روزنامه صبا

روزنامه صبا

تهیه کننده فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» در گفتگو با روزنامه صبا:

 گسست روابط خانوادگی سیبل هدف تروریست‌ها


جلیل شعبانی گفت که روایت «سرهنگ ثریا» برگرفته از داستان دراماتیک مادری است که در انتظار فرزندش می سوزد.

فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج و تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی در روز سوم جشنواره فجر در پردیس ملت نزد اصحاب رسانه اکران شد. «سرهنگ ثریا» تازه‌ترین محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که از زاویه‌ای متفاوت به حضور منافقین در پادگان اشرف می‌پردازد. این فیلم با هنرنمایی ژاله صامتی ، وحیدآقاپور و … ساخته شده است، لیلی عاج در اولین تجربه خود از مشورت کمال تبریزی درکارگردانی استفاده کرده است. خبرنگار روزنامه صبا با تهیه کننده و کارگردان این فیلم به گفتگو نشست که در ادامه می‌خوانید.

با توجه به اینکه لیلی عاج اولین کارگردانی خود را در سینمایی بلند تجربه می کند، چطور همکاری تان شکل گرفت؟

سرهنگ ثریا در ابتدا نمایشنامه ای به قلم لیلی عاج بود که در صحنه تئاتر هم اجرا شده بود، این نمایشنامه با تحقیقات مفصلی از خانواده هایی که سال ها پشت درب های بسته اردوگاه اشرف منتظر فرزندان شان هستند شکل گرفته بود. روایت این فیلم برگرفته از داستان دراماتیک مادری است که در انتظار فرزندش می سوزد . این نمایشنامه قابلیت تبدیل شدن به سینمایی بلند را داشت، از این رو از کارگردان خواستم این اثر را به فیلمنامه بازنویسی کند، در اجرای این نمایش سرمایه گذار بودم. نکته قابل توجهی که برایم اهمیت داشت این بود که این اثر بر بنای گزارش ها ومصاحبه های زیادی که از تک تک خانواده هایی که عزیزان شان دراردوگاه اشرف به سر می بردند شکل گرفت. حقیقتی از یک برهه تاریخی در ایران که نیاز به بازگویی و بررسی آن از یک زاویه جدید بر مبنای روابط انسانی احساس می شد.

فیلمنامه بر مبنای چه الگویی ساخته و پرداخته شد؟

 نگارش این اثر با مشورت فیلمنامه نویسان صاحب اثر و خبره در پروسه ای زمان براتفاق افتاد.

 از چه نهاد یا سازمانی برای تولید فیلم سرهنگ ثریا حمایت گرفتید؟

لیلی عاج از مشاورین هنری هیئت انتخاب سازمان اوج خواست، که اجرای نمایش را ببینند تا در صورت رضایت و همکاری برای حمایت از تولید اثر اقدام کنند.در واقع این فیلم سفارشی از سمت لیلی عاج به سازمان اوج بود که از آن حمایت کنند.

روایت این فیلم درباره چیست؟

ماجرا از این قرار است که بعد از سرنگونی دولت صدام خانواده‌ها برای تشویق فرزندان خود برای خروج و فرار از اردوگاه اشرف، در پشت درهای بسته این اردوگاه مستقر شده  تا شوق و انتظار خود را برای در آغوش کشیدن اعضای خانواده خود نشان دهند.تلاش این خانواده ها از پشت درب برای رساندن صدای شان به داخل اردوگاه، نمایش کاملی از استبداد سیاسی و عواطف خانوادگی بود. این فیلم هم ماجرای خانواده ای است که سال هاست در پشت درب های این اردوگاه به انتظار دخترشان نشسته اند.

 آیا این فیلم با پیشینیه ای که از یک واقعه تاریخی دارد می تواند به پرسشی از امروز پاسخ دهد؟

بله، من معتقدم برای پاسخ دادن به چالش ها و مشکلات امروزی باید گذشته را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد، در این فیلم از زاویه ای به منافقین پرداخته شده است که تا بحال این افراد به این شکل نشان داده نشده اند. افرادی که بیشتر به شکل مبارزانی اسلحه به دست و تروریست نشان داده شده اند. در این اثر به ایجاد شکاف های ایدئولوژیک در خانواده ها تفرقه و دوری را ایجاد کرده اند.

 لوکیشن اصلی فیلم در کجا بود؟

قبلا قرار بود به خود پادگان اشرف در عراق برویم، اما به علت تغییراتی که در پادگان اتفاق افتاده بود، این امکان میسر نشد و به همین دلیل در شهر تهران زمینی را فراهم کردیم و در آن بنایی را به شکل پادگان اشرف از صفر تا صد ساختیم و آماده فیلم برداری شد.

ارزیابی تان در اکران عمومی فیلم برای مخاطب عام چیست؟

این فیلم به تناسب اینکه علاوه بر موضوع محوری منافقین، به روابط عاطفی مادر و فرزند با درون مایه عشق می پردازد قطعا با مخاطب عام به خاطر تهییج احساس ها و عواطف ارتباط برقرار می کند.و قصه جذابی از یک انتظار ممتد و اشتیاق را تصویر سازی کرده است. و از همه مهم تر که این موضوع داستانی واقعی است و اتفاق افتاده است.

آیا بازنمودی از این اتفاق تاریخی را در زندگی امروزی دیده اید؟

بله، همچنان مشاهده گرهستیم که بعضی از افراد خانواده توسط برخی گروه های تروریستی و یا ایدئولوژی های تخریب گرا مورد فریب قرار می گیرند و همین باعث فروپاشی نظام خانواده می شود که از مهم ترین نظام های اولیه زیر ساختی جامعه است و روابط عاطفی خانوادگی آنها در این میان خدشه دار و یا گاهی کاملا از بین می رود.

در روند پیش تولید و اخذ پروانه ساخت، آیا با ممیزی و سخت گیری  هم مواجه شدید؟

قصه این فیلمنامه بر پایه اسنادی معتبر بود و خوشبختانه با شناختی که از قوانین ساخت و شرایط پردازش ایده در ایران داشتیم، از همان ابتدا اثررا با در نظر گرفتن چارچوب های مشخص رایج ارائه کردیم.

آیا  همکاری حمایتی با سازمان اوج رضایت بخش بود؟

بله، سازمان اوج تمام قد در کنار این فیلم بود.اما انتظار من این بود که وقتی به سراغ سوژه ای می رویم که بخش نهفته ای از تاریخ ایران را به تصویر می کشد، از حمایت های دیگر سازمان ها و نهاد های یگر هم برخوردار شویم که متاسفانه همکاری لازم را با ما نداشتند.چنانچه اگر این همکاری اتفاق می افتاد هزینه های که صرف پروداکشن این فیلم شد، می توانست در بهبودو ارتقا کیفیت کار کمک کننده باشد. و شاهد اثری با کیفیتی بسیار بالاتر می بودیم.

مشکلات پیش آمده در چند ماهه اخیردر پروسه تولید اثر تاثیرگذار بودند؟

بهر حال روند کار را باکمی کندی و توقف روبرو کرد، اما همدلی گروه در طول ساخت باعث شد که به جای توجه به حاشیه بر تولید متمرکز شویم، رساندن صدای این خانواده های دچار بحران شده به جهان هدف کل گروه شده بود.

صحبت پایانی:

وقتی پروژه ای با این موضوع مهم و استراتژیک در این برهه زمانی ساخته و پرداخته می شود نیاز به حمایت سازمان های دیگر برای هرچه بهتر انجام شدن کار لازم و ضروری است. امیدوارم بعد از این با درنظر گرفتن موضوعات اینچنینی، هنرمندان ما با مشکلات کمتری برای پرداخت هر چه بهتر روبرو باشند.

فرهومند ناظریان

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است