محمود بابایی در گفتگو با روزنامه صبا:
«بعد از رفتن» مدعی سیمرغهای جشنواره است
تهیه کننده «بعد از رفتن» معتقد است که این فیلم می تواند در اغلب بخشها مدعی کسب جوایز جشنواره باشد.
جشنواره چهل و یکم در چشم برهمزدنی به کمرکش خود رسید. روز پنجم جشنواره، محفل اکران چند فیلم دیگر در پردیس سینمایی ملت برای رسانهچیهاست. «بعد از رفتن» نخستین ساخته بلند رضا نجاتی هم امروز روی برای اهالی رسانه روی پرده نقرهای جان میگیرد. فیلمی با موتیف اجتماعی که به زعم تهیهکنندهاش تمی از بازگشت به خانه را در دل خود دارد. «بعد از رفتن» در ادامه سریال رساندن شتابزده فیلمها به جشنواره فجر، ششم آذر کلید خورد! زمانی بسیار محدود برای تولید یک فیلم، حتی با وجود حرفهایترین تیم بازیگری. ماجرای آشنایی بابایی، تهیهکننده و نجاتی، کارگردان «بعد از رفتن» هم در نوع خود خالی از لطف نیست. اگر دوست دارید در جریان این آشنایی و داستانهایی از تولید فیلم بشنوید، گفتوگوی روزنامه صبا با محمود بابایی را مطالعه فرمایید.
«بعد از رفتن» فیلم اولی حساب میشود. از آن دسته آثاری که کمتر تهیهکنندهای به آن روی خوش نشان میدهد. چه شد که با رضا نجاتی آشنا شدید و این فیلم را با او ساختید؟
ماجرای آشنایی من با رضا (نجاتی) به اختتامیه چهلمین جشنواره فیلم فجر برمیگردد. در آن مراسم، ابتدا قرار بود، جوایز بخش فیلم کوتاه اهدا شود و آنجا بود که نجاتی برای فیلم کوتاه «ارفاق» برنده سیمرغ بلورین شد و زمانی که روی سن رفت تا جایزهاش را دریافت کند، با شور و هیجان خاصی صحبت کرد، طوری که من آن پایین به بچههای خودمان (فیلم بدون قرار قبلی، ساخته بهروز شعیبی) گفتم ببینید چقدر با صلابت حرف زد! مدتی از آن مراسم گذشته بود که هم خودم دنبال کار با کارگردانان سازنده فیلم کوتاه بودم، هم به دوستانم سپرده بودم اگر شخص واجد شرایطی را دیدند به من معرفی کنند. به این ترتیب بود که آقای مهدی آذرپندار، رضا را به من معرفی کرد. زمانی که برای نخستین بار با هم صحبت کردیم، متوجه شدم چقدر دغدغههایم شبیه هم است. من او را با همان شور و هیجان گذشته دیدم و میتوانم او را کوه انگیزه توصیف کنم.
میتوانید به یکی از دغدغههای مشترکتان اشاره کنید؟
بله، شما حتما فیلم «بدون قرار قبلی» را دیدهاید. یکی از دغدغههای من به عنوان تهیهکننده-مولف در آن فیلم موضوع بازگشت به خانه بود. شما این تم را البته با نوع و پرداختی دیگر در فیلم «بعد از رفتن» هم میتوانید ببینید. من هر فیلمی نمیسازم، بلکه فیلمی میسازم که به عنوان تهیه کننده مولف، حاوی دغدغههایم باشد.
به نظر طبق روال هر سال، شما هم زمان اندکی برای تولید فیلم داشتید.
به یقین و تحقیقاً ما آخرین گروهی بودیم که پیش از جشنواره چهل ویکم و برای این جشنواره تولیدمان را آغاز کردیم. شاید باورتان نشود ولی ما تازه ششم آذر کار را کلید زدیم! اما خوشبختانه گروه خیلی خوبی داشتیم. آنقدر این گروه همدل بودند و دلسوزانه همراهی میکردند که ما بدون دردسر و کوچکترین حاشیه موفق به تولید فیلم شدیم.
پس با این زمان محدود به نظر میرسد قسمتهایی از فیلمنامه را هم خواسته ناخواسته حذف کردید. درست است؟
ببینید پیش تولید ما یک ماه و نیم طول کشید. طی این مدت، دستکم ۴ مرتبه متن فیلمنامه را بازنویسی کردیم. البته جزئیات کار برای ما اهمیت فوقالعادهای داشت و برای همین پای جزئیات کار ایستادیم. به یقین اگر زمان بیشتری برای پیش تولید داشتیم، زمان بیشتری را هم به بازنویسی اختصاص میدادیم.
و حامی شما هم بنیاد سینمایی فارابی بود؟
بله، چه خوب که به این نکته اشاره کردید. بنیاد فارابی لطف بسیاری به ما داشت. جناب آقایان دکتر جوادی، احمدیان و دکتر سجادی پای متن ما ایستادند. جلسات متعددی با فارابی داشتیم که البته همهاش کیفی بود و بحث سر این نبود که مثلاً فلان بخش یا بهمان سکانس حذف شود. چیزی به اسم ممیزی در این نشستها مطرح نشد.
چقدر به موفقیت «بعد از رفتن» در جشنواره خوشبینید؟
خب شما به عنوان متولیان رسانه کشور و همینطور مردم عزیزمان که صاحبان هنر هفتماند باید درباره عملکرد ما نظر بدهند و هیات محترم داوران هم آثار ما را قضاوت کند. اینجا لازم است به یک نکته مهم اشاره کنم. فیلمهای ژانر اجتماعی نباید زیر سایه آثار ارزشمند سینمای انقلاب و دفاع مقدس محو شوند. به یقین این آثار باید کنار هم در یک سبد دیده شوند.
امیدوارم هیات محترم داوران جشنواره این موضوع را هم مدنظر قرار دهد. درباره موفقیت فیلم درجشنواره اما طبیعتاً به عنوان تهیهکننده نباید انتظارات را از فیلم بالا ببرم ولی میتوانم این را بگویم که با کاری که ما کردیم، در اغلب بخشها میتوانیم مدعی کسب جوایز جشنواره باشیم.
راستی زمان اکران عمومی فیلم شما مشخص شده است؟
این مقوله به بعد از پایان اختتامیه جشنواره برمیگردد و ما بعد از آیین پایانی جشنواره فجر میتوانیم دربارهاش صحبت کنیم. «بعد از رفتن» اما فیلمی است که برای مخاطب عام ساخته شده است. گاه فیلمی تولید میکنید که در گروه هنر و تجربه قرار میگیرد و بالطبع مخاطبان خاصی دارد ولی در فیلم ما مولفههای فروش در گیشه و جذب تماشاگر لحاظ شده است. بسیاری از تهیهکنندگان دوست دارند فیلمشان اکران نوروزی داشته باشد. البته امسال اکران نوروزی و عید فطر تقریبا با هم همزمان شدهاند. مستحضرید که ماه مبارک رمضان از چهارم فروردین ماه سال آینده آغاز میشود و امیدوارم این تلاقی باعث اقبال بیشتر مردم به سینما شود.
در کست بازیگران «بعد از رفتن» چند هنرپیشه مشترک با فیلم «کت چرمی» دیده میشود. این کار شما را در رقابت برای کسب جوایز سخت نمیکند. یعنی برای نمونه شاید صابر ابر با توجه به استقبال کمنظیر از «کت چرمی» برای آن فیلم نامزد دریافت جایزه شود.
ببینید در کل ما دو بازیگر مشترک با فیلم «کت چرمی» داشتیم. صابر ابر و سرکار خانم پانتهآ بهرامیها. البته باید به این نکته توجه بفرمایید که صابر در فیلم «کت چرمی» نقش فرعی دارد اما در فیلم ما او نقش اصلی گرفته و به این ترتیب اگر بخواهیم روی مثال شما بحث کنیم که شانس ما بیشتر است.
حالا که صحبتمان به صابر ابر رسید. از او هم برای مراحل فیلمسازی و سرصحنه مشورت میگرفتید؟
درباره صابر باید این را بگویم که پیش از این با او کار کرده بودم و صابر درواقع دوست من است. هنگام کستینگ (انتخاب تیم بازیگری) شما باید مسائل متعددی را در نظر بگیرید. مهمترین مقوله ما عنصر زمان بود و از آنجا که باید در زمان محدود کار را به فرجام میرساندیم، چارهای جز انتخاب تیمی حرفهای و برجسته نداشتیم. صابر اصولاً بازیگری نیست که فقط بیاید و نقشش را بازی کند و برود. او به واقع کمک شایانی به ما کرد. پذیرفتن نقش آرش هم ماجرای جالبی دارد. من با شناختی که از صابر داشتم، نقش «آرش» را برای او برگزیده بودم اما زمانی که فیلمنامه را برای او فرستادم این را به صابر نگفتم. پس از خواندن فیلمنامه انگار که تازه یادش افتاده باشد به من زنگ زد و گفت که خب شما نگفتید نقش من چیست؟ پاسخ من این بود که خودت فکر میکنی برای کدام نقش مناسبی و صابر بیدرنگ گفت:«آرش»
یاسر سماوات
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است