مهران نعمت اللهی:
«مشق امشب» تکلیف امروز ما برای بچه های آینده است
کارگردان مستند سینمایی «مشق امشب» میگوید این مستند تکلیف امروز ما برای بچه های آینده است.
فیلم مستند «مشق امشب» ساخته مشترک اشکان نجاتی و مهران نعمتاللهی که از ۲۱ دی ماه در سینماهای هنروتجربه روی پرده رفته است، با نگاهی به فیلم مستند «مشق شب» ساخته زندهیاد عباس کیارستمی و به نوعی در ادامه آنساخته شده است که حالا پس از سی سال بار دیگر زوایای پنهانی ازمسائل نظام آموزشی کشور را پیش روی چشمان مخاطبانش بازمیگشاید. این فیلم پیش از این در جشنواره بینالمللی فیلم مستند «ایدفا»، جشنواره فیلم «زلین» جمهوری چک، جشنواره فیلم مستند اسلوونی و جشنواره فیلم استانبول ترکیه به نمایش درآمده و عنوان برترین مستند بخش فیلمهای مستند در هشتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای ایرانی در زوریخ سوییس را دریافت کرده و با تصمیم دبیر جشنواره، منشور طلایی کوروش نیز به آن اختصاص یافته است. همچنین در معتبرترین نشریات سینمایی جهان مطالبی درباره این فیلم نوشته و کار شده است.
به بهانه اکران این مستند در سینماهای هنروتجربه، خبرنگار سینمایی صبا با مهران نعمتاللهی یکی از دو فیلمساز این اثر به گفتگو نشسته است.
مهران نعمت اللهی که نویسندگی و کارگردانی تئاتر و اجرای چندین اثر روی صحنه نمایش را در پیشینه هنری خود دارد، در آغاز ورودش در دنیای سینما و فیلم کوتاه با اشکان نجاتی آشنا شد که او را همراه و همفکر خود یافت و با همراهی هم، دست بهکار برای ساخت مستندی بر اساس فیلم مستند «مشق شب» ساخته عباس کیارستمی شدند و در همان راستا بهبررسی مسائل نظام آموزش و پرورش کشور پرداختند.
چرا «مشق شب» عباس کیارستمی را انتخاب کردید؟
دو دلیل داشت. یکی شخصیت و آثار ویژه عباس کیارستمی است که بهنظرم یکی از بزرگترین کارگردانهایی است که تاریخ هنر ایران و دنیا به خود دیده است چرا که یک فیلمساز مؤلف و از زمانه خودش جلوتر بود که آثاری بسیار ساده و در عین حال بسیار پرمفهوم ساخت و به همین دلیل آثارش جاودانه است و در آینده نیز درباره او و آثارش بیشتر صحبت خواهد شد.
نه تنها «مشق شب» بلکه همه آثار او قابل تعمیم به زمانه امروز است. وقتی به همراه اشکان نجاتی داشتیم کارهای کیارستمی را بررسی میکردیم، به مستند «مشق شب» رسیدیم و چندین سئوال درباره آن برای ما مطرح شد. از جمله این که این فیلم مستند با موضوع «مشق شب» به زیرلایههایی از وضعیت و شرایط اجتماعی خانوادهها، نظام آموزشی و شرایطی که بر تحصیل دانش آموزان اواخر دهه ۶۰ اثرگذار است، اشاره میکند ولی آیا این مستند که به مثابه یک پژوهش مصور است، مورد بحث و بررسی قرار گرفت و دیده شد؟ آیا مسئولان نظام آموزشی متوجه این مسائل در برنامهریزیهای آموزشی و عملکرد نظام آموزشی کشور شدند؟
اینها سؤالاتی بود که فکر کردیم حالا که عباس کیارستمی نیست ما به عنوان طرفداران او این موضوع بسیار مهم و رسالت ایشان را در این زمینه دنبال کنیم.
از اواخر دهه شصت که آقای کیارستمی مستند «مشق شب» را ساخت تا امروز که شما «مشق امشب» را در همان راستا ساختید، در تغییر یک نسل چه تفاوتی را در نظام آموزشی کشور احساس کردید؟
در فیلم «مشق امشب» از همان بچههایی که در مستند آقای کیارستمی حضور داشتند، استفاده کردیم و به این ترتیب با رفتن به گذشته و آوردن آن آدمها، به پژوهش مصور خودمان یک عمق سی ساله دادیم. اطلاعات را کنار هم گذاشتیم تا اگر کسی دلسوز و پیگیر وضعیت نظام آموزشی کشورمان بود، بتواند از سی سال پیش تا امروز را مقایسه کند. حتی اگر مستند آقای کیارستمی را هم کسی ندیده باشد، میتواند متوجه شود که فیلم ایشان درباره چه بوده است و علاقهمند دیدن مستند آقای کیارستمی شود.
ما با سوال «مشق امشب» که عنوان آن هم در راستای عنوان فیلم آقای کیارستمی است، وارد این ماجرا شدیم و بعد مشاهده کردیم که امروز دیگر مشق شب دغدغه بچههای امروز نیست بلکه مهم، ایجاد یک فضای دو قطبی بسیار شدید و آسیبرساندر میان مدارس دولتی و غیردولتی است.
مدارس غیردولتی با اختصاص امکانات فراوان سعیدارند مشتری بیشتری را از میان دانش آموزان جمع کند و به نوعی به یک فضای فضای کسب و کار بدل شده است و بسیاری از معلمان خوب مدارس دولتی نیز به مدارس غیردولتی و غیرانتفاعی کوچ میکنند.
ما به عنوان سازندگان این مستند همراه با این فیلم رشد کردیم و به فهم دیگری از مسائل نظام آموزشی کشور رسیدیم. نکته مهمی که در ساخت این مستند به آن دست یافتیم، مسئله انگیزه دانشآموزان بود که هرکدام به دلایل مختلف در زمینه تحصیلی بیانگیزه شدهاند. دانشآموز طبقه مرفه به دلیل برخورداری از شرایط مطلوب انگیزهای برای تحصیل ندارد و دانشآموز طبقه فرودست جامعه هم آنقدر درگیر رفع مسائل و مشکلات متعدد زندگی خود است که مدرسه رفتنش، زمانی برای استراحت کردن است و هیچ انگیزهی دیگری ندارد. کودکان کار از این دسته هستند.
مکان فیلمبرداری این مستند کجای تهران بود و بچهها از کدام مدارس انتخاب شدند؟
در مستند «مشق شب» آقای کیارستمی مدرسهای را در منطقه قیطریه تهران انتخاب کرده بودند به این دلیل که در آن زمان این شکاف عمیق طبقاتی در جامعه ما وجود نداشت و بچه هایی که در مدارس قیطریه تحصیل میکردند تفاوت چندانی با بچههای مدارس نازیآباد نداشتند و تفاوت اندک آنها چندان به چشم نمیآمد. اما امروز با گذشت سی سال این تفاوت بسیار فاحش است به طوری که شهریه برخی مدارس غیرانتفاعی در مناطق بالای تهران از صدمیلیون تومان هم تجاوز میکند و در مناطق فرودست برخی مدارس حتی توانایی تأمین هزینه آب و برق خود را هم ندارند. این شرایط امروز، ما را واداشت تا از سه منطقه بالادست، متوسط و فرودست در تهران فیلمبرداری کنیم.
ضرورت پرداختن به مسئله آموزشی چه بود؟
چندی پیش رسانهها به نقل از رئیس کمیسیون آموزش مجلس نوشتند که میانگین معدل دانشآموزان کشور یازده و نیم است و این یعنی فاجعه. این نسل آینده کشور ماست که بر ما حاکم خواهد شد و گرداننده امور کشور خواهد بود. مهمترین کاری که این نسل باید امروز انجام دهد، تحصیل درست و کاربردی است و این مسئله بزرگترین دغدغه ماست که در این مستند هم هویداست که نظام آموزشی ما همگام با استعدادها و تیزبینیهای بچههای امروز نیست.
آیا این دغدغه ها و این پژوهش مصور شما که جوایز بسیاری را هم در سطح دنیا به خود اختصاص داده است، از سوی مسئولان نظام آموزشی کشور مورد توجه قرار گرفت؟
من امیدوار بودم که این فیلم با توجه به حضورش در مهمترین جشنواره های سینمایی جهان و جوایز متعددی که دریافت کرد و مورد توجه منتقدانی در نشریات معتبر جهان قرار گرفت، از سوی مسئولان نظام آموزشی کشورمان هم مورد توجه قرار میگرفت.
ما تمام توان خودمان را برای معرفی فیلم گذاشتیم و این مستند بعد از اکران، آرشیو میشود اما انگار مسئولان ما دوست ندارند درباره این مسائل بحث و بررسی صورت بگیرد.
مسئولان معمولاً به دنبال یافتن نقاط ضعف عملکرد خودشان نیستند ولی شما چه تلاشی کردید که این مستند و ضرورت توجه به آن را به مسئولان متذکر شوید؟
این مستند برد خبری خوبی داشت و با توجه به موفقیتها و جوایز متعددی که در دنیا گرفت بعید است که مسئولان این خبرها به گوششان نرسیده باشد. از سوی دیگر محدودیتهایی هم برای ارتباط با مسئولان وجود دارد ولی موضوع این است که کار مستندساز ساخت یک اثر مستند است و این مسئولان هستند که باید این مسائل را پیگیری کنند و اگر در پژوهشی به مسائل مرتبط با حوزه آنها پرداخته شد، آن را دنبال کنند و به دنبال رفع نقاط ضعف و نقصها باشند.
بچههایی که در این فیلم حضور دارند چطور انتخاب شدند و واکنش آنها در برابر دوربین چگونه بود؟
برخی معتقد بودند که بچه های حاضر در این مستند بسیار شیرین و با اعتماد به نفس درباره مسائلشان صحبت می کنند و احتمالا از میان بچههای بسیار زیادی این تعداد انتخاب شدهاند، اما در واقع شاید تعداد اولیه پنجاه درصد بالاتر ازاینها بود. بچههای امروز بسیار باهوش و تیزبین و نسبت به بسیاری از مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه خود آگاهی دارند.
برای همین ما در انتخاب این بچهها خیلی کار سختی نداشتیم. در فیلم «مشق شب» آقای کیارستمی در موضع یک معلم وارد میشود و گاهی هم به آنها تشر میزند و شرایطی را ایجاد میکند که بچهها مجبور شوند حرف بزنند اما در مستند «مشق امشب» ما مجبور به این کارها نبودیم و در همان پلان اول ارتباط به خوبی شکل میگرفت و خیلی راحت صحبت میکردند. شاید گاهی به دلیل هوش بالا، جواب سوال ما را طور دیگری میدادند که شیرین بود. در مجموع بچههای امروز را بسیار توانمند دیدیم و برایشان بیشتر غصه خوردیم.
چقدر از فیلم مستند آقای کیارستمی وام گرفتید؟
عنوان مستند ما برگرفته از عنوان مستند آقای کیارستمی است و به نوعی «مشق امشب» تکلیف امروز ما برای بچه های آینده است.
از المانهای مستند آقای کیارستمی هم استفاده کردیم و خواستیم به اثر خودمان یک عمق سی ساله بدهیم و در ضمن مستند مشق شب آقای کیارستمی را هم یادآور شویم که سی سال پیش این مسائل مطرح شد، هیچ مسئولی اعتنا نکرد، سی سال بعد هم دوباره این مسائل مطرح شد و اگر باز هم هیچ اعتنایی به آن نشود، ممکن است سی سال بعد منجر به یک فاجعه غیر قابل جبران شود.
ما سعی کردیم در مستند «مشق امشب» مستند آقای کیارستمی را زنده کنیم و مخاطب را تهییج کنیم که اگر آن را ندیده حتما ببیند و از کنار هم گذاشتن هر دو مستند به یک نتایجی دست پیدا کند و او را به فکر وادار کند که این اتفاق مطلوب ماست و فکر میکنم وظیفه یک فیلمساز تجربی و متفکر همین است که مخاطب را به فکر کردن و درست دیدن شرایط جامعه وادار کند.
فکر می کنید اسم آقای کیارستمی و اشاره به مستند او و تشابه اسمی هر دو مستند چقدر به دیدن شدن «مشق امشب» در سطح جهانی کمک کرده است؟
«مشق امشب» درست است که به فیلم مستند آقای کیارستمی اشاره دارد اما فیلم ما کاملا مستقل است و بچههای امروز را بررسی میکند. یعنی اگر صحنههای مربوط به آقای کیارستمی را برداریم، هیچ لطمهای به فیلم ما نمیخورد.
همچنین مستند ما هیچ گونه موضعگیری سیاسی ندارد و موضعی کاملاً اجتماعی دارد. اگر منتقدان و مقالهنویسان نشریات خارجی به مستند «مشق امشب» پرداختند و موفقیتهایی را در جشنواره های جهانی داشته است، به دلیل اهمیت، تمرکز و حساسیتآنها روی بحث کودکان و مسائل آموزشی آنها به عنوان نسل آینده است.
استقبال از این مستند در جشنوارههای جهانی چگونه بود و واکنش مخاطبان خارجی به این فیلم مستند چه بود؟
در زمان اکران این مستند در آمستردام هلند، متولیان آموزشی این کشور به همراه کودکان به سینماهای بالای هزار نفر جمعیت میآمدند. چون بچههایشان برایشان مهم هستند. مسئولان آموزشی هلند که فیلم را دیدند به این فکر کردند که شاید بچههای ما هم به دلیل استفاده از تکنولوژی، نسبت به تحصیل بیانگیزه شوند و به دنبال راهکاری برای پیشگیری از این مسئله بودند اما در کشور خودمان هیچ مسئولی سراغی از ما نگرفت.
نمایش این مستند برخی دیگر از مخاطبان خارجی را به این فکر انداخت که شاید مشکلات بچههای شما در زمینه طلاق پدر و مادر، شرایط مالی و یا شاغل بودن پدر و مادر برای بچههای ما هم اتفاق بیفتد و آنها را دچار بیانگیزگی کند و از این منظر با این مستند ارتباط برقرار کردند.
با چه مسائل و چالشهایی در جریان ساخت این مستند روبرو شدید؟
بزرگترین مسئله مستندسازان، سرمایه گذار است. فیلم مستند چون فیلم گیشه نیست بنابراین حتی اگر سوژه جذابی هم داشته باشد، هیچ تهیهکننده و سرمایهگذاری پیدا نمیکند و مستندسازان معمولاً خودشان هزینه میکنند و با فروش ماشین و خانه فیلمهایشان را میسازند و برخی هم ناچار میشوند وارد فیلمسازی داستانی شوند که امور زندگیشان بچرخد و به این ترتیب ما مستندسازان بسیار خوبی را از دست میدهیم. مستندسازانی که با آثارشان جامعه را رو به جلو حرکت میدهند و با رسانه قدرتمند سینما و تصویر مسائل و مشکلات جامعه را بازتاب میدهند.
در دیگر کشورها مخاطب را برای دیدن مستند به سینما میآورند و مخاطبگزینی میکنند تا مستندها دیده شوند ولی در کشور ما این کار انجام نمیشود و مخاطب چندانی ندارد و آثار مستند حمایت نمیشود. اگر چه در گروه هنروتجربه فرصت اکران به این مستندها داده میشود اما این حمایتها ضعیف است و اگر پانصد میلیون تومان برای تبلیغات دیگر فیلمها هزینه میشود برای هنروتجربه پنج میلیون تومان هم هزینه نمیشود درحالی که فیلم مستند به لحاظ ارزشی کمتر از دیگر فیلمها نیست و چون مخاطبش متفاوت است لازم است که برای آن هزینه شود.
«مشق امشب» با وجود همه مسائلی که به آن اشاره کردید در شرایط اجتماعی خاصی در کشور اکران شده است. پیشبینی شما در زمینه احتمال استقبال مخاطبان چیست؟
فیلم «مشق امشب» هم نقد مشکلات امروز جامعه است و اگر اکنون این مستند اکران شده است، به این دلیل است که باید به نقد جامعه گوش داد و به آن رسیدگی کرد.
جامعه ما پذیرش مشکلات بیش از این را ندارد و این مشکلات کنونی را اگر بتوانیم مرتفع کنیم میتواند مسیر پیشرفت را طی کند.
شرایط اکران برای فیلم ما مساعد نیست و شاید این فیلم مخاطب چندانی هم نداشته باشد اما خواستم حرفم را بزنم و بگویم که مشکلات ما در کشور متعدد است و باید قدم پیش گذاشت و هر کسی گوشهای از کار را بگیرد کهمسائل رفته رفته حل شود.
به هر حال این مستند چند سال پیش ساخته شده و برای رفع مسائلی که در فیلم به آن اشاره شده حتی یک روز را هم نباید از دست داد و باید هر چه زودتر جلوی این روند نادرست آموزشی در کشور گرفته شود.
رسالت ما نشان دادن این مسائل در نظام آموزش و پرورش نسل آینده کشور ماست و چیزی نیست که آن را درگیر سیاست و جناح خاصی کنیم. اینها بچههای همه ما هستند و این موضوعی نیست که برای آن صبر کنیم و باید از همین امروز به فکر رفع موانع آن باشیم.
بازخوردها تاکنون چطور بوده است؟
هر کسی که به دیدن این فیلم آمده، ناراضی برنگشته و تا پایان با فیلم همراهی کرده است چون جامعه مخاطبان را چهل میلیونی دیدهایم و بنابراین هر کسی که کودکی در خانه دارد میتواند مخاطب این فیلم باشد.
واکنش یکی ازمخاطبان این مستند در یک جشنواره خارجی هم جالب بود، یکی از بچههای این مستند به اسم عمادرضا درباره ثروت پدر و مادرش و شرایط تحصیلش خیلی غلوآمیز صحبت میکند و این مخاطب بعد از دیدن فیلم به من گفت فکر میکنم عمادرضا راست نمیگوید که من هم تایید کردم و بعد گفت به نظر من او دروغ نمیگوید بلکه درباره آرزوهایش حرف میزند که دوست دارد پدرومادرش باسواد باشند، او را تنبیه نکنند و سراغ کار کردن نفرستند و من به عنوان سازنده این مستند احساس کردم که این بچهها چقدر ابعاد مختلفی دارند.
حرف آخر؟
من با این بچهها زندگی کردم و هنوز هم زندگی میکنم وقتی بچههای کار را بیرون میبینم. این فیلم همچنان ادامه دارد تا زمانی که کودکان کار هستند.
دوستی درباره این مستند میگفت که کودکان ما به ویژه کودکان کار کودکی نمیکنند. در کودکی جوان میشوند و در جوانی پیر میشوند. وقتی شرایط بچهها در پایتخت کشور به این شکل است، پس وای به حال بچههای مرزنشین.
نباید بگذاریم آرزوهای آنها دفن بشود و این آرزوها در شکاف عمیق طبقاتی جامعه گیر کند.
برخی بچهها در این فیلم مستند، نمیدانستند بهترین آرزوهایشان چیست و بهترین غذایی که میتوانند بخورند چیست.
با توجه به این شرایط و اهمیت آن لازم است که همه ما و هر کسی که در مسیر فرهنگ و فرهنگسازی قدم برمیدارد باید سهم خود را در راستای رفع این مشکلات بردارد تا به این جریان نادرست آموزشی در کشور و مسائل متعدد کودکان کار پایان بدهیم. ما هم سهم خودمان را برداشتیم و این مستند را ساختیم و سعی کردیم تا نیکوکاران کشور را به جامعه هدف نزدیک کنیم و رسالت معنوی خودمان را حتی با برداشتن یک قدم انجام بدهیم.
مسائل و معضلات کودکان کار بسیار متعدد و ناگوار است ولی ما فقط روی تحصیل آنها در این مستند تمرکز کردیم و لازم است که مسائل دیگر آنها هم مورد بررسی قرار بگیرد.
فاطمه حمیره
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است