روزنامه صبا

روزنامه صبا

گفتگوی صبا با عوامل نمایش «محاکمه النا»

محاکمه‌ای قرون وسطایی در قرن بیست و یکم


در این شماره از روزنامه با عوامل نمایش «محاکمه النا» به کارگردانی فرشید ذولفقاری‌فرد به گفتگو پرداخته ایم.

نمایش محاکمه النا به نویسندگی و کارگردانی فرشید ذولفقاری‌فرد از تاریخ ۹ مرداد در سالن شماره ۲ ارغوان آغاز به اجرا کرده و توانسته است توجه مخاطبان را به خود جلب کند. تهیه‌کنندگی این نمایش بر عهده فرزاد و آرش رزاقیان می‌باشد. فرشید ذولفقاری ساخت فیلم کوتاه و برگزاری نمایشگاه عکاسی را در کنار نوشتن نمایشنامه بنکسی بزرگ که سال گذشته در سالن شانون به روی صحنه رفت در کارنامه خود دارد. در ادامه مصاحبه خبرنگار صبا با عوامل این نمایش را می‌خوانید.

فرشید ذولفقاری:توجه من همیشه معطوف تناقظات زندگیست

ایده اصلی این نمایشنامه چطور شکل گرفت؟

حقیقتا این مسئله را بخوبی به یاد ندارم اما از آنجایی‌که در زندگی‌های‌مان به شدت با تناقض روبرو هستیم همانطور که سیگار و نوشابه مصرف می‌کنیم در حالیکه می‌دانیم سرانجام مرگمان بخاطر مصرف همین‌ها خواهد بود یا اینکه همه دارای روحیه ضد سرمایه‌داری هستیم و می‌دانیم که همه اینها به جیب سرمایه‌داری می‌رود گویی پول می‌دهیم تا ما را بکشند و فکر می‌کنم این مهم بودن تناقضات زندگی برای من و به احتمال زیاد تاثیرات مطالعات و فیلم‌هایی که دیده‌ام در شکل‌گیری ایده اثر تاثیر داشته است.

داستان این نمایشنامه کجا رخ می‌دهد و چرا؟

در یک ناکجا آباد و به دو علت، هم برای راحت‌تر کردن مسئله مجوز و هم جهان شمول بودن موضوع اثر که آن را فراتر از جغرافیایی که در آن زیست می‌کنیم هم می‌توان دید حتی در کشورهایی که برای ما خوش‌نام هستند هم چنین مسائلی وجود دارد.

تمرینات این نمایش چقدر طول کشید و چه چالش‌هایی در روند تولید داشتید؟

تمرینات دو ماه و نیم طول کشید و زمان زیادی نداشتیم و مسیر کارگردانی من برای این اثر مقداری متفاوت و مختص خودم بود چرا که فکر می‌کنم زمانی می‌توانم موفق باشم که کارگردانی برآمده از زیست خود من باشد. برای این اثر من یک ماه اول متنی به بازیگران ندادم و آنها باید به من اعتماد می‌کردند. از فضا سازی آغاز کردیم و فقط به درون بازیگر پرداختیم و چکش کاری بیرونی با بازیگران که این حس و حرکت را کم یا زیاد کن نداشتیم. با فضاسازی سعی کردیم اول احساست بازیگر را به نسبت نقشی که داشت شکل بدهیم مثلا موسیقی پخش می‌کردیم و از بازیگر می‌خواستم که به حسی که موسیقی در بدنش ایجاد کرده حس خشم را اضافه کند و بعد اینکه تیپ شخصیتی را بصورت تیپیکال نشان دهند و سپس باید این حس را با یک آوا و سپس یک کلمه و یک جمله بیان کند، با این جمله‌ها با پارتنرهای نمایشی خود ارتباط بگیرد تا در ادامه داستانی را شکل دهند که ظرف سه دقیقه جمع شود در نتیجه وقتی وارد مرحله متن شدند دیگر شخصیت‌ها و احساسات را درآورده بودند و به نوعی فونداسیون را خودشان چیده بودند.

سبک نمایشنامه محاکمه النا چیست و نظرتان در مورد استقبال و بازخورد مخاطب چیست؟

این نمایشنامه در دسته‌بندی گروتسک یا همان طنز سیاه قرار می‌گیرد و بر تناقض استوار است و آنچه برایم چالش برانگیز بود خنداندن، گریاندن و با تفکر واداشتن تماشاگر به شکل توامان بود و برای‌مان مهم بود که مخاطب به جای حالت احساسی، متفکرانه سالن را ترک کند. خوشبختانه ما به شکلی بسیار خوش شانس بودیم به این معنی که در زمان درست در مکان درست بوده‌ایم ما تبلیغات آنچنانی نداشتیم و در ساعت هفت و همزمان با بسیاری از بزرگان تئاتر اجرا می‌کنیم اما کمتر شبی گمانم در حدود دو شب سولد اوت نداشتیم و از شب اول استقبال خوبی شد که به نظرم دو علت داشت یکی تبلیغات دهان به دهان مخاطبان و دیگری برگه تیوال که مخاطبان برای‌مان نظر می‌گذاشتند و بنوعی پیچیدن خبر نمایش بین انسان‌ها را مدیون مخاطبان‌مان هستیم.

اگر از طریق رسانه ما بخواهید به مخاطبانتان چیزی بگویید آن چیست؟

من قبلا شنیده بودم که در ژاپن به مشتری احترام فراوانی می‌گذارند چرا که اعتقاد دارند که ما هر چه که داریم از مشتری است. برای ما هم همینطور است بیش از آنچه بتوان فکر کرد ما با مخاطب زنده‌ایم. حتی وجود دو مخاطب بیشتر دلگرمی زیادی برای بچه‌های تئاتر ایجاد می‌کند و ما بسیار ممنونیم که می‌آیند و کار ما را می‌بینند این به ما انرژی و دلگرمی می‌دهد تا بتوانیم با این اوضاع اقتصادی تئاتر به کارمان ادامه دهیم.

فرزاد رزاقیان:استقبال مخاطبان غافلگیر کننده بود

لطفا در مورد خودتان و آشنایی‌تان با کارگردان و تئاتر بفرمایید.

رشته تحصیلی و فعالیت من مهندسی عمران است در دوران دانشجویی با آقای ذولفقاری‌‌فرد آشنا شدم و از سال ۹۵ خیلی اتفاقی ایده‌های ایشان را در مورد تئاتر و سینما شنیدم و خوشم آمد. وقتی فهمیدم که به دلایل مالی در حد ایده باقی مانده‌اند و عدد و رقم‌های مورد نیاز را پرسیدم پیشنهاد دادم که با هم کار کنیم در آن زمان فیلمنامه‌ای به اسم نطفه داشتند که ساختیم و تجربه خوب و دوست داشتنی برای‌مان بود تا بعد از کرونا که به من پیشنهاد تهیه‌کنندگی بنکسی بزرگ را دادند که اثر موفقی بود. بعد از آن تصمیم گرفتیم که این کار را ادامه بدهیم و با قدم‌های کوچک ولی پیوسته در این راه رشد کنیم تا اینکه به نمایش محاکمه النا رسید. پسر عموی بنده آرش رزاقیان هم به علت علاقه‌شان به متن و دغدغه مشترکی که با کار داشتند به تیم تهیه پیوستند و از اواخر اردیبهشت تمرینات این اثر شروع شد.

آیا از همکاری مسئولین سالن ارغوان راضی بودید؟

اگر بخواهم بگویم ارغوان ایده‌آل و خیلی خوب بود حرف درستی نیست اما از آنجا که قضاوت ما باید بر اساس شرایط باشد و با در نظر گفتن همه پارامترهای موجود من از همکاری با ارغوان راضی بودم هر چند که نقص‌هایی بود. همه ما می‌دانیم که در سال گذشته چه محدودیت‌هایی داشتیم و همین که این سالن هنوز فعال است و با رایزنی می‌توان با آنها همکاری کرد راضی کننده است.

در مورد استقبال مخاطبان بگویید.

استقبال مخاطبان عالی و غافلگیر کننده بود با اینکه می‌دانستیم که اثر مورد استقبال خواهد بود و سولد اوت‌های زیادی خواهیم داشت ولی این حجم استقبال از روز اول باورنکردنی بود و جا دارد که از مخاطبان‌مان تشکر ویژه‌ای داشته باشیم.

چالشی که در تهیه‌کنندگی این اثر داشتید چه بود و به عنوان یه تهیه‌کننده جوان پیشنهادتان به کسانی که علاقه‌مند به این مبحث هستند چیست؟

بچه‌ها مدت زمان طولانی وقت و انرژی می‌گذراند و بحث مالی هم نمی‌کنند اما دست ما بسته است و در این زمینه شرمنده آنها می‌شویم حتی وقتی کار پر مخاطب بوده بعد از چند ماه انرژی گذاشتن یک رقم محدودی می‌توانیم تقدیم‌شان کنیم و این بزرگترین چالش من است. من تئاتر و فیلم را کلا دوست دارم. حال و هوای زندگی انسان را تغییر می‌دهد. دیدن اینکه چیزی ساخته می‌شود که من در آن سهمی ولو کوچک دارم برایم لذت بخش است و پیشنهاد می‌کنم اگر کسی تئاتر را دوست دارد، از روزهایی که به سر تمرین می‌آید و با گروه تعامل دارد همینطور از دغدغه‌ها و سختی‌ها و برخورد نزدیکتر با مخاطبان لذت می‌برد به این فضار و کار ورود شود.

امین قنبری:ما بودن در تئاتر برای من ارزشمند است

در مورد نحوه انتخابتان برای این نقش بگویید

فرشید ذولفقاری‌فرد نویسنده خوبی است او این اثر را چند سال قبل نوشته بود ولی به دلیل کرونا و جنبش‌های اجتماعی سیاسی ایران تا به امروز مجال اجرای آنرا نیافته بود من در تمرینات اولیه نقش میوه فروش را می‌خواندم و نقش فعلی که برادر النا است آخرین نقشی بود که در بازنویسی‌های بعدی به اثر اضافه شد. این کاراکتر را با ویژگی لکنت زبان بازی کردم چرا که مانند باقی کاراکتر‌ها او را یک کاراکتر منفی نمی‌دیدم و تمایل داشتم که مخاطب با نقشم همذات پنداری کند و عملی را که برادر انجام می‌دهد درک کن

برای طبیعی جلوه کردن لکنت زبان در نقش‌تان چه تمریناتی داشتید؟

تمرین بیان در بازیگری نیاز به ابزار ندارد حتی زمانی که پشت فرمان ماشین هستید هم می‌توانید انجامش دهید و من هم کاراکترهای مختلف و گویش‌های مختلف را تست می‌کنم و لکنت را از قبل آماده داشتم و در جلسه اول ارائه کردم که مورد پسند کارگردان بود ولی با کمک محمد حدادکاشانی که روانشناس کودک و از بازیگران همین نمایش است، مدل‌های مختلف لکنت را شناختم و یکسری تحقیقات ویدیویی داشتم و نتیجه کار این شد که بر روی صحنه دیدید.

تئاتر چه تاثیری بر روی زندگی شما دارد که با توجه به اینکه از نظر اقتصادی شما را تامین نمی‌کند باز آن را ادامه می‌دهید؟

امرار معاش من از طریق طراحی گرافیک است و با تنظیم زمانم سعی می‌کنم به تئاتر هم بپردازم. همینطور سال‌هاست که کمانچه می‌نوازم و در شاخه‌های دیگر هنر هم فعالیت می‌کنم و هر کدام این هنرها یک بعدی از نیازهای روحی مرا تامین می‌کند اما تئاتر با توجه به اینکه یک فعالیت گروهی است و این ما بودن و جمع بودن به منظور رسیدن به هدفی برای من دوست داشتنی و ارزشمند است. علاوه بر این تمرینات دیگری که در تئاتر داریم برای همه وجوه زندگی‌مان حتی کمک کردن به دیگران و داشتن یک حال خوب تاثیر می‌گذارد جوری که نمی‌توان آن را رها کرد.

مهدی حیدری:دادستان به عملش باور دارد

از نحوه ورودتان به تئاتر بگویید.

رشته تحصیلی من مهندسی صنایع است ولی از همان ابتدای دانشگاه کلاس‌های بازیگری می‌رفتم و در دو تله فیلم حضور داشتم ولی چند سالی بیشتر به شغل مهندسی پرداختم و از تهران دور بودم تا دوباره برگشتم و دوباره کلاس‌های بازیگری رفتم و با همکاری پسر عمویم شرکتی در راستای تولیدات ویژال انجام می‌دادیم مانند ویژال فیلم رخ دیوانه که بخاطرش سیمرغ فجر بدست آوردیم و بعد از چند اثر کوتاه دیگر، تا کار لحظه گرگ و میش همایون اسعدیان و در عرصه نمایش هم مونولوگ آقای فروغی و نمایشنامه خوانی هفت منو و شاخه گلی برای لیلا تا اینکه از طریق یکی از دوستانم با این گروه آشنا شدم و بعد از تست دادن نقش دادستان را به من محول کردند.

در مورد شخصیت پردازی کاراکتر دادستان بگویید.

در ابتدا طراحی شخصیت کمی به سمت طنز رفت ولی طی صحبت‌های‌مان با کارگردان گفتم که این نقش را بسیار جدی می‌بینم. به نوعی به عملش باور دارد و فکر می‌کند که درستش همین است و بک‌گراندی که برایش ساختم این بود که او در کودکی از جامعه ضربه خورده و ظلمی به خانواده‌اش روا داشته شده که دیگر ارزش‌های اخلاقی و باور او به عدالت از بین رفته تنها خودش و خواسته‌اش است که برایش مهم است و با این باور تمام تلاشش را برای رسیدن به نتیجه دلخواهش می‌کند.

اکثر هنرمندان تئاتر برای امرار معاش به شغل دیگری مشغول هستند این مسئله چه آسیبی به فعالیت‌های تئاتری آنها می‌زند؟

یکی از آسیب‌ها تداخل زمانی با برنامه گروه‌های تئاتر است که باعث می‌شود شما فرصت همکاری در پروژه‌های مختلف را از دست بدهید. بعد از نمایش آقای فروغی، شش نمایش به من پیشنهاد شد که به همین دلایل نتوانستم همکاری کنم. سیزده سال کارمند بودم و تئاتر را در کنارش ادامه می‌دادم اما از جایی دیگر گفتم بس است و کلا کار را رها کردم و به شغلی که زمان و آزادی فکری بیشتری به من می‌داد روی آوردم تا زمانی که درآمدم به عنوان بازیگر تئاتر به حدی برسد که بتوانم با تمرکز کامل فقط به این امر بپردازم.

شهلا رحیمی:هر بار جای یک نفر می‌شکنم

نحوه ورودتان به تئاتر چگونه بود؟

رشته تحصیلی من کارگردانی تئاتر است و در نمایش‌های سقراط، دولت ضعیفه، چیدا و …حضور داشتم تا نمایش بنکسی بزرگ که کار قبلی همین گروه نمایشی بود و در نهایت نقش النا بر عهده من گذاشته شد.

نقش النا با ظلم زیادی روبرو می‌شود چالش نقش النا برای شما چه بود؟

چالش من برای این نقش بیشتر این بود که چنین موردی وجود ندارد که یک کور مادرزاد بینا شده باشد، در نتیجه حرکت چشم‌ها و دستانش برایم چالش برانگیز بود، چرا که یک کور مادرزاد رنگ‌ها را نمی‌شناسد، حتی خواب هم نمی‌بیند و در یک تاریکی مطلق زندگی می‌کند و همه چیز برایش بعد از بینایی جدید خواهد بود. من بیشتر با دیدن فیلم‌های مستند و برخورد با افراد نابینا توانستم تا حدی که در اجرا دیدید به نقش نزدیک شوم و در برابر ظلمی که به النا می‌شود و آن حکمی که صادر می‌شود به جای تمام انسان‌هایی که حکم ناحق برای‌شان صادر شده اشک می‌ریزم و هر بار جای یک نفر می‌شکنم.

با توجه به اینکه هم با کارگردانان و فضای حرفه‌ای تئاتر و هم با فضای کار کارگردانی که اثر اول یا دومش است آشنا هستید برای رفع مشکلات امید به چه اتفاقاتی دارید؟

من بزرگترین مشکل را مخاطب تئاتر می‌دانم. فرهنگ‌سازی و تبلیغات کافی در این زمینه نیست ما در تلویزیون تبلیغ فیلم و سریال می‌بینیم اما تا حالا نشده یک تبلیغ برای تئاتر ببینیم.

اگر از طریق رسانه ما می‌خواهید صحبتی با مخاطبان داشته باشید بفرمایید.

فکر می‌کنم که هر تئاتری را پیش از قضاوت خوب یا بد بودن باید دید چرا که هر تئاتری حرفی برای گفتن دارد. پیشنهاد می‌کنم تا جایی‌که می‌توانند همه کارها را ببیند چون در زندگی، فرهنگ و نگرششان بسیار تاثیر گذار خواهد بود.

ویدا قره‌گوزلو:وکالت یکی از شغل‌های مورد علاقه‌ام بود

از ورودتان به دنیای تئاتر بگویید.

سال ۹۳ که در رشته عمران در حال تحصیل بودم با کانون تئاتر دانشکده آشنا شدم و آنقدر آنجا مشغول بودم که هر دو ترم مشروط شدم و انصراف دادم و در کنکور هنر شرکت کردم و در دانشگاه سوره رشته کارگردانی قبول و به صورت حرفه‌ای وارد تئاتر شدم. در نمایش‌هایی مانند دیوار چهارم، تهوع، عروسی و پارلا مده‌آ که اثر مشترک ایران و ایتالیا بود به عنوان بازیگر حضور داشتم که با این اثر هم در بخش بعلاوه فجر بودیم و هم در روسیه، کوزوو و مقدونیه اجرا رفتیم. کارگردانی مونولوگ تو پس از آن بنکسی بزرگ را داشتم تا اینکه نقش وکیل در این نمایش را بر عهده گرفتم.

چالش نقش وکیل برایتان چه بود؟

وکالت یکی از شغل‌های مورد علاقه‌ام بود و این کار باعث شد تا فیلم‌های مستندی که از دادگاه‌ها وجود دارد را ببینم و قانون را مورد مطالعه قرار بدهم. اینکه چه میزان از جدیت و خشمی که در این کاراکتر است باید بر روی صحنه برود و میزان صمیمیت او با کاراکتر النا چالش برانگیز بود که هدایت آقای ذولفقاری‌فرد بسیار کمک کننده بود و دلنشین بودن این کار را دو چندان می‌کرد.

تفاوت تاثیر یک سالن پر از مخاطب با زمانی که مخاطبان استقبال کمی از یک اجرا می‌کنند برای یک بازیگر چیست؟

تلاش من بشخصه اینست که سالن پر و یا خالی تاثیری روی جنس بازی‌ام نگذارد. فکر می‌کنم هر تعداد تماشاگری چه کم یا زیاد وقت گذاشته، اجرای مرا انتخاب کرده و آمده که صد مرا روی صحنه ببیند و اگر بخواهم که به تناسب افرادی که به تماشای کار می‌نشینند لول بازی‌ام را کم و زیاد کنم این نشان از عدم اصالت بازیگر نسبت به کارش است به همین علت نه، تاثیری در اجرای من ندارد، اما انرژی مخاطب کتمان ناپذیر است و طبیعتا بازیگر تمایل دارد که در حین اجرا جمعیت کثیری در حال تماشایش باشند که بعد از اجرا هم او را نقد کنند ولی نباید کیفیت بازی او را تحت تاثیر قرار دهد.

سخن پایانی

درست است که نمی‌توان هیچ آینده‌ای برای تئاتر در نظر گرفت یا پیش‌بینی در رابطه با وضعیت تئاتر داشت و هر چند که در هر برهه‌ای از زمان به تناسب شرایط جامعه این مسئله وجود داشته، اما قلبا دوست دارم که محاکمه النا تمدید شود و امکان اجرا در سالن‌ها و شهرهای دیگر داشته باشد. چرا که شهرهای بسیاری داریم که در زمینه تئاتر محروم هستند. ما مخاطبی داشتیم که از شیراز آمده بود و برای ما بسیار ارزشمند است که این مسیر طولانی را به عشق دیدن تئاتر طی کرده بودند و امیدوارم شرایط به شکلی درآید که نه‌تنها برای تئاتر بلکه برای هر کدام از ما بتوان آینده‌ای روشن پیش‌بینی کرد.

مریم عظیمی

 

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است