سرمقاله امیر افشارفتوحی
برای محافظت از فرهنگ غنی کشورمان باید متحد شویم
واقعیت آن است با وجود این که ظاهرا همه چیز روال طبیعی خود را طی میکرد، از درون آتشی زیر خاکستر در حال زبانه کشیدن بود.
از زمانی که مدیریت جدید سینمایی سکان هدایت سینمای ایران را در دست گرفت مافیای سینمای ایران سنگ اندازی پیش روی پیشرف سینمای ایران را در دستور کار خود قرار داد و دیدیم که چه مشکلاتی بر سر راه جشنواره چهلم و چهل و یکم فیلم فجر ایجاد کردند. از دست کاری در آرای مردمی گرفته تا اعلام نتایج برندگان سیمرغ و همچنین اتفاقات دیگری از جمله التهاب سال گذشته که منجر به غیبت خیلی از هنرمندان سینمای ایران در جشنواره چهل و یکم فیلم فجر شد و سوءاستفاده افراد فرصت طلبی که آب در آسیاب دشمن ریختند تا چراغ بزرگترین رویداد فرهنگی کشور را خاموش کنند و آشکارا و نهان سینمای کشور و در نهایت فرهنگ جامعه ایران را مورد هدف قرار دادند.
این که انتقادهایی به فضای فرهنگی بخصوص در جامعه تئاتری و سینمایی وجود دارد غیر قابل انکار است و اگر در رسانهها به نکاتی اشاره میشود قطعا از روی دلسوزی و در راستای هدفمندتر شدن و فرهنگسازی در جامعه است. ایجاد بی نظمی فرهنگی در جامعهای که مدتی دچار التهاب شد و بمباران خبری رسانههای معاند، همگی نشان از جنگ فرهنگی گستردهای علیه کشورمان داشته و دارد تا شاکله فرهنگی ایران را از درون خرد و متلاشی کنند. اما در کنار تدبیر مدیریتی، رسالت رسانهها حکم میکند که با هوشیاری به نشر اخبار و تحلیل و انتقاد بپردازند تا مورد سوءاستفاده افراد تنگ نظر قرار نگیرند.
واضح و مبرهن است که مدیران سینمایی در این مدت با درایت بی نظمی را تا به امروز کنترل کردند و با همتی که داشتند توانستند تا حدی آرامش را به جامعه سینمایی کشور برگردانند و بازتاب این تلاشها که تا به امروز شاهد بودیم با در نظر گرفتن تمام قوت و ضعفها در برگزاری جشنواره ۴۲ فیلم فجر کاملا مشهود است.
حال که بیشتر هنرمندانمان به جهت حمایت از جشنواره فیلم فجر که بزرگترین رویداد فرهنگی و سینمایی کشورمان است پا به عرصه گذاشتهاند انتظار میرفت دستگاههای ذیربط همانگونه که از مردم اتنظار صبوری، وحدت و یکپارچگی دارند خود نیز به این اعتقاد خود پایبند باشند و آن را در حد یک شعار تقلیل ندهند. اما ظاهرا بعضی از مدیران مرتبط با فرهنگ به جای این که با وحدتی مثال زدنی در برگزاری هر چه بهتر و با شکوهتر این رویداد پا به میدان بگذارند و درکنار برگزارکنندگان پرچم سینمای ایران را برافراشته نگه دارند با بی درایتی و نا آگاهانه گویی در زمین دشمن بازی کردند.
امسال که تقریبا همه چیز در برگزاری جشنواره ۴۲ فیلم فجر به نظم درآمده بود شاهد بودیم با توجه به این که سالهاست میزبانی جشنواره فیلم فجر با تشریفات خاص در سالنها و مراکز شهرداری تهران برگزار میشد و اگر چه معمولاً با چالشهایی مواجه بوده اما امسال این چالشها به اوج خود رسید و کار تا آنجا پیش رفت که عاقبت با پا در میانی ریاست محترم جمهوری و دستور موکد شهردار محترم تهران مبنی بر هر گونه همکاری شایسته و بایسته با دستاندرکاران فیلم فجر قرار بر این شد که برج میلاد به عنوان کاخ جشنواره در اختیار ستاد برگزار کننده قرار گیرد اما در حالی که یک روز به آغاز این رویداد بزرگ ملی باقی مانده بود هنوز این چالش ادامه داشت و هنوز تکلیف استقرار گروههای مرجع رسانهای در خانه جشنواره مشخص نشده بود.
واقعیت آن است با وجود این که ظاهرا همه چیز روال طبیعی خود را طی میکرد، از درون آتشی زیر خاکستر در حال زبانه کشیدن بود. آتشی که حریق و دودش به چشم همه کسانی میرفت که باید دلسوزانه و بدون در نظرگرفتن منافع جناحی و سیاسی آنهم در آستانه انتخابات، به فکر برپاکردن جشن چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ وهنر باشند…
پیشتر برخی رسانهها گزارشهایی در باب گروکشی یک سازمان زیر مجموعه شهرداری تهران در تقابل با جشنواره فیلم فجر مطرح کرده بودند که اگر چنین باشد باید فاتحه همه شعارهایی که به زیبایی در باب همبستگی و اتحاد داده میشد و میشود را خواند اما در نهایت شب گذشته با خبر شدیم که مدیران مربوطه به توافق رسیدند تا دشمن و بدخواهانی که گوش به زنگ بودند تا این آتش زیر خاکستر را شعلهور کنند ناکام بمانند و در آخر باز شاهد اتحادی ولو نصفه و نیمه در عرصه فرهنگ و هنر بودیم و این اتفاق در اذهان نقش بست تا ما متحد نباشیم نمیتوانیم از این مرزو بوم و فرهنگ غنی آن محافظت کنیم
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است