گفتگوی صبا با محمد قاسمپور
اینجا نمیگذارند امام حسین (ع) شهید شود
در این شماره از روزنامه با کارگردان مستند «صحنه آخر» به گفتگو پرداخته ایم.
همزمان با ایام سوگواری ماه محرم فیلم مستند «صحنه آخر» به کارگردانی و تهیه کنندگی محمد قاسمپور که از ۲۸ تیر ماه اکران آن در سینماهای منتخب هنر و تجربه آغاز شده است؛ برای مخاطبان امکان تماشای تعزیه ای از جنوب کشور را فراهم می آورد که ویژگی های منحصر به فردی دارد. خبرنگار صبا گفتوگویی با کارگردان این مستند داشته که در ادامه میخوانید
لطفا در مورد خودتان و چگونگی ورودتان به سینمای مستند برای مخاطبان بگویید.
حقیقت تحصیلات من در دوره کارشناسی مهندسی آیتی و در دوره کارشناسی ارشد نیز مدیریت اجرایی بود که هیچکدام به سینما مرتبط نبودند، تنها زمینه اشتراک تحصیلات آکادمیک من با سینما پایان نامه ام با موضوع مدیریت جشنواره های سینمایی بود اما اینکه چگونه سینمای مستند را آموختم از طریق کارگاه های آموزش فیلم سازی بوده و بعد از آن با تحقیق و مطالعه و همزمان ساخت فیلم وارد دنیای سینمای مستند شدم. «چند شاخه گل مریم» اولین فیلم مستند من است و پیش از آن فیلم داستانی کار میکردم. این مستند توانست موفقیت های خوب و جوایز مختلفی در داخل و خارج از کشور کسب کند و این انگیزه مناسبی شد تا من با قدرت بیشتری به سینمای مستند بپردازم. علاوه بر این سینمای مستند همیشه برای من جذاب بود و معتقد بودم؛ نگاه رئال حتی در فیلمهای داستانی نگاه ویژه ای است چرا که باورپذیری و نگاه رئال جذابترین بخش سینماست به همین علت طبیعی بود که جذب سینمای مستند شوم و بعد هم همین مسیر را ادامه دادم تا به فیلم مستند صحنه آخر رسید.
فیلم صحنه آخر به چه موضوعی میپردازد؟
صحنه آخر یک فیلم مستند است که به تعزیه ای متفاوت در اهواز میپردازد که مخاطبان آن سی سال است اجازه نمیدهند واقعه گودال قتلگاه رخ دهد اما هیئت امنای اجرای این جشنواره نیز در پی این هستند که بتوانند تعزیه را به شکل اصلی آن به پایان برساند و فیلم ما درست به همین تضاد میپردازد. فیلم در جشنواره های داخلی مانند جشنواره رسام خوزستان، جشنواره ساباط یزد و جشنواره حقیقت حضور داشته که اثر برگزیده دو جشنواره اول هم بوده است . هم اکنون نیز از اول محرم اکران آن در سینماهای هنر و تجربه آغاز شده است.
تاثیرگذاری مردم بر پایان این تعزیه در شکل ساخت مستند شما چه تاثیری داشت و شما این واکنش مخاطب را چگونه تفسیر میکنید؟
اگر بخواهیم از این مسئله تعریف هنری و آکادمیک داشته باشیم؛ نمایشی که بخواهند مردم در آن نقش داشته باشند پرفورمنس است اما مردم در آنجا بصورت کاملا حسی بدون اینکه آموزشی دیده باشند یا به آنها تکلیفی شده باشد چنین واکنشی نشان میدهند، در نهایت نمایشی داریم که با مداخله مردم و تعامل در پایان بندی آن پایان میپذیرد و ما هم در ساخت مستند چه در بخش مصاحبه ها و چه در بخش روایت سعی کردیم تا سبک های مختلف را تلفیق کنیم اما آنچه در آنجا روی میدهد یک نمونه کامل از ارادت انسانهاست… این انسانها نمیخواهند شاهد صحنه شهادت امام سوم شیعیان باشند. مخاطبی که صبح بسیار زود در گرمای اهواز روز خود را با نوحه و روضه های مربوط به واقعه عاشورا آغاز کرده و احساساتش به شدت درگیر شده است، شاهد کشته شدن تک به تک اصحاب امام حسین در نمایش بوده و مظلومیت حضرت زینب را دیده و درست سر ظهر در اوج قلیان احساسات دینی آن انسان، صحنه گوال قتلگاه باید اجرا شود و انقدر در آن شرایط این واکنش طبیعی جلوه میکند که حتی این سوال به ذهن متبادر میشود که چرا در باقی نمایش های تعزیه چنین واکنشی شکل نمیگیرد.
شروع ساخت این مستند به چه زمانی بر میگردد؟
در حقیقت من سال ۹۴-۹۵ از طریق دوستانم با این تعزیه آشنا شدم، و از ویژگی ها و مشخصات این تعزیه برایم گفتند و من دو سال برای دیدن این تعزیه به اهواز رفتم اما به طور کل فیلمبرداری این اثر، در دو سال و در طول مدت ده روزه عزاداری ها و مراسم تعزیه و فیلمبرداری های آن هم در محله حصیر آباد اهواز انجام شد.
تحقیقات شما برای این فیلم شامل چه مواردی بود؟
یکسری تحقیقات میدانی و محلی و تحقیقات اینترنتی داشتیم و در نهایت نیز یکسری تصاویر آرشیوی بود که منابع تحقیقاتی ما را تشکیل دادند
روایت شما از منظر کدام شخصیت واقعه عاشورا است؟
با کاراکتر شمر برای روایت فیلم همراه شدم چراکه سایر نقشهای برجسته به لحاظ محتوایی قدیس هستند و نمیشود آنها را به تصویر کشیده و در کنارشان بود. در نهایت شمر بزرگترین بدمن قصه عاشوراست و این بدمن باعث میشود تا قصه جلو برود و به همین علت در روایت ما با شمر همراه میشویم و تا لحظه آخر جلو میرویم.
در طول ساخت فیلم آیا از منظر زیبایی شناسی به انجام تغییری در روند و یا شکل ظاهری تعزیه نیاز حس کردید؟
انقدر همه چیز دراماتیک بود که اصلا این نیاز حس نمیشد و از طرفی همه چیز به انتخاب فیلمساز بستگی دارد که با توجه به سبک فیلم خود یا مفهومی که بدنبال آن است صحنه ها و موقعیت هایی را که نیاز دارد انتخاب کرده و تصویربرداری کند. اینکه انتخاب کنید که میان اسب افسارگسیخته ای که رم کرده و یا بازیگری که از گرما از حال رفته کدامیک را برای تصویربرداری انتخاب کنی، طراحی کارگردان در فیلم مستند است.
در روند ساخت این مستند با توجه به جغرافیایی که در آن اثر تولید شد چه چالش هایی داشتید؟
در حقیقت جز گرمای هوا و دوری از تهران و امکانات، تقریبا هیچ چالشی نداشتیم. چرا که اهاالی این شهر مهربانانه خانه هایشان را در اختیار ما گذاشتند و آنقدر با ما همکاری کردند که در تمام مدت ساخت فیلم ما از آن محله بیرون نرفتیم و حتی در زمینه امکانات هم هر چیزی که نیاز داشتیم در نهایت برایمان فراهم کردند.
با توجه به اینکه فیلم تان اکران های بین المللی هم خواهد داشت مواجهه مخاطب خارجی را با اثر چطور ارزیابی میکنید؟
برای مخاطب خارجی یک کپشن طراحی کردیم و در آن توضیح داده شده که هزار و چهارصد سال پیش پیامبر اسلام برگزیده شد و دینش توسط فردی منحرف شد و سپس نوه پیامبر بر علیه آن فرد قیام کرد و در نهایت در مبارزه ای ناعادلانه به شکل مظلومانه ای کشته شد، از این شهادت مظلومانه نمایشی ساخته شد که تعزیه نام گرفت و در ایران تعزیه های فراوانی اجرا میشود که این مستند روایتی از یکی از آن تعزیه هاست در نتیجه دیگر مخاطب میداند با چه چیزی مواجه است. با این حساب که برای ما مشخص است که مخاطب سینمای مستند، مخاطب خاصی است. مخاطبی که حاضر است هزینه کند و با خرید بلیط فیلم مستند را در سینما تماشا کند به جادوی مستند روی پرده سینما باور دارد. این تماشاگر، همان مخاطب خاص است که بسیار کم تعداد هستند به همین دلیل تا کنون هم مستند ها روی پرده چندان فروش نداشته اند. اما این اتفاق بسیار مبارک است اینکه سینما بشود عرصه نمایش فیلم مستند و اینکه ما بتوانیم فرهنگ سازی کنیم تا مخاطب روی پرده فیلم مستند را ببیند هم برای ما جذاب است و هم برای رشد سینمای مستند نقطه عطف بزرگی است.
کارگردانی که مدیوم مستند را برای فیلمسازی انتخاب میکند اساسا چه ویژگی هایی دارد و بدنبال چیست؟
فکر میکنم بخشی از آن به شخصیت خود فیلمساز بر میگردد و بخشی هم به ویژگی های سینمای مستند طبیعتا کسانی که به واقع گرایی سینمای مستند به روزمرگی آن و حقیقی بودنش علاقه دارند طبیعتا این مدیوم را انتخاب خواهند کرد.
فکر میکنید اگر سینمای مستند با سبک های دیگر فیلمسازی و هنرهای نمایشی پیوند بخورد در آشنایی و تمایل بیشتر مخاطب تاثیرگذار خواهد بود؟
حتما تا اندازه ای میتواند تاثیر گذار باشد اما وجه جذاب تری که میتواند داشته باشد خلاقیتش است. اینکه بتوانیم یک نمایش مستند داشته باشیم، میتوانیم سراغ سوژه های عامه پسند تر یا حتی جنجالی تر برویم دورههایی مختلف فیلمهایی بسیار مورد توجه قرار گرفتند که اتفاقا سوژه های زردی داشتند، به این صورت مسئله اصلی عمومی بودن سوژه نیست! بلکه مسئله این است که به شکل سطحی به سمت سوژه نباید رفت مسلما مستند ساز باید فرد با سوادی باشد و نگاه اون به موضوع عمیق و متفاوت باشد نه اینکه به هر موضوعی به شکل زرد و سطحی بپردازد تا دیده شود.
اساسا مستند سازان با چه موانعی مواجه هستند؟
از سوژه یابی تا بودجه ساخت، گرفتن مجوزهای لازم که من خوشبختانه با آن مواجه نشدم در ادامه شرایط اکران و نمایش که همگی چالش هایی هستند که عموما با آن مواجه هستیم.
سوژه یابی و انتخاب موضوع در سینمای مستند چگونه است؟
پیدا کردن سوژه همان سوژهای است که فرد به آن علاقه مند است و یا به این صورت است که به او سوژه ای سفارش داده میشود تا او بسازد. معمولا فیلم هایی که برای جشنواره ها به صورت هنری میسازم فیلم هایی هستند که خودم موضوعشان را انتخاب کرده و در موردش تحقیق کرده ام و سپس به سراغ ساخت آن می روم، معمولا این بخش از کار مدت زمان زیادی میبرد چرا که ممکن است همزمان مشغول به مطالعه و تحقیق در مورد سه سوژه مختلف باشم تا به موردی برسم که کاملا قابل اجرا باشد چراکه ممکن است سوژه ای بسیار مورد علاقه شما باشد اما قابل اجرا نباشد مثلا سوژه ای بود در سالهای اخیر که تا شیراز و اردبیل برای تحقیق در موردش رفتم اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که ساخت آن به صلاح کاراکتر نیست. ما به عنوان مستند ساز بیش از آنکه سوژه را دوست داشته باشیم باید به زندگی و آینده کاراکتر سوژه اهمیت بدهیم چون ما در مورد آنها مسئول هستیم. چراکه کاراکتر به دلیل شناخت کمی که از تاثیر آن مستند بر زندگی اش دارد ممکن است متوجه عواقبی که در انتظارش است نباشد اما ما به عنوان مستند ساز به این امر آگاه هستیم و اجازه نداریم سرنوشت کاراکترهای مستندمان را قربانی خوشایند و علاقه مان به سوژه کنیم. اعتماد سازی در زمینه ساخت مستند از یک سوژه به شدت پروسه سخت و مهمی است، که اگر درست انجام نشود فیلم مستند واقعی نشده و چهره واقعی از موضوع و سوژه ارائه نمیشود، کاراکتر در طول ساخت فیلم به سازنده نزدیک میشود و چیزهایی را میگوید و نشان میدهد که بعدها ممکن است به او آسیب بزند بنابراین اینجا سرنوشت کاراکتر است که بواسطه اعتمادی که به ما کرده است در گرو تاثیرات آن فیلم قرار میگیرد و ما در قبال این اعتماد مسئول هستیم.
با توجه به اینکه قبلا هم در آثارتان به تعزیه پرداخته اید مهمترین ویژگی تعزیه از نظر شما چیست؟
این جذاب ترین تعریف از تعزیه برای من است که تعزیه محل تلاقی هنر و دین است. یعنی درست نقطه ای که بسیاری رسیدن این دو را به هم محال میدانند اما در تعزیه به بهترین شکل رخ میدهد. وقتی ما در مورد هنرهای آئینی و نمایش آئینی صحبت میکنیم در واقع داریم از نقطه ای میگوییم که این دو با هم ترکیب شده و به اوج رسیده اند و حاصلش نمایش تعزیه است. درست به همین دلیل میتوان به شدت به این نقطه بها داده و به آن پرداخته شود که باعث رشد و توسعه تعدد اجراهای تعزیه میشود، فکر میکنم که باید یک برنامه ریزی دقیق و اصولی برای آن انجام شود چون هنر تعزیه یک مبلغ بزرگ فرهنگی است و میتواند مفاهیم زیادی را در دل خود جای دهد.
از نظر شما سینمای مستند در چه حد میتواند برای شناساندن یک کشور و آداب و سنن آن موفق باشد و اساسا حمایت از سینمای مستند در این راستا باید چگونه باشد؟
ما باید قبل از هر چیزی حقایقی را بپذیریم، اینکه سینمای داستانی سینمای جذاب تر و پر مخاطب تری نسبت به سینمای مستند است اما این نباید باعث غافل شدن از ارزش های سینمای مستند شود. صداقتی که در سینمای مستند وجود دارد باعث باورپذیری بیشتر آن شده و مخاطب مستقیم تر و راحت تر حرف ما را قبول میکند و پیام ما به او میرسد. به همین دلیل در حوزه هایی مثل معرفی کشور و فرهنگ مردم در حوزه توریسم و حوزه های مشابه قطعا سینمای مستند تاثیر مستقیمی دارد. بسیاری از مواقع دیده ایم که برای مسابقات جام جهانی برای معرفی یک کشور و فرهنگش فیلمهای مستندی با بودجه های کلان ساخته شده و چند برابر یک فیلم داستانی برایش هزینه شده اما بخاطر کارکرد بسیار بالایی که دارد اینکار را انجام میدهند.
سخن پایانی
علاوه بر اینکه این فیلم در مورد هنر ارزشمند تعزیه است دوست دارم که مردم با هر تفکر و نوع نگاهی بیایند و به فیلم فرصت دیده شدن را بدهند. دوست دارم به شکلی نظراتشان را به من منتقل کنند چون هم خودم و هم فیلم، در اینستگرام صفحه داریم و از این طریق میتوانند با ما در ارتباط باشند و خوشحال میشوم که نظرات زیبای مخاطبان را بدانم و در نهایت از تیم صبا بخاطر توجه شان به این موضوع تشکر میکنم
مریم عظیمی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است