روزنامه صبا

روزنامه صبا

زهره نجف زاده در گفتگو با روزنامه صبا:

«۶۴۱۰ روز اسارت»؛ فراقی هجده ساله، برای دو عاشق


 کارگردان مستند «6410 روز اسارت» می گوید، این مستند  روایت یک عشق و انتظار است. زندگی‌ای که با عشق شروع می‌شود و درگیر یک فراق طولانی می‌شود.

شهید حسین لشکری چندین عملیات را از پایگاه هوایی دزفول در خاک عراق انجام می‌دهد و در سیزدهمین عملیات درحالی که ۴، ۵ روز به شروع رسمی جنگ ایران و عراق مانده اسیر بعثی‌ها شده و به اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ تبدیل می‌شود. وقتی می‌رود۲۸ سالدارد، وقتی برمی‌گردد۴۷ سال از عمرش گذشته است. زندگی حسین لشکری و همسرش منیژه لشکری موضوع مستند«۶۴۱۰ روز اسارت» را شکل داده است.

در ادامه مصاحبه روزنامه صبا با  زهره نجف زاده کارگردان مستند «۶۴۱۰ روز اسارت» را می خوانید:

شما طلبه هستید. چه شد که به فیلمسازی علاقه‌مند شدید و به حوزه سینما ورود کردید؟ آیا پیشینه آکادمیک در این حوزه دارید؟

بنده طلبه سطح دوم جامعهالزهراء(س) بودم. سال ۱۳۸۹ بعد از اتمام درسم، در آزمون دانشکده صداوسیما مرکز قم، که مخصوص جذب طلاب برای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است، شرکت کردم. کارشناسی ارشد رشته ادبیات نمایشی را خواندم. بعد از این، علاقه‌ام من را به سمت دنیای مستند و نویسندگی کشاند. حدود ده مستند پخش شده، به عنوان نویسنده و پژوهشگر دارم و این کار، اولین تجربه من در زمینه کارگردانی بوده است.

ایده اولیه ساخت اثر از کجا آمد و چطور شکل گرفت؟

تلنگر اولیه به منبعد از خوانش کتاب «روزهای بی‌آینه»، که خاطرات خانم منیژه لشکری، همسر شهید حسین لشکری بود، اتفاق افتاد. بعد از آن پیگیری‌هایی کردم و متوجه شدم خود شهید حسین لشکری هم کتابی با نام «۶۴۱۰» نوشته‌اند. متوجه شدم که هر دو با دو زاویه نگاه مختلف یک اتفاق و یک زندگی را روایت کرده‌اند. ایده اولیه بعد از خوانش هر دو کتاب و متوجه شدن این موضوع در من شکل گرفت.

در داستان زندگی این دو بزرگوار چه نکته جذابی وجود داشت که شما را برای ساخت اثر ترغیب کرد؟

آنچه برای من جذاب بود، ماجرای عشق این دو نفر بود. اینکه چطور اتفاق می‌افتد. پسری که خلبان آمریکا رفته است، عاشق دختری می‌شود که پوشش مناسبی ندارد و خودش برای او روسری تهیه می‌کند. بعد از ازدواج این دوشخصیت متفاوت، طوفانی به نام جنگ در زندگی این‌ها اتفاق می‌افتد و یک فراق هجده ساله را تجربه و تحمل می‌کنند. بعد از آن وقتی به هم می‌رسند دو شخص کاملاً متفاوت هستند.

اگر بخواهید ماجرای مستند خودتان را تعریف کنید، چطور تعریفش می‌کنید؟

«۶۴۱۰ روز اسارت» روایت یک عشق و انتظار است. زندگی‌ای که با عشق شروع می‌شود و درگیر یک فراق طولانی می‌شود و در انتها وصالی که بسیار سخت می‌شود. سعی من در اثر این بوده که انعکاسی از زندگی حسین و منیژه لشکری را به مخاطب نشان دهم. شاید برای بعضی پذیرفتن این قصه سخت باشد.

چه مدت زمانی صرف تحقیقات و پژوهش اولیه اثر شد؟ برای اثر فیلمنامه نوشتید و یا داستان با جلو رفتن اتفاقات درحین فیلمبرداری شکل می‌گرفت؟

حدود سه ماه تحقیقات و پژوهش اولیه زمان برده است. اما برای جمع‌آوری اطلاعات از تحقیقات میدانی بسیار انرژی و زمان گذاشته شده است. درنهایت هم فیلمنامه کاملی نوشته شد، اما وقتی وارد تولید پروژه شدیم، با دنیای جدیدی مواجه شدیم و مسائلی پیش آمد که اکثر سناریو تغییر کرد و در خلال فیلمبرداری شکل گرفت.

روند فیلمبرداری و تولید اثر چقدر زمان برده است؟

به صورت کلی دو سال درگیر این پروژه بوده‌ایم. قول‌هایی داده می‌شد و درنهایت اتفاقی نمی‌افتد و مسائل این‌چنینی باعث طولانی شدن کار شد. اما روند تولید و فیلمبرداری حدود نه ماه بوده است.

در اثر از بازیگر هم استفاده کرده‌اید؟

بسیار کم. فقط صحنه‌هایی که نیاز به بازسازی و حضور خانم منیژه لشکری بود را توسط بازیگر اجرایی کرده‌ایم.

اثر در کدام شهرها فیلمبرداری شده است؟

در شهرهای تهران، قم و قزوین فیلمبرداری انجام شده است.

بودجه اثر از چه منابعی تأمین شد؟

بودجه را خانه تولید جوان شبکه سه سیما تأمین کرده است. اما بنیاد شهید و روابط عمومی نیروهوایی ارتش  هم در روند تحقیقات و تولید ما را یاری داده‌اند.هرچند بودجه آن‌قدری نبود که دست ما باز باشد. مثلاً چند سفر استانی نیاز بود که نتوانستیم برویم.

برای «۶۴۱۰ روز اسارت» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر چه شانس‌هایی قائل هستید؟

نگاهی که در جشنواره‌ها اعمال می‌شود، نگاه به اثر نیست، نگاه به عقبه اثر است که توسط کجا ساخته شده و چه نهادهایی پشت اثر بوده‌اند. اگر این نگاه نباشد، فکر می‌کنم اثر می‌تواند جزو سه اثر برتر جشنواره باشد.

مصطفی کزازی

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است