روزنامه صبا

روزنامه صبا

نویسنده نمایش حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها:

محمد منعم:نمایشنامه‌ای، هدیه روزگار قرنطینه


حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها را در روزهای قرنطیه‌ کرونا نوشته‌ام.

محمدهادی عطایی، بازیگر و کارگردان تئاتر، این روزها نمایش حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها را روی صحنه سالن سایه تئاترشهر دارد. او به همراه ویدا جوان بازیگران نمایشی هستند که به یکی از دغدغه‌های جامعه امروز ایران می‌پردازد اما هادی عطایی در عین حال دل پر دردی هم دارد از همین رو و به بهانه‌ اجرای این نمایش با او گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم تا از ورود بازیگران تئاتر به سینما و تلویزیون و موفقیت آنها در عرصه تصویر سخن بگوید. کارگردان نمایش حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها به استفاده از بازیگران تلویزیون در تئاتر معترض بوده و معتقد است که این بازیگران در دوران بیکاری خود وارد تئاتر شده و بعضا دستمزدهایی بالاتر از اهالی تئاتر می‌گیرند که با هیچ معیاری همخوانی ندارد. او نمایش جدید خود را اثری در ستایش خانواده می‌داند، آنچه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی خبرنگار صبا با عوامل این نمایش است.

محمد منعم:نمایشنامه‌ای، هدیه روزگار قرنطینه

از روند شکل‌گیری و نوشتن این نمایشنامه بگویید.

حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها را در روزهای قرنطیه‌ کرونا نوشته‌ام. طبیعتاً در آن روزها بیشتر می‌خواندم چون وقت بیشتری داشتم. کمی هم عذاب وجدان داشتم که چرا من می‌توانم بخوانم و ببینم و بنویسم در این شرایط، اما هستند کسانی که اگر یک روز بیرون نروند باید شب را گرسنه سر کنند. هر چند ممکن است این پرسش نیز پیش کشیده شود که چرا عذاب وجدان؟ مگر مسئولیتی داری؟ و خب نه ندارم و نمی‌دانم چرا عذاب وجدان داشتم. به هر حال از کودکی احساس گناه بابت فعالیت‌های لذت‌بخش تقریباً در ما نهادینه شده است. تا مدتی از آنجا که روی یک طرح سریال معمایی کار می‌کردم طبیعتاً بیشتر رمان پلیسی و جاسوسی می‌خواندم. الری کوئین و ژرژ سیمنون و جان لوکاره. بعد از سرانجام یافتن طرح پلیسی از آنجا که بلد نیستم یک ماه یا بیشتر مشغول خواندن یک کتاب باشم و ترجیحم خواندن یک‌باره کتاب در حداقلِ نشست‌هاست، کتاب‌های حجیمی که منتظر بودم روزی فرصتی پیش بیاید و بخوانم‌شان را انتخاب کردم. دن‌کیشوت اولینش بود. خواستم بروم سراغ جنگ و صلح ترسیدم زبان نوشتارم خیلی ترجمه‌ای شود به جایش مشغول شاهنامه شدم. اما از مصرف کالاهای فرهنگی که بگذریم و به تولید برسیم باید بگویم، روزهای ابتدایی قرنطینه مقارن بود با روزهای پایانی طراحی سریال معمایی.  نمایشنامه «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها» مانند مجموعه نمایشنامه‌هایی که اصطلاحاً خوش‌ساخت نامیده می‌شوند و تمرکزشان بر تکنیک‌های روایت و درام‌پردازی در ژانرهای وحشت، پلیسی، معمایی و تریلر هستند بر همین پایه‌ها استوار است. نسخه اولیه این نمایشنامه را سال ۱۳۹۲ نوشتم و یکی دو سال بعد از نگارش نسخه نخست آن یک بار بازنویسی شد، اما راضی‌کننده نبود تا اینکه زمان گذشت و بهانه‌ای که پیام لاریان به من داد باعث تمام شدنش شد شاید جمله راضی‌کننده‌تر از قبل شده، انتخاب بهتری باشد چون در پس ذهنم به اجرا کردنش هم فکر می‌کردم. یک نمایشنامۀ جمع و جور دو نفره. قرار بود یک بار بنشینیم با هوتن شکیبا بخوانیمش که کرونا نگذاشت و شاید هم بهتر شد که نخواندیمش تا نسخه بازنگری شده‌اش را بعداً بخوانیم. این ماند و مشغول کارهای دیگر شدم تا هادی عطایی به صرافت اجرا و کارگردانی این نمایش افتاد. در انتها باید تشکری کنم از ابراهیم عزیزی که نخستین بار او از من خواست این نمایشنامه را بنویسم و تشکری بیشتر از سونیا سنجری و محمدهادی عطایی که با اتودهای بداهه درخشان‌شان لحظات نابی را رقم زدند که بخش‌هایی از این نمایشنامه مدیون آن‌هاست.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است