامههای تلویزیونی بدل شد.
امروزه برنامه دیدنیها برای خیلیها نوستالژی و جلال مقامی خاطرهای فراموش نشدنی شدهاست. این اسطوره که مدتها خانه نشین و حدود ۸ ماه پیش همسرش رفعت هاشمپور، دوبلور پیشکسوت سینما و تلویزیون را نیز از دست داده بود. دوری او را بیش از این تاب نیاورد و پنجشنبه ۵ آبان ماه در سن ۸۱ سالگی براثر ایست قلبی به دیار باقی شتافت، روحش شاد.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است