تکسما مونوز:
ایرانیها راحت میخندند
معتقدم که ایرانیها راحت میخندند البته عکسالعمل کشورها در برخورد با اثر هنری با توجه به فرهنگشان متفاوت است.
چهلویکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجرکشور با حضور ۶۸ گروه نمایشی در سه بخش جایزه بزرگ صحنهای، بینالملل و مهمانویژه از اول بهمن ماه ۱۴۰۱ کار خود را آغاز کرد، تعداد آثار شرکتکننده در بخش نمایش بین الملل ۲۱ اثر از کشورهای عراق، اسپانیا، تونس،اردن، ارمنستان،روسیه،برزیل و ۱۳ اثر نمایشی از ایران بود که در این رویداد با هم به رقابت میپردازند، خبرنگار صبا با تکسما مونوز هنرمند اسپانیایی کارگردان نمایش «لومیر» گفتگویی داشته است که در ادامه میخوانید.
نمایش «لومیر» به معنای سبک، به کارگردانی و بازیگری تکسما مونوز هنرمند اسپانیایی، شامگاه پنجشنبه (۶ بهمن) در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر در دو سانس با استقبال مخاطبان روی صحنه رفت. این نمایش به شکل تک بازیگر و به صورت تعاملی با مخاطب اجرا شد و داستان آن درباره پسری است که آرزومند رسیدن به قطاری است که هیچ وقت نمیرسد. در همین انتظار تخیلاتش را برای تماشاگر در قالب حرکات و بدون کلام روایت کرده و در این مسیر او با اسباب های سادهای مانند یک لامپ، یک ژاکت و کولهپشتی ما را به مکانهای جادویی، دوست داشتنی و دنیاهای طنازانه خود می برد.
آیا پیش از این نیز سابقه حضور در فستیوالهای تئاتری ایران را داشتهاید؟
خیر این اولین بار حضورم در فستیوال ایرانی است و امیدوارم این تجربه مقدمهای برای تبادل هنرنمایش بین ایران واسپانیا باشد، و مفتخر به میزبانی تئاترهای ایرانی در اسپانیا باشیم.
ایده شکل گیری این نمایش که تلفیقی از هنر پانتومیم ، تردستی و اجرای کمدی است چگونه در شما زنده شد ؟
بچه بودم که والدینم در خانه جشنی برای بچه ها تدارک دیدند در این جشن از یک شعبده باز برای هنرنمایی دعوت کرده بودند. در پایان جشن، شعبده باز وقتی متوجه علاقه من به هنرش شد، نشانی فروشگاه شعبده بازی در بارسلون را به من هدیه داد. سریع رفتم پیش پدرم و گفتم: خواهش میکنم لطفاً مرا به این فروشگاه ببرید! پدرم مرا به آن فروشگاه برد و برایم یک وسیله تردستی آسان و یک تاس خرید. در ۱۵ سالگی آخر هفتهها برای کار کردن به فروشگاه میرفتم مغازه را جارو و تمیز و انبار را طبقه بندی میکردم. دور از چشم رئیسام کتابهای آموزشی جادو را قبل از اینکه به فروش برسند میخواندم، بعد از سالها شروع به ساخت برنامههای کوچک کردم، اما پدر و مادرم اجازه کار در این حوزه را به من نمی دادند، بعد از اتمام دانشگاه و تحصیلاتام تمام انرژی خود را برای خلق دنیای خود متمرکز کردم. من شیفته بازی باحرکات برای رسیدن به مفاهیم کمدی، بدون استفاده از کلام هستم.
تحصیلات شما در چه شاخه ای بوده است؟
تحصیلاتم در کنسرواتوار، میم و پانتومیم و حرکات نمایشی و تردستی بود.
عکس العمل تماشاگران ایرانی را با توجه به اینکه میگویند ایرانیها دیر میخندند چگونه بود؟
در ابتدا این فکر را میکردم، اما در اجرا خودتان دیدید که چگونه با حرکات بدنی صدای خنده سریع تماشاگر شنیده می شد معتقدم که ایرانیها راحت میخندند البته عکسالعمل کشورها در برخورد با اثر هنری با توجه به فرهنگشان متفاوت است، ممکن است در ایران با تکهای از نمایش من بیشتر ارتباط برقرار کرده و خنده بیشتری را شاهد باشم، اما در کل حس رد و بدل شده در همه جا یکسان است.چرا که تئاتر در همه جای جهان، دارای حرکات مشترک است، شاید کشورهای مختلف جهان در سیاست دارای دیدگاههای مختلفی باشند ولی همگی در احساسات، مشترک و یکسان هستند و میتوان همه احساسات را روی صحنه با هم یکی کرد.
ایران را چطور دیدید؟
در همین دو روز اول اقامتم در ایران، آشنایی بیشتری با هنر ایران پیدا کردهام و امیدوارم برای سال بعد بتوانم با نمایشهای بیشتری در جشنوارههای تئاتر ایران شرکت کنم.
فرهومند ناظریان
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است