روزنامه صبا

روزنامه صبا

آتنا تندرو:

از طریق متدهای تئاتر به کاراکترها نزدیک شدیم


ما درجه سنی که برای مخاطبان این فیلم در نظر داشتیم  ۱۶ سال به بالا بوده چرا که ترجیح دادیم افراد با سن کمتر این فیلم را نبینند.

فیلم آویختگی یک درام اجتماعی به نویسندگی و کارگردانی مهدی رضایی است که این روزها در بخش هنر و تجربه سینما ایران اکران می‌شود. آویختگی تلاش کرده تا از منظری جدید به موضوع اعتیاد، عشق و خانواده بپردازد. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار صبا با عوامل این فیلم را می‌خوانید.

 

نقش یلدا تا چه حد به خود شما نزدیک بود؟

یلدا یک مادرنگی در وجودش دارد که از دید همه اطرافیان من این مادرانگی بسیار به من نزدیک بود.  دوست داشتنی و جذاب‌ترین بعد کاراکتر یلدا همان بخشی بود که در تلاش بود تا به امیر کمک کند و او را نجات دهد.

 آیا شما نقدی به کاراکتر لیلا دارید و اگر دارید این نقد چگونه در بازیگری شما انعکاس می‌یابد

بله من خودم نقدهایی به کاراکتر لیلا داشتم به خصوص اینکه لیلا کاراکتری است که می‌تواند در دنیای واقعی وجود داشته باشد. اما انگیزه یلدا برای نجات امیر که متاثر از شناخت عمیق او از جوهره و کاراکتر حقیقی امیر در نبود مسئله اعتیاد است شاید تا حدودی بتواند یلدا را از نقدی که بر او هست مصون نگه دارد. اما در نهایت این نقد بر لیلا وارد است  که او دارد یک از خود گذشتگی افراطی می‌کند. از طرفی یلدا هم یک ازدواج ناموفق داشته و به سمت تئاتر روی آورده و خوب کسانی که در کارهای هنری فعالیت می‌کنند عموما حساس تر هستند.

به نظرم می‌آید که یلدا به خاطر شکست پروژه ازدواج اولش امیر را مانند پروژه‌ای می‌بیند که باید به موفقیت برساند و این موفقیت همان ترک اعتیاد امیر است.

بله فکر می‌کنم یلدا در درونش شاید به دنبال یک سوپر قهرمان است و این در ناخودآگاه یلداست و آگاهانه این کار را نمی‌کند. از طرفی بعد شاعرانه امیر هم یلدا را به شدت تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

 نزدیک شدن به کاراکترها در ابعاد روانشناختی آنها به چه شکل بود؟

یک روانشناس بالینی داشتیم که در نزدیک شدن به این کاراکترها به ما کمک می‌کرد، همینطور خود کارگردان راهنمایی‌های بسیار خوبی داشتند و خودمان هم بسیار تحقیق می‌کردیم. ما تمرین‌های بسیار زیادی برای رسیدن به این نقش‌ها انجام دادیم که اکثر آنها از گذرگاه بدن عبور می‌کرد. آقای رضایی تلاش می‌کرد ما را از طریق متدهای تئاتری به بدن و روان کاراکتر نزدیک کند. ما از متد چخوف برای رسیدن به بدن کاراکترها و از  متد مایزنر برای رهایی در لحظه و نزدیک شدن به پارتنر استفاده کردیم.

سخن پایانی

امیدوارم که مخاطبان این فیلم را ببینند. ما درجه سنی که برای مخاطبان این فیلم در نظر داشتیم  ۱۶ سال به بالا بوده چرا که ترجیح دادیم افراد با سن کمتر این فیلم را نبینند. فکر می‌کنم که «آویختگی» با توجه به فیلمنامه‌، نوع فیلمبرداری‌ و کارگردانی‌اش حرف تازه‌ای برای گفتن دارد. هرچند که ما سالیان درازی است که در تئاتر کار می‌کنیم و در این زمینه بیشتر شناخته شده هستیم اما در سینما اکثر ما بنام نیستیم و این ریسک دیده نشدن اثر را بالا می‌برد به همین دلیل حمایت و توجه مخاطبان است که می‌تواند به این اثر کمک کند تا بتواند در زمینه آسیب‌های اجتماعی صدایش را به قشری که باید برساند.

مریم عظیمی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است