روزنامه صبا

روزنامه صبا

علی سیروسیان:

گوریل پشمالو بیش از هر زمانی جواب می‌دهد


. سالن انتظامی از لحاظ ساختار  سالن خوبیست هرچند که کوچک است و تعداد مخاطب بالایی در آن جای نمی‌گیرد ولی از نظر کیفی سالن واقعاً خوبی است و آنچه که ما می‌خواستیم را داشت.

نمایشنامه گوریل پشمالو نوشته یوجین اونیل این روزها در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان با علاقه‌مندان به تئاتر دیدار می‌کند. علی سیروسیان به همراه گروه جوانش اجرایی متفاوت و پر انرژی را تقدیم مخاطبان می‌کنند. به بهانه امتیاز بالای کاربران تیوال به این نمایش خبرنگار صبا گفت‌وگویی با عوامل این نمایش داشته که در ادامه می‌خوانید.

گوریل پشمالو یکی از پیچیده‌ترین نمایشنامه‌های قرن بیستم است. روند کار روی متن برای رسیدن به اجرا چگونه بود؟

بله این متن به شدت سخت و سنگین است. زمانی که این متن را انتخاب ‌کردم حدس می‌زدم که احتمالاً مخاطب عام  در ارتباط گرفتن با این متن دچار سختی شود ولی برای مخاطب تئاتری حتی خواندن کتابش هم مسلماً بسیار لذت بخش خواهد بود. به نظرم گوریل پشمالو حرف بسیار مهمی می‌زند و با اینکه سال‌ها از این متن گذشته حرفش هنوز در جوامع دیده می‌شود و جواب می‌دهد. به همین علت هم خیلی دوست داشتم پیامی که گوریل پشمالو دارد به کسانی که این کتاب را نخوانده‌اند برسد پس تلاش کردم کار را سبک‌تر کنم جوری که مخاطب عام هم بتواند با آن ارتباط بگیرد، دوستش داشته باشد و به آن حرفی که می‌خواهد بزند تا آخر گوش بدهد. بنابراین یک سری از پارت‌های تکرار شونده را حذف کردیم و موسیقی به کار اضافه شد و یک مقدار رنگ و لعاب بیشتری به کار دادیم تا مخاطب عام جذب شود در این زمینه مهمترین المان موسیقی بود. در تمرینات ایده‌های مختلف را تست کردیم تا ببینیم چه می‌توانیم بکنیم که اثر هم برای ما و هم برای مخاطب راحت‌تر شود. آقای اکبر زنجانپور اجرای فوق العاده‌ای از نمایشنامه گوریل پشمالو به صحنه برده‌اند و از آنجایی که مسلماً نمی‌توانستم حتی نصف کاری که آن گروه انجام داده بود را انجام بدهم سعی کردم چیزی که به نظر خودم بیشتر شبیه به من است را به کار اضافه کنم و یک المان‌هایی از خودم در اثر باشد.

صحنه سالن استاد انتظامی چندان بزرگ نیست اما با یک دکور چند منظوره فضاهای مختلف کشتی، کافه، زندان و همینطور اتحادیه را نشان داده‌اید و با کمک نور فضا سازی‌های متفاوتی ایجاد کرده‌اید لطفاً در این موارد بگویید.

برای طراحی صحنه ما ایده‌های متفاوتی را اتود زدیم و به پارامترهای متفاوتی فکر کردیم ولی مهمترین مسئله هزینه بود که دست  ما را می‌بست. یک سری از ایده‌ها هزینه‌های بسیار زیادی در برداشت و مدام مجبور بودیم که کار را سبک‌تر کنیم. ولی امروز میبینم که صحنه‌ انتخابیمان خیلی در کار به ما کمک کرد. در قسمتی از نمایش ما صحنه‌ای از کار آتش اندازان کشتی را می‌بینیم که نور از پشت به بازیگران می‌تابند و به نوعی  ما تصویری ضد نور و سایه‌وار از آنها می‌بینیم با اینکه ممکن است نور در این لحظه‌ حتی مخاطب را اذیت کند ما ترجیح دادیم که به این شکل باشد چون فکر می‌کنم متن به شکلیست که شاید مخاطب باید در آن شرایط زندگی که بازیگران نقش‌ها ایفا می‌کنند سهیم شود و تجربه‌ای مشابه را زیست کند در نتیجه در صدای سوت قطار هم از یک صدای گوش خراش استفاده کردیم. تعمداً صدایی را انتخاب کردیم تا همان قدر که به صورت ناگهانی به کارگران استرس و شوک وارد می‌کند به مخاطبین نیز استرس و شوکی حتی بیشتر وارد کند.

 نمایش بخش‌های موزیکالی دارد که طراحی حرکت متناسب با آن صحنه‌ها بر عهده علی آریا بوده آیا به دیدگاه شما نزدیک بود؟

بله، ما برای صحنه کار آتش‌اندازان نیاز به فرم داشتیم و با توجه به اینکه این صحنه ضد نور است مجبور بودیم حرکاتی انتخاب کنیم که در لحظه جذاب باشند. بازیگر شعر می‌خواند و کاری انجام می‌دهد در نتیجه ما به استفاده از فرم روی آوردیم. آقای علی آریا یک سری حرکات طراحی کردند که به صورت فرمیک کار چند کارگر آتش انداز کشتی را که توسط فردی رهبری می‌‌شوند به همراه موسیقی و سرود خواندن نشان می‌داد.

بزرگترین چالش‌‌های شما در تولید این اثر چه بود؟

یکی از چالش‌ها این بود که خودم بتوانم ارتباطی که لازم است را با متن برقرار کنم.  می‌دانم که این متن شاید خیلی بزرگتر از من باشد و اینکه من بتوانم اثری بر اساسش بسازم و انتقالش بدهم خیلی سخت بود. چالش دیگر این بود که تعدادی از بازیگران کار اولی بودند و من باید با آنها طوری کار می‌کردم که این مسئله به چشم نیاید و اگر کسی بازیگر و گروه را نمی‌شناسد متوجه این کار اولی بودن بازیگرها نشود. پس باید بازی‌ها یکدست می‌بودند و بازی بازیگران هم در سطح و لولی مشابه می‌بود تا مثلاً با سطح بازی آقای ایرجی که سال‌هاست بازیگر هستند فاصله کمی داشته باشد و در آخر بزرگترین چالش خود تئاتر کار کردن است. اینکه به یک سالن برسید، تبلیغات کنید و چطور وقتی چهره در کار ندارید دیده شده به چشم بیایید.

 همکاری سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان با شما چگونه بود؟

آقای پیام لاریان حمایت زیادی از من کردند. سالن انتظامی از لحاظ ساختار  سالن خوبیست هرچند که کوچک است و تعداد مخاطب بالایی در آن جای نمی‌گیرد ولی از نظر کیفی سالن واقعاً خوبی است و آنچه که ما می‌خواستیم را داشت.

سخن پایانی

فکر می‌کنم گوریل پشمالو، هنوز و حتی بیش از زمانی که خود متن نوشته شده است جواب می‌دهد چرا که راجع به اختلاف طبقاتی، اینکه جامعه چگونه روی یک فرد تاثیر گذاشته و نابودش می‌کند و بدون اینکه خبر داشته باشیم چه تاثیری روی یکدیگر داریم است. من واقعاً اعتقاد دارم که می‌توانم یک گوریل پشمالو باشم  و یا اینکه بسیاری از افرادی که می‌بینم به نوعی تبدیل به نوعی از گوریل شده‌اند. فکر می‌کنم این همان حرف جذابیست که در این متن و نمایش وجود دارد. به نوعی همه ما همینیم و کافیست تا این را ببینیم.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است