چهره روز؛
فرامرز قریبیان؛ بازیگر همه فن حریف
به یقین فرامرز قریبیان، یکی از ستارهها و عناصر موفق فیلمهای ژانر تاریخی-انقلابی محسوب میشود.
روزنامه صبا – بیست و هفتمین روز آبان ۱۳۲۰ را زادروز خود میداند. روزی که با برگردانش به تاریخ میلادی، مصادف با ۱۵ نوامبر ۱۷۹۳، تاریخی که کاخ لوور، در پاریس پس از انقلاب کبیر فرانسه و سرنگونی نظام سلطنتی این کشور بدل به موزه لوور شد. روزی که به سال ۱۳۱۵ خورشیدی، مصادف با زادروز تولد زندهنام طاهره صفارزاده، مترجم برجسته قرآن کریم و شاعر، نویسنده و پژوهشگر نامدار معاصر ایران است. ضمن اینکه در چنین روزی مصادف با هفدهم محرم ۸۹۸ قمری، عبدالرحمن جامی، شاعر شهیر سده نهم هجری قمری ملقب به خاتمالشعرا، چشم از جهان فروبست. فرامرز قریبیان، بازیگر توانا، برجسته و کهنهکارسینمای ایران نیز، ۸۱ سال پیش در چنین روزی در خیابان ری تهران و در کوچه معروف آبشار واقع در این خیابان به دنیا آمد.
اگر چه گفته میشود اصالتی تفرشی دارد. سال ۱۳۲۷ مسعود کیمیایی به صرافت ساخت نخستین فیلمش با عنوان «بیگانه بیا» افتاد و قرعه فال برای بازی در نقش «برزو» به نام قریبیان اصابت کرد. جوانی ترکهای و خوش قد و بالا که در جمع ستارههای سینمای ایران در اواخر دهه ۴۰ اسم و رسمی نداشت. حضور او در این فیلم و کنار بهروز وثوقی، سوپراستار وقت سینمای ایران، فرصتی مغتنم برای قربیان، ستاره غریب آن روزگار مهیا میکرد. اما تهیهکننده «بیگانه بیا» زیر بار این موضوع نمیرفت! تلاش کیمیایی هم برای قرار دادن قریبیان، در فیلمش بیهوده بود! دست آخر کیمیایی برای آنکه قریبیان را در جمع عوامل تولید فیلم حفظ کند، او را به سمت دستیار کارگردان منصوب کرد.
فرامرز قریبیان درباره ماجراهای فیلم «بیگانه بیا» میگوید:« من اعتقاد داشتم که او (مسعود کیمیایی) کارگردان خوبی خواهد شد و او هم ایمان داشت که من بازیگر خوبی میشوم. «بیگانه بیا» نخستین کار کیمیایی بود که تهیهکنندهاش اجازه بازی به من را در آن نداند؛ چون معتقد بود که باید از ستارهها استفاده کرد. به خاطر همین بهروز وثوقی که آن زمان ستاره بود در این فیلم بازی کرد و من در آن فیلم دستیار کارگردان بودم.» اگر چه به نوعی غرور قریبیان، در این برهه شکسته شده بود، اما او ناامید نشد و سرسختانه به تلاش خود ادامه داد تا ۵ سال بعد و در ۱۳۵۲ که بازهم مسعود کیمیایی بود که به قریبیان برای نقش آفرینی در فیلم دیگری پیشنهاد همکاری داد.
فیلم سینمایی «خاک» که اقتباسی از داستان بلند «آوسنه بابا سبحان» به قلم محمود دولتآبادی، محسوب میشد، به دومین مجال نقشآفرینی این هنرمند کهنهکار کشورمان بدل شد. (آوسنه در گویشهای سبزواری و نیشابوری درمعنای افسانه به کار میرود و این داستان در واقع افسانه بابا سبحان نام دارد) قریبیان، این بار با کاراکتر «مسیب» نقش مکمل بهروز وثوقی، را که به شخصیت «صالح» جان میبخشید، ایفا میکند و همین نقش مکمل، کمک شایانی به او کرد.
از آنجا که چند دهه پیش هنوز برداشت آزاد، به درستی در سینمای ایران و حتی جهان تعریف نشده بود، دولت آبادی، تغییراتی را که کیمیایی در داستانش داده بود، برنتافت! و ۱۷ شهریور ۱۳۵۲ در روزنامه کیهان یادداشتی به قلم محمود دولتآبادی منتشر شد که درواقع نامه گلایهآمیز او به کیمیایی، محسوب میشد. صدای زنده نام جلال مقامی که دوبلوری نقش مسیب را برعهده داشت، این شخصیت را دوستداشتنیتر کرده بود و تماشاچی ناخواسته هنگام مرگ پردسیسه «مسیب» با بیوه او یعنی «شوکت» (با بازی زندهنام فرزانه تاییدی) همدردی میکند. یک سال بعد پس از بازی در فیلم «صلات ظهر» ساخته سعید مطلبی، قریبیان، در فیلم بی بدیل «گوزنها» بار دیگر کنار بهروز وثوقی، به ایفای نقش میپردازد. او در این فیلم ماندگار نقش «قدرت» دوست «سید» را بازی میکند که در ظاهر پس از سرقتی مسلحانه به خانه دوستش پناه میآورد. اما ساواک، این فیلم را سیاسی میداند و آشکارا در ساخت فیلم مداخله میکند! از آنجا که این فیلم نیز اقتباسی از یکی از نمایشنامههای دولتآبادی، با نام «تنگنا» بود، بحث و جدل دولت آبادی و کیمایی بازهم به اوج خود میرسد.
دولتآبادی که برای نوشتن این نمایشنامه در زندان ساواک به سر میبرد، پس از آزادی متوجه میشود، نمایشنامهاش بدل به فیلمنامه شده و نامش به «گوزنها» تغییر یافته است! همین کافی بود تا خشم آقای نویسنده برانگیخته شود. بازی خوب قریبیان، در گوزنها البته زیر سایه سنگین نقشآفرینی ستودنی بهروز وثوقی، در جان بخشی به شخصیت «سید» قرار گرفت. به یقین مخاطبان عامه فیلم بیش از آنکه با هنرمندی بازیگران «گوزنها» ارتباط برقرار کنند، شیفته نقشآفرینی تیپیک و صدالبته اگزجره وثوقی، در این فیلم میشدند. فرامرز قریبیان از آن دسته بازیگرانی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در ایران ماندنی شدند و برخلاف طیف عمدهای از هنرمندان که در سه مقطع، پیش، همزمان و پس از انقلاب جلای وطن کردند، قریبیان، به اتفاق طیفی از هنرمندان که بیشتر هنرپیشگان تئاتر بودند تا سینما در ایران ماند و به فعالیتهای هنری خود ادامه داد. سال ۱۳۶۰ او در فیلم «بازرس ویژه» به کارگردانی منصور تهرانی، که فیلمی از سینمای انقلاب محسوب میشد، به اتفاق داود رشیدی و کاظم افرندیا، به نقش آفرینی پرداخت و این سرآغازی بر حضور قریبیان در فیلمهای حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود. یک سال بعد او در فیلمی آیینی-مناسبتی با نام «سفیر» در نقش «قیس بن مسهر» فرستاده امام حسین (ع) به کوفه را ایفا کرد.
سفیر، نیز یکی از فیلمهای ابتدایی ژانر سینمای آیینی، پس از انقلاب بود. «سناتور» نیز دیگر فیلم حوزه انقلاب بود که با هنرمندی قریبیان سال ۱۳۶۲ بر پرده نقرهای جان گرفت. «استوار حقگو» ژاندرام با وجدانی است که با وجود تبانی ژاندارمری با قاچاقچیان، با آنها همداستان نمیشود و زمانی که «علی حقیت» (با نقشآفرینی بیژن امکانیان) را دستگیر میکند، پی به بیگناهی او میبرد و با همکاری این جوان دست به مبارزه با مافیای مخوف مواد مخدر که سناتوری درباری در راس هرم آن قرار دارد میپردازد. اوایل دهه ۱۳۶۰ و در بحبوحه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، گرایش برخی سینماگران جنگی به ساخت فیلمهایی با محوریت حضور ارتش در جنگ بیش از دیگر دههها بود، فیلم «پایگاه جهنمی» در ۱۳۶۳ نیز از این دست آثار به شمار میآمد که براساس ماجرایی واقعی، عملیات تیمی چهارنفره از کماندوهای موسوم به کلاه سبز در ارتش ایران را روایت میکرد. قریبیان سه سال پس از ساخت این فیلم در فیلم ماندگار «کانیمانگا» نیز به ایفای نقش پرداخت تا خود را به عنوان بازیگری برجسته در فیلمهای جنگی معرفی کند. او همان سال در فیلم «ترن» هم به نقش آفرینی پرداخت تا همزمان در ایفای نقشهای انقلابی هم هنرپیشه قابلی محسوب شود.
قریبیان، که تا دهه ۶۰ به عنوان بازیگر فیلمهای اکشن و جنگی شناخته میشد در ۱۳۷۰ همراه علیرضا خمسه، در فیلم کمدی «دو نفر و نصفی» نیز حضور موفقی داشت. «تجارت» در سال ۱۳۷۳ باعث شد او در ژانر «مهاجرت» هم دستی بر آتش داشته باشد. این بازیگر موفق ژانرهای مختلف سال ۱۳۹۸ در فیلم «خروج» نیز حضور یافت تا در نخستین فیلم سینمای ایران که به صورت آنلاین پخش شد نیز سهمی داشته باشد. بدون شک فرامرز قریبیان، از معدود بازیگرانی است که در دنیای سینما، در هر ژانری به ایفای نقشهای موفق میپردازد.
المانهای موفقیت «سفیر»
فرامرز قریبیان بازیگری توانا در ژانرهای سینمایی گوناگون است و به یقین او یکی از ستارهها و عناصر موفق فیلمهای ژانر تاریخی-انقلابی محسوب میشود اما حضور او در فیلم «سفیر» میتواند از جهاتی در کارنامه حرفهایاش نقطه عطف باشد. فیلمی که برشی از زندگی قیس بن مصهر صیداوی فرستاده اباعبدالله (ع) به کوفه و بصره را روایت میکند فریبرز صالح در نخستین ساخته سینمایی بلند خود با نگاهی تکنیکی، اثری شایان توجه در سینمای آیینی ایران خلق میکند. البته این تکنیک حاصل سالها حضور او در خارج از کشور بود. فیلم با شیوه داستانگویی متداول در سینمای غرب، یا همان تعلیق که در ادبیات داستانی ایران بیشتر از آن نام برده میشود ساخته شده و بازی فرامرز قریبیان، در آن نقطه قوت مهمی به شمار می آید. او در سکانس خطابه گوییاش در مسجد کوفه، پیام ثارالله (ع) را به نحو احسن به مخاطب فیلم سفیر ارائه میکند. فیلم در پرداخت صحنههای رزمی هم موفق عمل میکند که میتوان در این زمینه به سکانس تعقیب و گریز ماموران و قیس در بیابان و قطع شدن سر مامور حکومتی به دست قیس اشاره کرد. قریبیان، در این سکانس توانست با مهارتهای رزمی و هوشیاری قیس در نبرد تن به تن را به زیبایی اجرا کند. درست اینجاست که صالح، برای انتخاب فرامرز قریبیان، نمره قبولی میگیرد.
بازیگری که سالها حضورش در فیلمهای اکشن و جنگی او را برای رویارویی با این موقعیت و نقشآفرینی موفق در سکانسهای رزمی توامان با تعقیب و گریز، مهیا ساخته است. در ادامه و پس از دستگیری قیس، خونسردی قریبیان بود که به او در نقش آفرینی بهینه کمک شایانی کرد. فاکتوری که همواره یکی از وِیژگیهای بارز این هنرپیشه توانا بوده است. به یقین هیچکس مانند قریبیان نمیتوانست از پس این نقش مهم تاریخی برآید.
یاسر سماوات
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است