شنبههای چالشی «روزنامه صبا»
آیا به چرخه هنری قبل از کرونا بازگشتهایم؟
پرونده چالشی این هفته صبا به سراغ این موضوع رفته است که آیا هنرمندان و صاحبان مشاغل فرهنگی و هنری خصوصا در زمینه سینما و تئاتر به وضعیت قبل از کرونا رسیدهاند یا خیر؟
پرونده چالشی این هفته صبا به سراغ این موضوع رفته است که آیا هنرمندان و صاحبان مشاغل فرهنگی و هنری خصوصا در زمینه سینما و تئاتر به وضعیت قبل از کرونا رسیدهاند یا خیر؟! همان طور که میدانید در طول چند سالی که گذشت شاهد چندین اتفاق تاثیرگذار در زمینه فرهنگ و هنر بودهایم شرایطی که با بیماری کرونا شروع و منجر به تعطیلی سالنهای تئاتر و سینما شد و سپس با فروکش کردن آثار بیماری، جامعه دچار بحران هایی اجتماعی شد که دامنه آن بیش از هر شاخه، هنرمندان را تحت تاثیر خود قرار داد. در این میان برخی با هدایت حملات سایبری و هدفمند، هنرمندانی را که در حال تولید و ساخت بودند را مورد حمله و هجمه قرار دادند. به تبع برخی تصمیم گرفتند که به احترام شرایط ملتهب جامعه مدتی کار نکرده و در مجامع عمومی مانند جشنوارهها و… حضور فیزیکی نداشته باشند. برخی نیز کارکرد هنر را از شرایط و التهابات جدا دیدند در همان مسیر ادامه دادند. ابعاد این مسئله با توجه به شرایط هر هنرمند و سطح کاری او بسیار متفاوت است. عدهای در این میان کار خود را تعطیل نکردند وتنها رسانه خود را از سینما به نمایش خانگی و یا از تلویزیون به سینما تغییر دادند. طبیعتا در این جابجایی های هنری و شغلی عدهای فرصت حضور در هنر را پیدا کردند. پرونده صبا با این چالش به سراغ چند تن از اهالی و اصحاب هنر رفته است. با این مسئله که آیا چرخه تولیدات اثر در فرهنگ و هنر ایران به دوران قبل از بحرانها بازگشته است یا خیر؟
قطب الدین صادقی: آمارها، نمی توانند همه وقایع را بازگو کنند
خیر هنوز بازنگشتهایم. آمارهای فروش و … نمیتوانند همه وقایع را بازگو کنند. فرهنگ و هنر نباید متاثر از سیاست باشد. تنها کار ما در هر شرایطی تولید فرهنگی و هنری است و نباید بگذاریم که در این فضا خلاء ایجاد شود. فرهنگ و هنر در فرم و محتوا و روابطی که در سطح جامعه ایجاد میکنند تکیه گاه نبوغ و فکر مردم هستند این جریان نباید تعطیل شود. خلاء فرهنگی بسیار خطرناک است اما باید هوشیار بود که کسی از این مسئله سواستفاده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نکند. در هر شرایطی کار ما تولید اثر هنری و فرهنگ سازی است در این راه هنرمند نباید اثر خود را قربانی کند.
مسعود دلخواه :شرایط امن، عادی و امیدوار کننده نیست
خیر بازنگشتهایم. اولا، آن دوران پیش از کرونا و پیش از بحرانهای سیاسی اصلا دوران ایدهآلی نبود که بخواهیم به آن برسیم چرا که آن زمان هم حمایت چندانی از فرهنگ و هنر نمیشد، تئاتر و موسیقی و دیگر هنرها کم و بیش به حال خود رها شده بودند. ولی با اینحال، فعالیت های فرهنگی و هنری لااقل از لحاظ مخاطب و مجوز اجراها از امنیت نسبی برخوردار بودند. در طول سه سال گذشته، در وهله اول به خاطر کرونا و بعد به دلیل اعتراضات، تئاتر برای مدتی به اغماء رفت و چند نمایشی هم که در این دوران به صحنه رفتند، اغلب با ریزش مخاطب و خسارت مالی روبرو بودند. در واقع میتوان گفت اگر تئاتر در دوران پیش از کرونا به دلیل بیبرنامگی مدیران و انفعال نسبی هنرمندان، در آیسییو به سر میبرد ولی هنوز تا حدودی هشیار بود، اما بعد از کرونا و بحرانهای سیاسی، تئاتر هنوز به سختی بیمار و بی کس و کار، رو به قبله بر تخت افتاده است. اکنون پزشکان غیر متخصص و بعضا ناشی، با نگاه تجاری به تئاتر، سعی میکنند که این موجود رو به موت را به هوش آورند، غافل از اینکه خود آنها با سیاستهای اشتباه خود او را به کما بردهاند. بنابراین، اگرچه فعالیتهای فرهنگی و هنری، اعم از اجرای نمایش، ساختن فیلم و سریال و برگزاری کنسرت تا حدودی دوباره جان گرفته و آغاز شده، ولی هنوز شرایط عادی نیست و اوضاع فرهنگی و هنری و بویژه تئاتر بسیار اسف انگیز، رو به ویرانی و انحطاط است. دلایل این انحطاط را میتوان به شکل زیر خلاصه کرد:
۱. مدیریت ضعیف، تنگ نظر و بدون برنامه که از نظر آنها تئاتر خوب تئاتری بی خطر است (حال آنکه تئاتر در ذات خود انتقادی و نیش زننده است.)
۲. حضور بعضی به اصطلاح هنرمندان و دست اندرکاران زرنگ، طماع و کاسب مسلک، که تئاتر را بیشتر کالایی تجاری و درآمد زا میبینند تا هنری فرهنگ ساز، که نتیجهاش، نادیده گرفتن حساسیت اجتماعی و پاره شدن پیوند مهم تئاتر با شرایط دردناک جامعه میشود.
۳. برخی تماشاگران ساده و فریب خورده که با سطحی نگری، تئاتر را فقط محفلی برای سرگرمی و تفریح و عکس گرفتن با چهرهها میدانند.
این هر سه که خیلی خوب هم به هم میآیند، مثلثی را تشکیل میدهند که بزرگترین مانع برای رشد و تعالی تئاتر و رسیدن به یک چشم انداز منطقی و امیدوار کننده است. مسلما و ضرورتا، اگر راس مثلث (مدیریت مرکزی و شورای نظارت) دچار تحولی مثبت و اساسی شود، دو راس دیگر نیز بدون تغییر و تحول نخواهند بود.
بنابراین، در پاسخ به سئوال مطرح شده بطور خلاصه باید گفت: خیر، شرایط تئاتر و اغلب فعالیت های فرهنگی و هنری، از لحاظ مخاطب، نظارت و حمایت هنوز به یک شرایط امن و عادی و امیدوار کننده نرسیده است.
شهرام مکری (فیلمساز) :آدم مناسبی برای پاسخ به این پرسش نیستم
خیر به نظر من اوضاع به قبل برنگشته است. شاید هم من آدم مناسبی برای پاسخ به این پرسش نیستم، چرا که خودم به عنوان مخاطب و یا… در محافل هنری و رویدادهای فرهنگی شرکت نکردهام و خبری از اینکه از آثار استقبال می شود یا خیر ندارم اما تا جایی که ازدوستان خود در حوزه تئاتر و سینما و موسیقی اطلاع دارم، هیچکدام در حال کار کردن نیستند.
رضا آشفته(منتقد رسانه): نیاز به زمان داریم
شرایط به قبل برنگشته است. برای رسیدن به شرایط گذشته، نیاز به زمان داریم. در چند سالی که با محدودیت های بیماری کرونا مواجه شدیم هنرمندان از نظر اقتصادی و مالی بسیار ضربه خوردند پس از آن هم التهابات جامعه، جریان هنری ایران را با سختیهای اقتصادی بیش از پیش مواجه کرد. تا جایی که من اطلاع دارم برخی از هنرمندان هنوز در این شرایط نا امن حاضر به کار کردن نیستند، بعضی هم با وجود همین شرایط تصمیم شان برای ادامه مسیر جدی است و کار میکنند. در مجموع از نظر من هنوز شرایط مانند گذشته نیست و احتمالا برای این مسئله نیازمند زمان هستیم و در این میان شرایط مالی و اقتصادی هنرمند بسیار دخیل است.
فریدون جیرانی(فیلمساز): از من درباره تاریخ سینما بپرسید!
خیلی متشکرم از اینکه با بنده تماس گرفتید ولی من علاقه ای به زدن حرفهای سیاسی و سیاست زده ندارم. این سوال را از اشخاص سیاسی و کسانی که مسئولیتهای فرهنگی و سیاسی دارند بپرسید هر زمان سوالی درباره تاریخ سینما باشد با کمال میل و علاقه صحبت خواهم کرد.
داود نامور(مدیر تماشاخانه نوفل لوشاتو)تماشاگر با صحنه آشتی کرده است.
اگر بخواهم دقیق به این سوال جواب دهم، قطعا هنوز به دوران قبل از بحران کرونا نرسیدهایم. اما نسبت به دوران خود کرونا و شرایط بعد از آن، تغییرات زیادی در زمینه استقبال تماشاگر و حتی نوع و مضمون آثار افتاده است. نوع نمایشهای که روی صحنه میرود با دوران قبل از بیماری و حتی دوران خود بیماری متفاوت است. تعداد اجراها هنوز به گذشته برنگشته است، اما با وجود همین تعداد، تماشاگران و علاقهمندان حوزه تئاتر به دیدن اجراها میآیند. مجموعه نوفل لوشاتو از فروردین ماه سال جاری تا اکنون میزبان بیش از ۳۰ هزار تماشاگر و مخاطب بوده است. با همین آمار می توان گفت اوضاع بهتر از قبل شده است و حتما حضور حرفهایهای تئاتر شرایط را بهتر از این هم خواهد کرد. من معتقدم هنرمندانی که تئاتر را تحریم کردهاند، خودشان را تحریم کردهاند. هر کسی در این راه آزاد است عقاید و تفکر خود را داشته باشد و احترام گذاشتن به هر نوع تفکری لازمه گفتمان هنری است. برخی هنرمندان با وجود همین شرایط سعی کردهاند اندیشههای خود را در قالب یک اثر نمایشی و یا هنری در جامعه نشر دهند. همان طور که نمیتوان به این هنرمندان خرده گرفت به کسی هم که سکوت کرده نمیتوان چیزی گفت. برای خود بنده فعالیت در عرصه نمایش و تئاتر یک شغل است وقتی قرار باشد که شغل خود را تعطیل کنم یعنی آب و نان خوردن را نیز باید کنار بگذارم و احتمالا بعد از آن دیگر جانی برای زندگی کردن نخواهم داشت. به همین خاطر میگویم کارکردن و یا نکردن به طور کل یک مسئله و مواجه شخصی با پیرامون است و نباید آن را به اکثریت با شرایط متفاوت تعمیم داد. در این راه اگر بخواهیم تاثیرجای خالی برخی افراد را نیز ارزیابی کنیم به این مهم میرسیم که به همان اندازه که برخی تصمیم به کنارهگیری گرفتند، برخی در حال ورود به این فضا هستند. قطعا نبود این افراد بر جریان هنری ایران تاثیر دارد اما این مسئله با رونق بازار هنری تئاتر و استقبال تماشاگر خیلی رابطه مستقیمی ندارد. البته تا جایی که من مطلع هستم، برخی از دوستانی هم که در این مدت دست از کار کشیده بودند در حال تمرین و آماده کردن نمایش برای اجرا هستند. در مجموع شرایط نسبت به یک سال گذشته بهتر شده است اما هنوز به رونق سه الی چهار سال پیش خود برنگشته است. اما در این میان شاهد اجراهایی با مفاهیم و مضامین متفاوتتری نسبت به چندین سال گذشته هستیم. گویا تئاتر در حال پوست اندازی در سبک، مفهوم و اجراست.
کامران کاظم زاده (کارشناس رسانه): ز بامی که برخاست به مشکل نشیند…
خیر به نظر من شرایط به قبل برنگشته است و اگر در این زمینه مدیران معتقدند که اوضاع مانند سابق شده است به این خاطر است که میخواهند بیلان کاری خود را مرتفع نشان دهند چرا که تعهد و جایگیریشان در این حوزه وابسته به همین است. متاسفانه نسلی که کاربلد بودند کنار گذاشته شده و نسلی روی کار آمده است که تخصصی در زمینه فرهنگی و هنری ندارند. با این حساب طبیعی است که بخواهند شرایط را کمافی السابق رو به بهبود گزارش کنند. البته عدهای از هنرمندان با توجه به اینکه نیاز شغلی شان درگیر با کارهنری است ممکن است بنا به اقتضای شرایط خود تصمیماتی بگیرند و کسی نمیتواند آنها را به خاطر این انتخاب تشویق یا تنبیه کند. اما آنچه که مهم است این است که؛ روح و ارادهای که در گذشته در جریان هنری ایران روی کار بود، دیگر نیست. هنرمند باید با کارش عجین شود و آن را از خود بداند، این مسئله متفاوت است از کارکردن در امر فرهنگی و هنری به صورت صرف. معتقدم آن روح هنری و تاثیر گذار هنری به جامعه خصوصا اهالی فرهنگ و هنر بازنگشته است. و شرایط حاضر مصداق همین شعر است که می گوید؛ مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زبامی که برخاست به مشکل نشیند… متاسفانه رنجشهای برای اهالی هنر حالا به درست یا به غلط پیش آمده است و بازگرداندن این دوستان به جایگاه قبل با همان کارکرد بسیار کار دشواری است.
اکبرنبوی (منتقد):در آشفتگی به سر میبریم
گمان من بر این است که در یک حد وسط قرار داریم، شرایط اکنون نه مانند یک سال گذشته است و نه مانند چند سال گذشته که روال کمی عادیتر بود. بهرحال هنوز به شرایط طبیعی و نرمال رجعت نکردیم و دلایل این مسئله در زیر شاخههای متعددی قابل بررسی است. برخی از این دلایل ریشه در جامعه شناختی دارند که به علوم اجتماعی برمیگردد. برخی در زمینه فرهنگی و هنری است که در تقابل با تحرکات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دچار تغییر و تحول شده است. در مجموع به همین دلایل متعدد، شرایط نه مانند گذشته است و نه عادی و نرمال است. معتقدم در حال حاضر ما با یک آشفتگی روبرو هستیم که بخشی از آن سطحی و قابل رویت است و بخش اعظم و گستردهتری از آن در اعماق نهفته است. هر دو بخش حاکمیت و خانواده فرهنگ و هنر، اگر اراده کنند تا در یک تعامل سازنده و پیش برنده در کنار هم قرار بگیرند، میتوانند این آشفتگی را به سمت سامان بخشی هدایت کنند اما اگر هر دو گروه همین وضعیت فعلی را ادامه دهند، آسیبهای این آشفتگی در آینده بیشتر از حال حاضر خود را نشان خواهد داد. این آشفتگی مثال بارز کوه یخی در اعماق دریاست است که ما تنها نوک آن را میبینیم و هنوز ابعاد و حجم عظیم آن را که زیر آب نهفته است در نظر نمیگیریم. در این بحران لازم است همه کسانی که دلسوز فرهنگ و هنر ایران هستند به فکر درمان و راه چاره باشند تا مبادا این کشتی در مقطعی که خیلی دور نیست با کوه یخ برخورد کند.
رضا جودی (تهیه کننده):جمهوری اسلامی دچار بحران نمیشود
سوال شما غلط است این سوال را از کسانی بپرسید که معتقدند بحرانی به طور کل وجود داشته است به نظر من اصلا بحرانی نداشتهایم که حالا به قبل یا بعد از آن بخواهیم بازگردیم. ما هیچ کدام از اتفاقات اخیر را به رسمیت نمیشناسیم. ما هیچ بحرانی نداشتیم. به طور کلی جمهوری اسلامی دچار بحران نمیشود. اتفاق بودن و یا نبودن برخی هنرمندان مقتضی شرایط اینجا و اکنون نیست، همیشه بوده، حالا هر بار به یک شکل. ما همیشه به امید زندهایم و امیدواریم که ان شاالله شرایط برای همه بهتر شود.
رضا سعیدی پور (مدیر اسبق سینما آزادی):دیگر درکار سینما نیستم
از شرایط فرهنگی و هنری بیاطلاعم چند سالی است که دیگر در کار سینما نیستم. در شمال کشور ساکن شده، گلخانهای زده و آن را مدیریت میکنم.
فرهومند ناظریان
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است