روزنامه صبا

روزنامه صبا

بازیگر نمایش زخم:

بزرگترین چالش من تحمل سختی‌ها بود


تصور می‌کنم که اگر قرار بود هر روز بجنگم تا یک مسیری را برای تجربه کردن و به هدف نزدیک شدن پیدا کنم چقدر دچار سختی می‌شدم.

این روزها نمایش‌های مختلفی بروی صحنه است که کادر بازیگرانش هنرجویان دوره‌های آموزش تئاتر هستند خبرنگار صبا با توجه به امتیازات مخاطبان تئاتر در سایت تیوال به سراغ نمایش زخم که اجراهایش تا ۱۶ آبان در تماشاخانه سیمرغ ادامه دارد رفته و با عوامل این نمایش گفت و گویی ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید.

آناهیتا راستانی:بزرگترین چالش من تحمل سختی‌ها بود

از خودتان و چالش این تجربه و افزوده‌اش به زندگی‌تان بگویید.

من هفده ساله هستم و این اولین همکاری من با آقای فرهادنیا بود. بزرگترین چالش این بود که بتوانم سختی‌های اجرا را تحمل کنم. این نمایش با توجه به سبک ابزوردی که داشت اثر سنگینی بود و جای خوشحالی دارد که تلاش‌مان جواب داد. به نظرم فعالیت در امر تئاتر بسیار کمک کننده است. همین که می‌توانم در این سن خیلی راحت در اجتماع صحبت کنم و در ابراز کردن خود در جامعه موفق باشم به نظرم از تاثیرات تئاتر بر زندگی من است.

 سحر مجد:یک مسیر امن اعتماد به نفس می‌دهد

 ورودتان به این اجرا چگونه بود؟

این دومین اثر تئاتری است که با آقای فرهاد نیا کار می‌کنم. نمایش قبلی عشق در پیری بود و ورودم به عرصه بازیگری با همان کار بود. من با آقای فرهاد نیا در دانشگاه و بواسطه کلاس بازیگری که با ایشان داشتم آشنا شدم. لطف کردند و از من برای تست دعوت کردند که خدا را شکر موفقیت آمیز بود و توانستم در این اثر بازی کنم.

 همکاری با آقای فرهادنیا چگونه تجربه‌ای بود؟

برای من ایشان حکم خانواده را دارند. هر روز ساعت بسیار زیادی ایشان را می‌بینم و کمکشان را در هیچ زمینه‌ای دریغ نمی‌کنند. خیلی وقت‌ها می‌آیند و ساعت‌ها با ما صحبت می‌کنند تا مطمئن شوند که از نظر روحی، روانی برای تمرین و اجرا آماده هستیم این حالت حمایتی باعث می‌شود ایشان درست مانند یک پدر برای ما باشند و همکاری با ایشان باعث افتخار است.

اهمیت قرار گرفتن در مسیری که انرژی یک بازیگر را هدر ندهد چیست؟

این مسئله باعث می‌شود تا اعتماد به نفس فرد از دست نرود. تصور می‌کنم که اگر قرار بود هر روز بجنگم تا یک مسیری را برای تجربه کردن و به هدف نزدیک شدن پیدا کنم چقدر دچار سختی می‌شدم. ولی الان اینجا جایم امن است و آقای فرهادنیا این احساس امنیت را به ما می‌دهند و این اعتماد به نفس را در خودمان می‌بینیم که حس می‌کنیم به خاطر وجود این پشتوانه و حمایت آقای فرهادنیا می‌توانیم مسیرمان را به درستی دنبال کنیم.

چالش این نقش برای شما چه بود؟

برای درک این نقش و این متن نیاز داشتم تا مکتب‌های زیادی را مورد مطالعه قرار بدهم و خب کار سختی بود. ساعت‌ها برای نقشم زمان گذاشتم با آن خندیدم و گریه کردم و الان فکر می‌کنم در نقطه‌ای هستم که در نقشم راحتم. به نظرم بزرگترین سختی آن زمانی بود که می‌خواستم تازه با این نقش آشنا بشوم و فقط این را می‌دانستم که خیانت کرده و خیانت دیده ولی الان می‌دانم که در هر شرایطی این نقش چه واکنشی خواهد داشت.

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است