روزنامه صبا

روزنامه صبا

کاوه خداشناس:

 تلاش کرده‌ام بازیگر خوش دقتی باشم


مستوران حال و هوای خاص خودش را با فانتزی جذابی دارد و یک استاندارد سازی در حوزه کارهای تاریخی تعریف کرده است .

تاریخ همواره برای مخاطب جالب توجه است و سریال مستوران در قالبی متفاوت به سمت تاریخ می‌رود. دیدن سریال مستوران برای مخاطبی که علاقه به داستان‌های کهن ایرانی دارد فضای فرحبخش و نوستالوژیک ایجاد می‌کند. مستوران سریال تلویزیونی ایرانی است که فصل اول آن به کارگردانی مسعود آب‌پرور و سیدجمال سیدحاتمی و فصل دوم به کارگردانی سید‌علی هاشمی به سفارش سازمان هنری رسانه‌ای اوج برای شبکه یک ساخته شده ‌است. این سریال روایت‌گر ماجراهایی تلفیقی از داستان‌های کهن ایرانی مانند هزار و یک شب، کشکول، گلستان و شاهنامه است که در جایی در ایران حدود پانصد سال پیش، در شهری به نام «مستوران» رخ می‌دهد. مستوران که داستانی کهن از افسانه‌های دوران صفویان و غزنویان را روایت می‌کند، برداشتی آزاد از رمان مستوران نوشته محمد حنیف است. بازیگران بسیاری در این سریال جذاب ایفای نقش کرده‌اند و خبرنگار صبا به بهانه پخش فصل دوم این سریال با سه بازیگر آن گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

کاوه خداشناس بازیگر خوب و محجوبی است که بدون سر و صدا در بیش از دو دهه دوران بازیگری‌اش نقش‌های جذابی در سریال‌هایی مثل عملیات ۱۲۵، بوم و بانو،صبح آخرین روز، بی همگان و… خلق کرده است. او در مستوران هم  قالبی جدید در باره شخصیت لطفعلی عاشق پیشه و رومانتیک ارائه می‌دهد.

در کارنامه بازیگری شما در چهار – پنج ساله اخیر یک مسیر بسیار قابل احترام از جهت پرداختن به نقش‌های متنوع و مثبت و منفی ( سریال بی همگان) دیده می‌شود. آیا نسبت به گذشته در انتخاب‌های‌تان سخت‌گیرتر شده‌اید؟

در تمام دوران بازیگری‌ام تلاشم این بوده که خوش دقتی کنم……

اما در این سال‌ها این خوش دقتی بیشتر به چشم می‌آید؟

بله، در سال‌های اخیر با پافشاری بیشتری نقش‌هایی را که دوست دارم انتخاب کرده‌ام و بابت این قضیه خوشحالم و امیدوارم این روند ادامه دار باشد و هر کدام از نقش‌هایم یک رنگ داشته باشد و خطی در حافظه مخاطب به وجود بیاورد .

این خط در ذهن من مخاطب با ایفای نقش چند وجهی و منفی بی همگان ایجاد شد….

بهر حال جلوه‌های جدید از بازیگر بیشتر در یاد مخاطب باقی می ماند . خدا را شکر در بی همگان و یکی دو تا کار قبل‌تر چنین روندی را تجربه کردم.

در مجموعه صبح آخرین روز در قالب یک نقش معاصر و اتوبیوگرافی‌وار تلاش کردید قالب درستی را از یک دانشمند هسته‌ای ارائه کنید؟

در این دو سریال اخیرم ( پدر و بی همگان )که برای بهرنگ توفیقی بازی کردم. یک شخصیت نویی را به مخاطب ارائه کردم. در مستوران هم با شخصیت جدید دیگری در معرض دید مخاطب قرار گرفتم که حال و احوال دیگری در یک بستر تاریخی دارد. به نظرم این رنگ‌آمیزی و تنوع، جذاب‌ترین جای کار ما است که دارم تلاش می‌کنم بهتر به آن بپردازم.

در گذشته هم در سریال‌های تاریخی مثل بوم و بانو بازی داشتید و در مستوران هم تجربه جدیدی را در این ژانر انجام می‌دهید؟

بوم و بانو یک اثر تاریخی معاصر است و اتفاقی که در سال‌های اخیر رخ داده است. نویسندگان ترجیح می‌دهند خیلی به سراغ مسائل روز به واسطه ممیزی هایی که نسبت به آن انجام می‌شود نروند و خط سیر داستان را می‌برند به سمت بستر تاریخی و داستان‌شان را روایت می کنند. در کارهای تاریخی نویسنده آزادی عم بیشتری دارد و کمتر نگران ممیزی است.

 به کسی و یا جایی هم بر نمی‌خورد که شکایتی انجام بدهد؟

بله، تاریخ ما هم تاریخ بسیار غنی و پر باری برای روایت دراماتیک داستان است. هر دوره تاریخی ایران پر از جذابیت‌ها و اتفاقات دراماتیزه شده است.

 در مستوران هم یک لا زمانی دیده می‌شود. به طور حتم به کسی و یا جایی بر نمی‌خورد و سوتفاهمی هم ایجاد نمی‌شود؟

البته مستوران برای خودش یک بستر تاریخی تعریف کرده و بیشتر به سمت حکایت و افسانه و اسطوره های ایرانی می‌رود. مخاطب هم اینها را دوست دارد و حافظه باستانی ایرانی‌ها قوی است.

آیا فصل نخست مستوران را دیده بودید و به آن علاقه داشتید؟

مستوران حال و هوای خاص خودش را با فانتزی جذابی دارد و یک استاندارد سازی در حوزه کارهای تاریخی تعریف کرده است .

این استاندارد را بیشتر باز می‌کنید که چه تعریفی دارد؟

سر و شکل، رنگ و لعاب و کلیت کار یک ویژگی متمایز به مستوران داده است.

 اعتقاد دارید در ساختار مستوران نوآوری وجود دارد؟

بله، ساختار اسطوره‌ای و افسانه‌ای در بستری قصه‌گو روایت می شود.

این موضوع در مورد هر دو بخش مستوران قابل تعریف است؟

فصل نخست را کارگردان دیگری ساخته است و کیفیت بالایی دارد. شاید پر ملاتی  قصه بخش اول به قوت بخش دوم نباشد. مستوران دو از این لحاظ پر از روایت جذاب توطئه، عشق، دسیسه و… است.

یکی از چالش هایی که با برخی از گویش سریال‌های تاریخی دارم استفاده از گویش‌های پر طمطراق که گاها هم جذاب نیستند است. اگر بازیگران به زبان امروزی صحبت کنند چه اتفاق بدی رخ خواهد. در این باره چه نظری دارید؟

اصرار و الزامی در جهت استفاده از این گویش پر طمطراق وجود ندارد. بیشتر بحث انتخاب و سلیقه کارگردان است.

آیا شما با این نوع انتخاب موافق هستید؟

بد نیست. ایران سرزمین شعر است و واژه همیشه کارکرد داشته و ریتم در واژه وجود داشته و چه عیبی دارد در میان انبوهی از سریال‌های معاصر که همه لهجه امروزی دارند یک کار ادبیات گفتاری فاخرتر باشد. ویژگی یک متن می‌تواند زبان آراکائیک باشد.

لطفعلی را چگونه دیدید؟ به نظر می رسد برای اولین بار در قالب یک پزشک بازی کردید.

مدتها قبل در سریال همه خانواده من نقش دکتر بازی کرده بودم. از ابتدا هم من را برای نقش لطفعلی انتخاب کرده بودند. من در زمان شروع مستوران در بی همگان بازی می کردم و از حضور در این کار عذر خواهی کردم و قرار شد دوست دیگری این نقش را بازی کند. اما در هفته اول ایشان از اسب زمین خورد و کتفش در رفت و قسمت شد دوباره من این نقش را با تنظیم وقتم بازی کنم. لطفعلی به نظرم آدمی شاعر، عارف مسلک و عاشق پیشه است. آدمی است که پدرش کلی شعر بلد است و مادرش حافظ قرآن است.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است