روزنامه صبا

روزنامه صبا

گفتگوی صبا با عوامل «کافه عاشقی»:

نظامی گنجوی سفارشی کار بود!


در آن زمان پادشاه وقت به حکیم نظامی سفارش نگارش مجموعه لیلی و مجنون را می‌دهد که این مسئله به زبان امروزی همان کار سفارشی محسوب می‌شود.

نمایش «کافه عاشقی» به کارگردانی جلال‌الدین دری و آهنگسازی پیمان خازنی برای سومین دور در پردیس تئاتر شهرزاد به روی صحنه می‌رود بیژن عبدالکریمی جامعه شناس معاصر که به دیدن این نمایش رفته حال و هوای این اجرا را اینگونه توصیف می‌کند: کافه‌ عاشقی، برداشتی تازه از داستان لیلی و مجنون است که نظامی شاعر بزرگ و پرآوازۀ ما، آن را در سومین مثنوی از مجموعه مثنوی‌ های خود، مشهور به خمسه نظامی سروده است. مثنوی «لیلی و مجنون» یکی از زیباترین، شورانگیزترین، انسانی ‌ترین و خدایی ‌ترین داستان ‌های عاشقانه جهان است و منظومه لیلی و مجنون را مشهورترین داستان عشقی کلاسیک نه فقط در ادب و شعر فارسی بلکه در سراسر ادبیات دورۀ اسلامی باید تلقی کرد. به هر تقدیر، آن چه برایم شورانگیز است، مقاومت و چالشی است که سیدجلال‌الدین دری هم در برابر نیهیلیسم، روزگار مرگ عشق و جهان تهی از معنا و زیبایی و  نسل ‌های غرق در این نیهیلیسم دارد و هم در برابر کسانی که به نام دین حقیقت، معنا، عشق و زیبایی را قربانی می ‌سازند. دری، در مقام نویسنده و کارگردان، جهان را، به تبع خرد ایرانی، تفکر مسیحی و تفکر شیعی، محلی برای تجربه عشق  با تعابیر نسل‌ های جدید، «کافه‌ای برای عاشقی» دانسته و «عشق» را غایی‌‌ترین امر در جهان و معنای زندگی انسان بر روی کرۀ خاک تلقی می‌ کند. «کافه‌ عاشقی» نمایشی برای نسل ‌های جدید و به زبان آنان، لیک، نه همسو با آنها، بلکه دقیقاً در نقد آنان است.

خبرنگار صبا به مناسبت روز بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی، با کارگردان(جلال الدین دری)، آهنگساز(پیمان خازنی)، خواننده(میثم اکبری) و خواننده بازیگر(علیرضا شفاهی) به گفتگویی صمیمانه نشسته که در ادامه می خوانید.

جلال الدین دری: هنرمند پیشرو، جلوی مردم حرکت می‌کند نه پشت سر مردم!

انتخاب اثر ماندگار لیلی مجنون از نظامی گنجوی با چه رویکردی شکل گرفت؟

قصه هایی در ادبیات کهن فارسی وجود دارد که از سرآمدترین آنها لیلی مجنون، خسرو و شیرین و قصه های شاهنامه است. این آثار از نظر بافت ادبی و ساختار نمایشی کم از اشعار و داستان‌های مطرح جهانی ندارد، همان طور که اثر رومئوو ژولیت شکسپیر در قصه پردازی در قسمت‌های چه از منظر جنبه‌های نمایشی و ادبی شبیه به لیلی و مجنون نگاشته شده است. اما با این حساب متاسفانه آن طور که درخور و شایسته این آثار فاخر است به آن ها پرداخت نشده است. شیوه پرداخت من به این اثر در قالب اپرا ایرانی بوده است. هر چند شاید با توجه به امکانات نتوانستم تمام مولفه‌های اپرا را در این اثر پیاده کنم اما ساختار کلی کار به دلیل تلفیق موسیقی زنده و استفاده از خواننده بازیگر و شعر در متن نمایشی در قالب اپرا شناسانده می‌شود. نظامی یکی از داستان سراهای برتر ایران و به زعم بنده آسیا و جهان است، اما پدید آمدن اثر لیلی مجنون هم داستان جالبی دارد، از تفریحات اشراف و پادشاهان و گاها عموم مردم ایران درآن زمان این بوده است که در حلقه‌های می‌نشسته و آثار ادبی همچون مثنوی های بلند نظامی، جامی و … را به صورت سریالی می‌خواندند در آن زمان پادشاه وقت به حکیم نظامی سفارش نگارش مجموعه لیلی و مجنون را می‌دهد که این مسئله به زبان امروزی همان کار سفارشی محسوب می‌شود. حکیم نظامی در ابتدا هیچ علاقه‌ای به خلق این اثر نداشته است چرا که بیشتر به دنبال نگارش منظومه خسرو شیرین بوده است تا اینکه پادشاه پسر نظامی را فراخوانده و از او می خواهد وساطتی کند تا پدرش حکیم نظامی گنجوی این منظومه را بنویسد. پس از وساطت پسر، حکیم در ۴ الی ۶ ماه منظومه لیلی و مجنون را در ۴۰۰۰ بیت به رشته تحریر در می‌آورد و این اثر حالا یکی از بزرگترین آثار ادبی منظوم ادبیات کهن ایران به شمار می‌رود، جامی هم نسخه‌ای منظوم از داستان لیلی مجنون دارد که درپایان بندی متفاوت است. در نمایش «کافه عاشقی» از اشعار جامی هم در قسمت‌هایی استفاده شده است. و به طور کلی منظومه نظامی از نظر عناصر سبکی و هنر قصه پردازی منسجم تر و استخوان دار تر از اثر جامی است.

از مراحل آماده شدن اثر نمایشی کافه عاشقی بگوئید؟

این نمایش را در سال ۱۳۹۷ با نام لیلی و مجنون در سالن شهرزاد با یک گروه دیگر  به مدت ۸ شب اجرا کرده بودم. تا اینکه بعد از چند سال کنگره ادبی حکیم نظامی گنجوی از اجرای مجدد این اثر استقبال و در اخبار رسانه‌ای از اجرای مجدد نمایش لیلی مجنون اطلاع‌رسانی کرد. در واقع من این اثر را برای کنگره آماده اجرا کردم، اما بعد از مدتی که اجرا آماده شده بود این کنگره حتی تماس‌های ما را هم جواب نداد. وقتی دیدم گروه بسیار مشتاقانه در انتظار اجرا هستند، تصمیم گرفتم به صورت مستقل لیلی مجنون را با نام کافه عاشقی و تغییرات کیفی بالا در سالن شهرزاد اجرا ببریم. خوشبختانه با نظر به استقبال مخاطب بعد از نمایش پرده خانه، نمایش کافه عاشقی از پرفروش ترین اجراهای تئاتر امسال بوده است. البته تعداد اجراهای پرده‌خانه بیش از کافه عاشقی بوده است. این نمایش موزیکال سه داستان را به صورت موازی با سه سبک متفاوت از اجرا تلفیق کرده است.

نظرتان را راجع به این مسئله که در زمانه امروز چراغ تئاتر به دست خود تئاتری‌ها در حال خاموش شدن است را با ما درمیان بگذارید

هنرمند با مردم ارتباط مستقیمی دارد به همین دلیل بعضی هنرمندان فکر می‌کنند باید کاری کنند که مورد تائید و رضایت مردم باشد. در حالی که هنرمند باید پیشرو و در جلوی مردم حرکت کند نه پشت سر مردم! درست است که هنرمند برای دیده شدن اثرش متکی به مردم است، اما نیاز به دیده شدن و محبوب بودن باعث بوجود آمدن هنرمندانی شده است که بیشتر مردمی‌نما هستند تا مردمی. این هنرمندان بدون توجه به اینکه کارشان درست است یا نه؟  فقط منتظرند ببینند مردم از آنها چه انتظاری دارند! تا همان کار را بکند. برخی دیگر از این دوستان هم اثری برای ارائه ندارند و مدت بیکاری خود را به حساب اعتصاب می‌گذارند. بخش دیگر این موضوع هم این است که برای عموم مردم کار هنری و تماشای اثر هنری یک تفریح به حساب می آید و با همین دیدگاه تولید آن را در این زمان ممنوع اعلام می‌کنند، این در حالی است که تولید اثر هنری برای هنرمند یک شغل است نه تفریحی برای گذراندن اوقات فراغت!  هنرمند برای گذران زندگی‌اش هیچ تخصص و منبع درآمد دیگری ندارد. البته برای من و بسیاری دیگر از دوستان در این حوزه تئاتر منبع درآمد نیست.

میثم اکبری: نور همیشه روزنه را می‌یابد

چه شد که حضور در  کنسرت‌نمایش کافه عاشقی را پذیرفتید؟
داستان لیلی و مجنون جزء مشهورترین و قدیمی‌ترین داستان‌های عاشقانه جهان محسوب می‌شود که حکیم نظامی‌گنجوی در پنج‌گنج به زیبایی هرچه بیشتر سروده است که از غنی‌ترین اشعار ادبیات کلاسیک ایران است و در کنسرت‌نمایش کافه عاشقی، از این اشعار و اشعار سایر شعرا از جمله جامی، توسط نویسنده این نمایش‌نامه جناب جلال‌الدین دری گرامی استفاده درست و بجایی شده و در قالب داستانی همراه با موسیقی رائه شده که زحمت آهنگ‌سازی آن نیز به دوش پیمان خازنی عزیز بوده است. در این قالب این اشعار تاثیر بهتر و عمیق‌تری بر مخاطب می‌گذارد و مخاطبان عزیز را با فرهنگ و هنر غنی ایران در قالب کنسرت نمایش یا اپرت ایرانی بیش از گذشته آشنا می‌نماید.گفتنی است که محوریت اصلی و پررنگ این اپرت ایرانی بر دوش موسیقی و آواز بنا شده که مسئولیت خوانندگان و همچنین آهنگساز را دو چندان می‌کند چرا که خوانندگان علاوه بر آوازخوانی و صحنه گردانی، بازیگری و دیالوگ هم دارند که صد البته بخش بازیگری کار برای خوانندگان بسیار دشوار بود و سینک کردن بخش بازیگری با خوانندگی کار سختی بود که از این طریق از صبوری‌ و رهنمون‌های کارگردان جلال‌الدین‌دری عزیز سپاس‌گزاری می‌کنم.

بنظر همکاری شما و پیمان خازنی مسیری هدف‌دار است که از اثر هنری پروژه زمستان آغاز و به کافه عاشقی رسید. آیا جامعه باز هم شاهد همکاری این دو هنرمند خواهد بود؟
آثاری که در این سال‌ها با پیمان خازنی تولید کرده‌ایم، به نسبت سابقه دوستی و همکاری شاید کم به نظر برسد زیرا کمیت ملاک کار ما نبوده و دغدغه هر دوی ما، ماندگاری و تأثیر‌گذاری آثار براساس نیاز و حال و هوای جامعه بوده است. به همین منظور این آثار با وسواس بالایی تولید شده است. به نظر بنده دوستی سالم و همکاری درست تاریخ انقضاء ندارد.

حضور شما در کافه عاشقی و دست به دست شدن چشم جادو  سیلی از علاقمندان به موسیقی ایرانی را به سمت شما سوق داد موافقید؟
خدا را شاکرم که کنسرت‌نمایش کافه عاشقی مخصوصاً قطعه چشم جادو مورد استقبال مخاطبان عزیز واقع شده است‌.برای اینکه یک اثر موسیقایی مورد توجه مخاطب قرار بگیرد و ماندگار شود می‌بایست سه ضلع تشکیل دهنده آن که شامل شعر، ملودی و آواز است به طور دقیق و مناسب کنار هم قرار بگیرند و هر بخش کار خود را به درستی انجام دهد. همانطور که مستحضرید شعر این اثر از کارگردان و نویسنده کافه عاشقی آقای جلال‌الدین دری است به همراهی ملودی زیبا توسط پیمان خازنی که بازخورد خوبی را در بین مردم عزیز و مخاطبان تجربه کرده است. چشم جادو، با شعری همه فهم و انتخاب ملودی به‌جا و شیرین در دستگاه ابوعطا توسط پیمان خازنی رقم خورد که در ادامه ساخت ملودی به صورت هوشمندانه‌ای این اجازه و ابتکار عمل و آزادی به من داده شد تا روند ملودی را در این اثر بر اساس حالات درونی خودم نسبت به این ملودی زیبا، طراحی کنم تا باتوجه به نوع آهنگ و حال و هوای آن از متریال مختص این کار و حالات منحصر به فرد این اثر بتوانم بهره ببرم. از اینکه مورد قبول مخاطبان فهیم موسیقی ایرانی واقع شده خدا را شا‌کرم.

چه شد  که کافه عاشقی، پرفروش و پر مخاطب شد؟

اگر بخواهم جواب این سوال شما را مختصر و مفید بدهم داستان همیشه محبوب لیلی و مجنون، ملودی‌پردازی روان و زیبا، اجرای عزیزان خواننده و بازیگران، همدلی و انسجام بین تک‌تک اعضاء و همچنین خوانندگی بانوان عزیز و هنرمند در این اجرا به صورت تک‌خوان که از نظر کمیت و کیفیت در نوع خود کم‌نظیر است، باعث موفقیت کافه‌عاشقی شده است.

در انتخاب‌هایتان دقت بالا و علاقمندی به حضور در موسیقی سنتی دستگاهی کاملاً مشهود است. ممکن است بنا به شرایط روزی شاهد خروج‌تان از موسیقی سنتی باشیم؟
موسیقی کلاسیک ایرانی چه در بخش آوازی و چه در بخش تصنیف، همیشه گیشه دارد و خواهد داشت، آواز خوانی حرفه‌ای و به دور از کلیشه همچنان شنونده خود را دارد و خواهد داشت و مخاطب فهیم موسیقی ایران همیشه هنرمندان خوب خود را شناخته‌ و به موقع حمایت کرده اند. نور همیشه روزنه را می‌یابد.

بسیاری از خوانندگان سنتی به سمت موسیقی الکترونیک و پاپ سنتی رفته‌اند دورنمای شما چگونه است؟
به عقیده بنده موسیقی ایرانی علی‌رغم اینکه می‌گویند کم مخاطب است، مخاطب بسیاری دارد. اما باید پذیرفت که به دلیل تغییرات عمده‌ای که در تمام ابعاد و سبک زندگی مردم صورت پذیرفته است ذائقه احساسی و موسیقایی‌شان را نیز تغییر داده است.

پیمان خازنی: موسیقی ایرانی هنوز هم گیشه دارد

چه شد که کار کافه‌عاشقی به اجرای سوم رسید؟

استقبال مخاطبان پیشین و درخواست‌هایی که داشتیم ما را برآن داشت که برای سومین بار به فکر اجرای این اثر بیفتیم. گروه اجرایی کافه‌عاشقی هر بار با تغییرات تازه روی صحنه می‌رود که بتواند علاوه بر جذابیت‌هایی که برای مخاطب ایجاد می‌شود، برای اعضای گروه هم تازگی‌هایی داشته باشد. این بار دوم است که در پردیس تاتر شهرزاد روی صحنه می‌رویم و حجم قابل توجهی از بلیت‌ها نیز به فروش رفته است. جلال‌لدین دری کارگردانی است که تاریخ و ادبیات را می‌شناسد و هنگامی که به سراغ متنی مثل لیلی و مجنون نظامی می‌رود، تازگی‌هایی بر آن می‌افزاید که بیننده‌های متفاوتی با آن همراه می‌شوند.

آهنگسازی بر روی این مثنوی از حکیم نظامی چطور انجام شد؟

موسیقی در کافه عاشقی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. قسمت اعظم آن‌چه روی صحنه اتفاق می‌افتد با موسیقی همراه است. من تلاش کرده‌ام با ابزار و ادوات موسیقی ایرانی و ملودی‌پردازی دستگاهی، نقشی کوچک در ادامه حیات این موسیقی نجیب و اصیل داشته باشم. ضمن این‌که این کار نشان می‌دهد که هنوز موسیقی ایرانی گیشه دارد و می توان با خلق ملودی های دلنشین مثل قطعۀ چشم جادو اکثریت قابل ملاحظه‌ای از مردم را با موسیقی ایرانی همراه کرد. من به این‌که می گویند عمر موسیقی ردیف دستگاهی سرآمده است، چندان اعتقادی ندارم.

 

علیرضا شفاهی: نظامی در بازی با لغات مرزهای ادبیات را رد می‌کند

این دوره از زندگی تجربی و هنری‌تان در پیوند با حکیم نظامی گنجوی چگونه گذشت

با این سوال صحبت بزرگی را به یاد آوردم که گفته بود؛ بعد از خواندن آثار نظامی گنجوی دریافتم که شاعر هر کاری را که اراده کند، می‌تواند انجام دهد چرا که نظامی هر کاری را که خواسته بدون هیچ محدودیتی با همین دایره لغات به زیبایی هر چه تمام‎تر انجام داده است. پس اگر شاعر مدعی شود که محدودیتی در ساختار شعر و یا واژگانی ادبیات کهن فارسی است از بی سوادی و کم مهارتی اوست. همچنین روزی که استاد کاکائی مهمان ویژه نمایش ما بودند در انتهای نمایش با ایشان گپ و گفتی داشتیم که ایشان هم تائید کردن حکیم نظامی بدون هیچ محدودیتی هر کاری را که دوست داشتند با لغات و جملات در شاعری کرده است. طوری که گویا نظامی در بازی با لغات مرزهای ادبیات را رد کرده و از جائی قصه سرائی می‌کند که هرکسی را به آن جا راه نست.

در مورد نقش خودتان در کافه عاشقی بگوئید

در این نمایش من نقش ابن‌السلام را بازی می‎کنم. این نقش در تاریخ ادبیاتی ایران همواره به عنوان یک نقش منفور یاد می شود اما با این‌حال برای بنده و کارگردان مجموعه نکات ناگفته جالبی در این نقش بود که سعی کردیم با ارائه آن کمی از آن زهر منفوریت این نقش بگیریم و او را هم به تناسب شرایط یک مجنون از نوع عشق یک طرفه و شکست خورده قلمداد کنیم. ابن السلام در داستان لیلی مجنون مردی عرب و چند زنه است که به خواستگاری لیلی می‌آید، خانواده لیلی از این وصلت استقبال می‌کنند اما لیلی هیچ وقت روی خوشی به او نشان نداد و درخواست ازدواجش از سوی لیلی با طرد می‌شود. تا اینکه ابن‌السلام از عشق لیلی سر به بیابان گذاشته و بدون بارقه‌ای از گرمی و امید از مهر معشوق جان می‌سپارد.

چه جالب با این حساب ما با دو مجنون سر و کار داریم؟

بله اتفاقا خیلی جالب‌تر اینکه در منظومه نظامی گنجوی، ابن‌السلام از عشق و فراق لیلی می‌میرد اما مجنون زنده می‎ماند. دربازخوردهای مخاطبان هم لحظه‌ای از نمایش که ابن السلام با خواندن اشعاری حزن‌انگیز صحنه را ترک می‌کند بسیار تاثیر گذار گفته شده است.

شعر ترک صحنه ابن السلام را بخوانید

دانم که زمن فراق داری/ روی دگری چراغ داری/ اینک که زمهر تو چنین‌ام/  آن به که تو را ز دور بینم

صحبت پایانی:

می دانم مردم از نظر اقتصادی در شرایطی سختی به سر می برند اما با این حال امیدوارم از ادبیات و موسیقی غنی فارسی پاسداری کنند. چرا که متولی خاصی برای حفظ این میراث کهن وجود ندارد. به همین خاطر خواهش‌ام از مردم است که؛ متولی حفظ و نگهداری و اشاعه فرهنگ اصیل ایرانی باشند و از موسیقی و ادبیات و نمایش ایرانی حمایت کنند.

سمیه نجفی خاتونی

 

 

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است