گزارش صبا از پژوهش های موسیقی در تعزیه
تعزیه هنری که تجدد را برنمیتابد
در این شماره از روزنامه به موضوع پژوهش های موسیقی در تعزیه پرداخته ایم.
روزهای گرماگرم اربعین است. یاد سیدالشهدا دل همه ما را روانه آن کعبه دلهایی کرده است که سیل خروشان جمعیت از اقصی نقاط جهان به سویش روانه اند. جمعیتی که آرزو میکردیم کاش ما هم یک تن از آن بودیم. تک نوایی از آهنگی عظیم که صدای بلند آن گوش جهان را پرکرده است. موسیقی که برای جاری شدنش در هر نقطه از دنیا نیاز به ترجمه ندارد. این اعجاز موسیقی است که آن را به والاترین هنر بدل کرده است. در این شماره با نگاهی به مقاله ندا دهناد،کارشناس ارشد پژوهش هنر و همچنین پژوهشی از امیرآزادروستا نویسنده وبازیگرتئاتر به بررسی تاثیر و رابطه موسیقی با هنر آئینی تعزیه پرداختهایم.در ادامه با صبا، همراه ما باشید.
تعزیه یا تعزیت؟
تعزیت به معنای تسلی دادن و آرزوی صبر و شکیبایی به مصیبت دیده است. تعزیه عزاداری کردن و واقعه مرگ و شهادت را بصورت نمایشی در آوردن در شبیه خوانی است. در زمان قدیم تعزیتها زمانی بر پا میشد که عزیزی از دست میرفت یا پدیدهای دستخوش قهر طبیعت قرار میگرفت. ریشه تعزیتها در ایران باستان مربوط به دو ماجرای غم انگیز در سنت ایرانی قبل از اسلام است؛ نخست، یادگار زریر ایادگار و دوم نزدیکترین همانندی با تعزیه را در سنن ما قبل اسلام در تراژدی سیاووش میبینیم. مراسم آئینی سوگ سیاووشون پس از مرگ سیاووش در سراسر ولایتهای ایران اجرا میشد. به طور کلی واژگان تعزیه و تعزیت در زمینههای سنتهای اجتماعی دورههای نخست اسلامی به معنی سوگواری گروههای سوگواران برای مراسم سوگواری عاشورا و احساس همدردی با عزاداران امام حسین (ع) به کار برده میشد، اما تعزیه در دوران اسلامی به معنی روضه خوانی و عزداری برای هر یک از امامان مخصوصاً برای برپاداشتن مجلس عزاداری امام حسین (ع) است.
با نگاه کلی به تاریخ تعزیه بعد از اسلام در قرن چهارم هجری در زمان حکومت آل بویه «معزالدوله» اولین کسی بود که عزاداری عاشورا را رسمی کرد و تعزیه داری آل علی(ع) را مرسوم و معمول ساخت.
تعزیه هنری مختلط از هنرها
موسیقی و نمایش دو مولفه اصلی تشکیل دهنده هنر تعزیه هستند که جنبههای نمایشی آن بیشتر نمود دارد. آنچه حائز اهمیت است وجه زبانی و موسیقایی هنر تعزیه است که سبب میشود قوائد تجسمی مشترکی بین تصویر و موسیقی شکل گیرد. شناسایی رابطه تاثیر موسیقی ایرانی براساس شخصیتهای نمایشی تعزیه و شناخت انواع دستگاههای موسیقی ایران و چگونگی به کار بردن آنها در تعزیت بسیار مهم است. موسیقی در تعزیه به دو شکل آوازی و سازی وجود دارد. هنرمندان تعزیه از دیرباز با شناخت کامل موسیقی دستگاهی و مقامی ایران با توجه به نوع تاثیر آن بر شنوندگان و مناسب خوانیها که در میان ایرانیان مرسوم بوده، توانستند آن را بهعنوان یکی از هنرهای مذهبی اعتلا بخشند. در تعزیه از بسیاری از دستگاهها و گوشهها با توجه به نوع نهاد تاثیر آهنگها استفاده میشود. موسیقی و شعر در نمایش تعزیه در دوره قاجار در زمان ناصر الدین شاه اهمیت بسیار پیدا کرد و در این دوره نیز به تکامل رسید. بعد از ورود اسلام به ایران و تحریم موسیقی از سوی روحانیان و فقها، موسیقی در ایران در سه مجرای اساسی تحول یافت؛ نخست موسیقی بزمی، دوم موسیقی عرفانی، سوم موسیقی عامیانه و پس از آن موسیقی مذهبی در ایران بصورتهای روضهخوانی، نوحهخوانی، اذان و مناجات تعزیه و شبیه خوانی شکل گرفت و هنرمندان تعزیه با شناخت کامل موسیقی دستگاهی و مقامی ایران با توجه به نوع تاثیر آن بر شنوندگان و مناسب خوانیها که از دیرباز در میان ایرانیان مرسوم بوده است توانستند آن را بهعنوان یکی از هنرهای مذهبی جلوهگر کنند.
ساختار تعزیه
پیتر جی چلکووسکی، لهستانی تبار، ساکن آمریکا و استاد مطالعات اسلامی و خاورمیانه «دانشگاه نیویورک» معتقد است؛ تعزیه، صحیحترین توصیف از تنها نمایش (درام) بومی ارائه شده دنیای اسلام میباشد.
او که در سال ۱۳۴۷ با رسالهای با عنوان «تاریخ و جنبه ادبی تعزیه» موفق به اخذ مدرک دکترا از دانشگاه تهران شد. تعزیه ایران را نمایشی کاملاً آئینی توصیف میکندکه قالب و مضمون آن از سنن مذهبی ریشهدار متاثر است.
این شرقشناس، ایرانشناس و از مشهورترین تعزیه پژوهان غیر ایرانی که صاحب آثار و تألیفات بسیاری درباره آیین تعزیه و دیگر آیینهای شیعی است میگوید: این نمایش (تعزیه) اگرچه در ظاهر اسلامی اما قویاً ایرانی است که در اصل از میراث خاص سیاسی و فرهنگی خود ملهم است. ویژگی این نمایش آن است که در صراحت انعطاف را با حقایق کلی در هم میآمیزد و با یگانه ساختن هنر عامیانه روستایی و شهری هیچ مرزی میان صورت ازلی و انسان ثروتمند و فقیر، فرهیخته و ساده، تماشاگر و بازیگر باقی نمیگذارد، بلکه هر یک شریک و غنا بخش دیگری است.
چلکووسکی که اولین کنفرانس درباره تعزیه در ایران را در سال ۱۳۵۵ برگزار و همچنین انتشار مقالاتش در قالب کتاب تعزیه: آیین و نمایش در ایران، به جهت کوشش برای معرفی تعزیه در عرصه جهانی و تحقیق درباره مراسم سوگواری محرم شیعیان از جمله مهمترین فعالیتهای او به شمار میروند میگوید: از نظر نشانه شناختی، این هنر برپایه نمایش و موسیقی استوار است. تعزیه به لحاظ اینکه دارای آواز و ساز به همراه رنگ و لباس و ابزارهای نمایشی است بعنوان هنر ناب تلقی میشود و نمایشی است که با تکنیک شبیهخوانی دارای هویت ملی بومی است. تعزیه در آغاز دوره اسلامی سوگواری سادهای از وقایع کربلا بود.
جریانیابی تعزیه در ایران
تعزیهخوانها نقالان قهوه خانهای بودند، که سخنانشان تنها به نقل صریح و یکنواخت تک خوانیهای تکراری، طولانی و اشعارشان ساده و آکنده از عبارات محاورهای بود. این اشعار بصورت کم وزن سروده میشدند و گاه اصلاً دارای وزن نبودند. تعزیه در جریان تکامل خود از شبیه خوانی محض به نمایش مفصل و پیچیده پیرایه های قابل ملاحظهای به خود گرفت که از کیفیت اپراگونه آن کاسته و به جنبههای تئاتری و نمایشی آن افزوده شد. تعزیه نویسان همبستگی و وحدت میان موسیقی و نمایش را با انتخاب دقیق شعر انجام میدادند. در واقع رابطه بین شعر و موسیقی همراه با نمایش الزامی بود. کمکم تعزیهها در محلهایی به نام تکیه برگزار شد اصطلاح تکیه در ایران برای امکان مراسم سوگواری دسته جمعی به کار میرفت. شخصیتهای تعزیه به سه دسته تقسیم میشدند؛ اولیا، اشقیا، اشخاصفیمابین. از نظر دیدگاه موسیقایی در مجالس تعزیه استفاده از شیوههای نقالی، برخوانی و شاهنامه خوانی متداول بوده، این شیوهها با فن صدا و سخنوری و دانش قدیمی و سنتی همراه بود که همواره بهترین مضامین را با بهترین بیان نقل میکردند. تعزیه خوانان عمدتاً کسانی بودند که صدای گرم و خوش داشتند و آگاه به فن آوازخوانی بودند. انواع تصانیف در قالب پیشواز نوحه مرثیه مصرفخوانی و مرکب خوانی از تکنیکهای فرمهای آوازی هنر تعزیه است. تعزیه خوانها جهت انتقال و القای دقیق حس خود از تمام امکانات و داشتههای موسیقی ایرانی استفاده میکردند، در واقع آنچه که مهم بود تطبیق داستان تعزیه همراه با تکنیکها مقامها و گوشههای موسیقی ایران بود. بدین ترتیب موسیقی تعزیه در هر منطقه با تنوع و سبکها و پیدایش فرمهای ممتازی مواجه گردید. از آنجا که واقعه عاشورا و حرمت امام حسین (ع) در بین شیعیان از اهمیت خاصی برخوردار بود مردم سعی در به پا داشتن مراسمی که در شأن ایشان باشد اقدام میکردند و این باعث شد تعزیه به عنوان هنر مذهبی در دل مردم روز به روز رشد کند و باعث پیشرفتهایی از لحاظ موسیقی و نمایش و دیگر اجزای این هنر شود.
موسیقی در تعزیه
موسیقی در تعزیه به دو شکل آوازی و سازی وجود داشته است. موسیقی سازی تعزیه ابتدا به صورت استفاده از طبل و شیپور و به مرور زمان سازهای موسیقی در تنظیم متنوعتر شد و نواختن دوهل، سنج، کرنا و شیپورهای مختلف معمول شد. در موسیقی آوازی تعزیه برگرفته از موسیقی قدیم ایران بوده است استفاده از آوازهای به کار برده شده در تعزیه بر پایه اصول و اصطلاحات خوانندگی است که در رسالههای موسیقی به آن اشاره شده است. موسیقی آوازی در تعزیه خوانی رفتهرفته به همت تعزیه خوانانی که در موسیقی و آواز ورزیدگی و مهارت داشتند تحول یافت و در دوره ناصری از لحاظ وسعت و تنوع در نغمهها به اوج شکوفایی رسید. روح الله خالقی معتقد است؛ موسیقی از راه آواز در تعزیه خوانی حفظ شد و استمرار یافت و خوانندگانی از مکتب تعزیه درآمدند که در فن آوازخوانی به مقام هنرمندی رسیدند و موسیقی ملی را از نابودی رهانیدند، در تعزیه هر نقش آواز خود را داشت، برای امام حسین(ع) نواهای سنگین و جدی مینواختند. که ضمن خون آوری، حس آرامش و امید را القا میکرد مثل مقام نوا، حضرت عباس(ع) چهارگاه میخواند، حر عراق میخواند. شبیه عبدالله بن حسن که در دامان شاه شهیدان به درجه شهادت رسیده، گوشهای از آواز راک را میخواند که به همین جهت آن گوشه به راک عبدالله معروف است. اگر قرار است در تعزیه اذان بگویند حکماً در آواز کردی است. در سوالها و جوابها هم رعایت تناسب با آوازها با یکدیگر شده است، مثلاً اگر امام حسین(ع) یا حضرت عباس(ع) سوال و جوابی داشت امام شور میخواند و عباس هم باید جواب خود را در همان زمینه بدهد. روح الله خالقی موسیقی دان بزرگ عصر ما در کتاب نظری به موسیقی مطالب ارزندهای درباره مقامها و آوازهای ردیف موسیقی ایران دارد؛ مثلا دستگاه شور از ملال و حزن درونی حکایت میکند گاه با نالهای موثر و وقاری پوشیده از حجب و حیا نصیحت و دلداری میدهد. شور را میتوان به انسان سالخوردهای تشبیه کرد که در مقابل ناسازگاری روزگار به عوض آنکه سربر زانوی غم گذارده اشک حسرت ببارد با کمال صبوری و بردباری تامل میکند و درس بی علاقگی و عدم همبستگی نسبت به عالم فانی را میدهد. آواز دشتی نیز که یکی از زیباترین متعلقات شور است حزین و غم انگیز و دردناک است ولی در عین حال لطیف و ظریف است گویی آواز دشتی از حنجرهای خارج میشود که صاحب آن از مکر و حیله و تزویر آگاه نیست. دستگاه چهارگاه؛ نماینده جامع و کاملی است از تمام حالات و صفات موسیقی ایران، این گام تمام خواص موسیقی ایران را در بردارد زیرا درآمد آن مانند ماهور موقر و متین شاد است. چهارگاه مانند انسان کاملی است که تمام خصائص و محسنات ذوق شرفی و احساسات عالیه انسانی را داراست بدین معنی که در برابر سختیهای زندگی صبر و شکیبایی پیشه میکند و تاب و مقاومت دارد بنابراین مقام چهارگاه برای نشان دادن تمام حالات و صفات و کیفیات مناسب است. به همین جهت آن را مهمترین مقام موسیقی میدانند. زندگی معجونی است از غم و شادی و موسیقی چون نماینده کمال احساسات بشر انسان نمیتواند همیشه از پیش آمدهای زمانه شاد و خرم باشد و همان طور که به موسیقی فرح انگیز نیاز است، نیاز به موسیقی غم انگیز هم محفوظ است. اندوهی که از شنیدن این نغمات حاصل میشود در حقیقت غمی نیست که گریه آور و ملالت خیز باشد بلکه حالتی ایجاد میکند که شنونده از روی تاثر سر به جیب تفکر میگذارد.
موسیقی توانست با توجه به عناصر موجود در دستگاهها و مقامها و تطبیق با فرهنگ آئیینهای مذهبی پیش از اسلام خود را در دوران اسلامی در شکل هنرهای مذهبی مانند نوحه خوانی، تعزیه و مناجات حفظ نماید. در تعزیه بخاطر حرمت و احترام به شهدای واقعه کربلا از شبیه خوانهای خوش صدا و آشنا به فن خوانندگی استفاده میشد. از این رو موسیقی تعزیه توانست حکمت واقعه عاشورا را برای اندیشه و تفکر مردمان بگشاید. تعزیه مانند امانت داری بود که موسیقی کهن ایران زمین را در طی سدههای مختلف به امانت گرفته و رفته رفته به نسلهای بعد منتقل کرده است. نوع موسیقی انتخابی در تعزیه در ارتباط با تاثیر آن بر هنر روایت ارتباطی است که با شنونده مذهبی شکل گرفته است. همچنین تنوع نغمهها و آهنگها و استفاده از مقامها و گوشههای با شکوه و نسبتا شاد، مانند راست، پنجگاه، ماهور، همایون و آهنگهای ضربی برای خواندن ترانه، نوحه و پیشخوانیها و آواز بچهخوانها و حتی استفاده از آهنگ ها و مارشهای نظامی به تدریج تقریبا از دوره ناصرالدین شاه به بعد در تعزیه باب شده است.
تعزیه یکی از پررمز و رازترین آئینهای ایرانی
امیر آزادروستا بازیگر تئاتر و تعزیهخوان به خبرنگار روزنامه صبا گفت: ارتباط دراماتیک موسیقی و نمایش درتعزیه و شبیه خوانی یکی از پر رمز و رازترین آئینهای ایرانی است که با تعمق اندیشه درآن میتوان به زیبایی هنری آن پیبرد.
وی معتقد است: یکی از ابزارهایی که پدیدآورندگان تعزیه، آن را بطور صحیح از آن استفاده کردهاند، موسیقی ایرانی است، که به گواه اساتید آواز ایران، یکی از دلایل ماندگاری مقامهای موسیقی درایران، تعزیه بوده است و درمقابل استفاده بجا از آنها، زیباییخاصی به شبیهخوانی بخشیده است.
آزادروستا ادامه داد: ترتیب قرارگرفتن دستگاهها درتعزیه هم درنوع خود بینظیر است، توالی مقامهای آوازی، ومرکبخوانی مرتبط با فراخور صحنه، بقدری زیباست که ایضا چون کنسرت موسیقی تمام نکات آن رعایت شده است. برای مثال در تعزیه حضرتعباس، وقتی که شبیهخوان حضرتعباس، پاسبانی میدهد، در دستگاه دشتی به بالین هر کدام از اولیا میرودکه دیدگاه نمایشی آن رابطه قهرمان داستان با شخصیتهای فرعی داستان را نشان میدهد و در شکلگیری خصوصیات وفاداری، مهربانی وپهلوانی شخصیت قهرمان نمایش بسیارکمک میکند و در ادامه برای اینکه نزدیک صبح با ضدقهرمان داستان مواجه میشود، کمکم آن را ازدستگاه دشتی به سمت چهارگاه میبرد که اصطلاحا به آن ذوالفقارخوانی میگویند و بعد متناسب با زمان مواجهه قهرمان (عباس) و ضدقهرمان (شمر) که در شعر هم اشاره میکند، نزدیک صبح است، ازدستگاه چهارگاه استفاده شده است که کمک شایانی به شخصیتپردازی میکند. آن مهربانی و وفا به اهل بیت، تبدیل به ایستادگی و رشادت در مقابل دشمن میشود و بعد از این مواجهه، در بسیاری از نسخهها با شگرد بحر طویلخوانی بگونهای که این دو شخصیت درحال مجادله کلامی هستند و قهرمان با تمام ارزشهای معنوی خود و ضدقهرمان با ضدارزشها و ارزشهای مادی و دنیوی خود به مکالمه میپردازند و یکی ازصحنههای ماندگار را درتعزیهها رقم میزنند. موسیقی در این صحنه نقشی محوری دارد، چون گفت و گوها گاها بند به بند، بیت به بیت، مصرع به مصرع و بصورت بحرطویل ادا میشوند، که موسیقی هرکدام ازدیگری متمایز است، چنان که درمجادلههای کلامی هم لحنها دارای اوج و فرود وگاهی هم نیاز به خروش و گاهی هم نیاز به نصیحت دارد و موسیقی درهمه این لحظات درخدمت مبانی دراماتیک شبیهخوان است. دراین میان بعضی شخصیتها هم درتعزیه هستند، که تقدس اهل بیت را ندارند و بیشتر پیش برنده داستان هستند، برای مثال چوپان تعزیه، طفلانمسلم که دردستگاه دشتی، دیلمان وگاهی اوقات موسیقی نواحی میخوانند. مثال دیگر در همین مجلس دوطفلان، شخصیت زنحارث وکنیزحارث است، که مکالمهشان دردستگاه همایون و در پیش درآمد آن است و با توجه به اینکه اتفاق درنیمه شب میافتد و سکوت شب درصحنه باید ملموس باشد از این مقام استفاده شده است. امروزه آگاهی نسل جوان به زوایای تعزیه اندک است، اگر تعزیه را با تمام زوایای صحیح آن اجرا کنند زیبایی دو چندانی خواهد داشت. خصوصیت این هنرعظیم این است که هیچ تجددی نمیتواند به آن وارد شود. برای مثال نوحه خوانیهای جدید، شعرهای امروزی، روضه خوانیها و… حتی میتوانگفت بقدری این هنر تخصصی است که هر شاعری نمیتواند صنعت شعری آن و دایره واژگان آن را تشخیص بدهد و برای مخاطب تعزیه هیچ وقت جذاب نبوده و متوجه میشود که آن شعر یا موسیقی جزو تعزیه نیست. برای مثال درتعزیه موسی کاظم وقتی حضرت عیسی به صحنه میآید، با مقام موسیقایی مثنوی میخواند، این مقام بنوعی با صحنه عجین گشته است که هر مقام دیگری را جایگزین کنیم با همه اتفاقات صحنه و شخصیت پردازی و... مغایرت خواهد داشت، چون در درستترین حالت ممکن تعبیه شده است.
سمیه خاتون
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است