روزنامه صبا

روزنامه صبا

کارگردان مستند تا بادها، یادها را نبردند:

از درون نگاتیو آدم­ها را بیرون می­آورم


من هیچ شانسی برای خودم قائل نیستم. دلیلش هم این است که فکر نمی­کنم مستند تاریخی در جشنواره خیلی دیده شود و مخاطب خودش را جذب کند.

احمد صراف یزد، متولد ۱۳۶۲ در شهر یزد است. او فعالیت­های سینمایی خودش را از سال ۱۳۸۰ در انجمن سینمای جوان-دفتر یزد شروع کرده است. از همان ابتدا به سینمای مستند علاقه داشته و سعی کرده در همین حوزه آموزش­های لازم را ببنید و پا به عرصه فیلمسازی بگذارد. صراف یزد تا به امروز حدود ۲۶ کار مستند ساخته و در جشنواره­های مختلف حضور داشته است. روزنامه صبا به بهانه حضور مستند کوتاه «تا بادها، یادها را نبرند» در چهلمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران با احمد صراف یزد به گفت­وگو نشسته است که در ادامه می­خوانید.

قبل از این در جشنواره فیلم کوتاه تهران شرکت کرده­اید؟ در این جشنواره با کدام اثرتان شرکت کرده­اید؟

امسال پنجمین دوره حضور من در جشنواره فیلم کوتاه تهران است. سال گذشته با فیلم «شازده حمام» نامزد بخش بهترین تحقیق و پژوهش در جشنواره شدم. دوره سی­ودوم جایزه بهترین فیلم کوتاه مستند را با فیلم «گاهی فقط عشق» دریافت کردم. امسال هم با فیلم «تا بادها، یادها را نبرند» در جشنواره حضور دارم.

ایده اولیه ساخت اثر از کجا آمد و چطور شکل گرفت؟

علاقه شخصی و دغدغه­ام آرشیو است. فکر می­کنم آرشیو یک سند هویتی است که به اسناد تصویری­ای که باقی خواهند ماند بسیار کمک می­کند. همیشه آدمی بوده­ام که دوست داشته­ام عکس و سند تاریخی جمع کنم. همیشه دوست داشتم درباره تاریخچه عکاسی شهر یزد یک فیلم بسازم و قصه بگویم. چند فریم عکس پیدا کردم و سعی کردم احوالات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی شهر یزد را به­واسطه عکاسانی که این عکس­ها را گرفته­اند روایت کنم.

چه مدت زمانی صرف تحقیقات و پژوهش اولیه اثر شد؟ برای اثر فیلمنامه نوشتید و یا داستان با جلو رفتن اتفاقات درحین فیلمبرداری شکل می‌گرفت؟

من به فیلمنامه در فیلم مستند بسیار اعتقاد دارم. امروزه سینمای مستند در دنیا به گونه­ای پیش می­رود که باید فیلمنامه داشت. برای این پروژه نیاز بود تاریخ اجتماعی شهر یزد را بررسی کنم. چیزی حدود چهار ماه مرحله تحقیق و پژوهش و یک ماه مرحله گفتار متن طول کشید.

«تا بادها، یادها را نبردند» در کدام نوع مستند دسته‌بندی می‌شود؟

این کار یک مستند تاریخ اجتماعی در گونه شاعرانه است. من سینمای مستند شاعرانه خیلی دوست دارم و فکر می­کنم می­تواند تأثیرگذاری بیشتری روی مخاطب داشته باشد.

دلیل نبود تنوع ژانر در مستند کوتاه را چه می‌دانید؟

این مسئله واقعاً باید ریشه­یابی شود و با گفته من این مسئله حل نمی­شود. من فکر می­کنم بخشی از مشکل همین جشنواره­ها و فیلم­هایی که اسم­شان فیلم جشنواره­ای است، هستند. مثلاً در سه دوره از یک جشنواره فیلم­ها با سوژه اجتماعی می­آید و دیگر ما باید فقط در این موضوع کار بسازیم. آیا کار محیط زیست یا تاریخی نمی­توان تأثیرگذار و مفید باشد؟ بخش دیگر هم مسئله بودجه است. بودجه تولید در سینمای مستند بالا است و در کنارش صبوری هم می­طلبد. اما نه خیلی این صبر قابل مشاهده است و نه جایی برای تخصیص دادن بودجه کافی وجود دارد.

اگر بخواهید ماجرای مستند خودتان را تعریف کنید، چطور تعریفش می‌کنید؟

در آرشیوهای خانگی یا دولتی عکس­هایی وجود دارند که اغلب آن­ها به شیوه­های درست و دقیقی نگهداری نمی­شوند و درحال نابودی هستند. این اتفاق در مورد عکس­های موجود در خانه­ها بیشتر است. قصه این فیلم قصه چنین اتفاقاتی است که از درون فریم­ها و نگاتیوها آدم­هایی را بیرون می­آورم تا به مخاطبم بشناسانم و بگویم در چه احوالاتی زیست می­کرده­اند. یکی از این عکس­ها برای حدود ۱۸۰ سال پیش بود. در فیلم به این موضوع هم اشاره می­شود که اولین عکس ثبت شده در یزد کدام است و اولین عکاس تاریخ معاصر شهر یزد کیست. خلاصه بخواهم بگویم فیلم، یک روایت تاریخی، فرهنگی، اجتماعی از شهر یزد به مدد نگاتیوها و عکس­های فراموش شده است.

با توجه به شرایط متفاوت ساخت فیلم مستند، بخش تدوین را می­توان جزو مراحل تولید دانست؛ طبق این تعریف، روند فیلمبرداری و تولید اثر چقدر زمان برده است؟

چون کار بیشتر آرشیوی بود، فیلمبرداری کار خیلی زمان نبرد و تصاویر فیلم در شش روز فیلمبرداری شد. بیشتر زمان در این نوع کارها در مرحله جست­وجو و پیدا کردن آنچه از آرشیو می­خواهیم سپری می­شود. مهم­ترین قسمت کار قسمت نوشتار گفتار متن است و برای رسیدن به آن متن باید خیلی مسیرها را رفت و بسیار سختی کشید. در زیرمتن کار به این موارد هم اشاره می­شود. نکته­ای هم که در کار مستند وجود دارد این است که روند تولید و تدوین همسو باهم جلو می­روند و نمی­توان جدای­شان کرد. اگر بخواهم زمان کلی و تمام مراحل کار را بگویم، یک سال طول کشید.

در اثر از بازیگر هم استفاده کرده‌اید؟

خیر. هرکس در فیلم حضور دارد شخصیت واقعی است.

اثر در کدام شهرها فیلمبرداری شده است؟

فیلم کاملاً در شهر یزد فیلمبرداری و ساخته شده است.

بودجه اثر چقدر بوده و از چه منابعی تأمین شده است؟

بخشی از بودجه کار را از مرکز استانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در یزد دریافت کردم و باقی بودجه را به­صورت شخصی هزینه کرده­ام.

برای «تا بادها، یادها را نبرند» در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران شانس جایزه قائل هستید؟

من هیچ شانسی برای خودم قائل نیستم. دلیلش هم این است که فکر نمی­کنم مستند تاریخی در جشنواره خیلی دیده شود و مخاطب خودش را جذب کند. البته برای من واقعاً مهم است که فیلم دیده شود و مخاطب کار را دوست داشته باشد و بتواند با کار ارتباط برقرار کند.

در آخر اگر نکته یا صحبتی هست، بفرمایید؟

دوست دارم به این نکته مهم اشاره کنم که واقعاً با ۶۰ یا ۷۰ میلیون می­شود فیلم ساخت؟ آن هم فیلم مستند که کارگردان و عوامل شش ماه تا یک سال و گاهاً هم بیشتر درگیر یک پروژه هستند؟ اکثر ما فیلمسازان مستند کار دیگری نمی­کنیم و منبع درآمد و اصولاً شغل­مان همین است. واقعاً با چنین شرایطی کار کردن بسیار سخت است. این اتفاق خوبی برای حوزه مستند نیست. حوزه­ای که واقعاً در آن فیلم­های مهم و تأثیرگذاری ساخته می­شود وگاهاً هم تأثیرگذارتر از فیلم­های داستانی هستند. فیلم­سازان حوزه مستند واقعاً دغدغه­مند هستند و عاشقانه کار می­کنند. به­نظرم نسبت به سینمای مستند بسیار بی­مهری صورت گرفته و می­گیرد. نکته دیگری هم دوست دارم بگویم، مسئله تمرکز زدایی است و بسیار مهم است که این اتفاق پیگیری شود و همه چیز در تهران خلاصه نشده و نگاه ویژه­تری به سینما و فیلمسازان شهرستانی شود. در نهایت هم امیدوارم اتفاقات خیلی خوبی برای سینما و فیلمسازان مستند کشور بی­افتد.

مصطفی کزازی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است