حسن وارسته:
متولی تئاتر باید استثنا را به جریان تبدیل کند
جشنواره تئاتر فجر صرفاً ارائه دهنده یک ویترین از نمایشهای کشور که حال در این چند سال بخش بینالملل آن هم صرفا محدود به چند کشور شده نیست.
افتتاحیه چهل و دومین جشنواره تئاتر فجر ساعت ۱۸ و سی دقیقه فردا یکشنبه اول بهمن ماه همزمان با آغاز به کار بخش صحنهای این دوره از جشنواره در تالار دکتر ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر برگزار میشود. به همین بهانه در تحریریه روزنامه صبا تصمیم گرفتیم در چالش این هفته، بخش بینالملل مهمترین رویداد تئاتری کشور را با سوالی مورد بررسی کوتاهی قرار دهیم تا پلی برای انتقال نقطه نظرات هنرمندان به مسئولان در جهت رشد و اعتلای فرهنگ و هنر کشور باشیم. نکاتی مانند تاثیر تحریمها، عدم حمایت مادی و معنوی مسئولین از تئاتر در طول سال و نبود سیاستگذاریهای مستمر بینالمللی به عنوان مهمترین نکات مطرح شده در این چالش است که توسط هنرمندان عرصه تئاتر مورد بررسی قرار گرفته است.
متاسفانه نه. تلاشهایی شده و ما اجراهای خوبی در عرصه بینالمللی در مقطعی از زمان که تئاتر جایگاهی داشت و به آن پرداخته میشد، داشتهایم. اما در حال حاضر تئاتر دچار رخوتی شده است که آن بالندگی، زایش و پرورش در آن کم شده و ما دیگر فاقد تئاتر متفکر همسو و همتراز با شاخصههای تئاتر بینالمللی هستیم که یک بخشی از آنها به امکانات برمیگردد، بخشی به محتوا و بخشی به حمایت از گروهها و اینها همه باعث شده که تئاتر روز به روز هم از جریان فاضل فرهنگی دور شود و هم از مسئولین که انگار کمتر رغبتی به تئاتر دارند و هم مخاطب که میبینیم کمتر به سراغ تئاتر میآید. تئاتر در همه جای دنیا شاخصه فرهنگی بوده و هست و اینکه تئاتر باید خودش اقتصاد خود را بگرداند باعث شده است که برخی از مولفههای تئاتر مانند مؤلفههای روشنگری، تفکر و مباحث محتوایی از بین برود و بخشی از آن هم به ماجراهای عدم توازن فرهنگی برمیگردد و ما چندین سال است که با تئاترهای روز دنیا و کشورهای صاحب سبک کمتر مراوده داریم و اتفاقاتی اگر گه گاهی در تئاتر میافتد بارقه و جرقه است نه یک تداوم و سیاستی که برای آن برنامهریزی شده باشد.
جشنواره تئاتر فجر صرفاً ارائه دهنده یک ویترین از نمایشهای کشور که حال در این چند سال بخش بینالملل آن هم صرفا محدود به چند کشور شده نیست. متولیان تئاتر معمولاً باید آثار تئاتری را که در سال گذشته برای آن زحمت کشیده، سیاستگذاری و برنامهریزی کردهاند به عنوان محصول یک ساله یا مثلا ۵ ساله برنامهریزی خود معرفی کنند. نه اینکه ما جشنواره برگزار کنیم و هنرمند خودجوش با کمترین امکانات بیاید در استانها به شکل مهجور کار کند و جشنواره هم صرفا این را در معرض دید مردم و مسئولین قرار بدهد. این اسمش برنامهریزی و سیاست گذاری در تئاتر نیست و سالهاست که حمایت مادی و معنوی از تئاتر رخت بر بسته است و مسئولین تئاتر حتی در تامین مخارج یومیه خودشان برای گرداندن مکانهای اداریشان مشکل دارند. تئاترها در بهترین حالت در این وضعیت اقتصادی چقدر میتوانند روی پای خودشان بایستند؟ شما اگر حمایت مالی و معنوی را از تئاتر بگیرید و به تئاتر بگویید که خودت روی پای خودت بایست قطعاً تئاتر از عمق و تفکر به سمت اینکه بخواهد با ترفندهایی مخاطب جذب کند حرکت خواهد کرد و این ترفندها ممکن است اصولی نباشد مثل جذب بازیگر سلبریتی که هیچ ربطی به تئاتر ندارد یا استفاده از مولفههای نمایشهای تماشاگرپسند. متاسفانه همه اینها دست به دست هم میدهد و شما شاهد تئاتری نیستید که بتوانید به آن ببالید. البته من با استثناها کار ندارم که هم هوششان خوب است هم تئاترهای خوبی میسازند اما کار متولی فرهنگی این است که این استثناها را به یک جریان تبدیل کند. آیا این جریان در کشور وجود دارد؟ متولی فرهنگی همه چیز را بر عهده هنرمند گذاشته و در کنارش هم آن نظارتها را بر تئاتر اعمال میکند و در آخر میگوید که سال گذشته ما چنین آثار نمایشی را روی صحنهها داشتهایم و این ویترین آثار ماست. خب شما نمیتوانید این آثار را در ویترینتان عرضه کنید و بگویید که این آثار محصول زحمات شماست البته که تلاشهایی میشود و ما مسئولین دلسوزی هم داریم اما همه چیز بستگی به حمایت کلان و تعریفش در اعتبار سالانه بودجه دارد. رئیس جمهور و مجلس باید بودجهای را برای تئاتر تعیین کنند در همه جای دنیا تئاتر سوبسید بگیر است چرا که تفکر و اندیشه پرور است به همین دلیل ما شاهد یک سری جشنوارههایی با ویترینهای بسیار ضعیف یا معمولی هستیم که به جای سیر صعودی سیر نزولی دارند و این باعث میشود ما در عرصه بینالمللی هم نتوانیم کارمان را جلو ببریم.
بهناز وفایی وحدت
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است