روزنامه صبا

روزنامه صبا

خیرالله تقیانی پور:

عهد کرده بودم عاشق نشوم اما شد!


گروه «قلب رقه» بیش از هرچیز همدل و همراه بودند و با عشق و علاقه مشغول کار شدند.

خیرالله تقیانی ­پور متولد ۱۳۶۲ است و از سال ۱۳۸۰ فعالیت حرفه­ای خود را در تئاتر آغاز کرد. اولین اثر ساخته شده از او تله فیلم «تونل» است که در سال ۱۳۹۳ ساخته شد. ناسور، ترور، نجلا و… از دیگر آثار این کارگردان است. فیلم سینمایی «قلب رقه» به تهیه کنندگی سعید پروینی، آخرین اثر کارگردانی و نویسندگی تقیانی­پور است که امروز در سینمای رسانه جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد. به این بهانه با کارگردان، تهیه­ کننده و بازیگر این اثر به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

چه شد که مصمم به ساخت فیلم قلب رقه شدید؟

اساسا از درام عاشقانه که با موقعیت اصلی داستان در تضاد باشد، استقبال می‌کنم. در واقع، معتقدم عشقی که در دل یک خشونت و وحشت شکل بگیرد، موقعیت جذاب و چالش برانگیزی را ایجاد می­کند. «قلب رقه» را نیز به این خاطر دوست دارم که موقعیت عاشقانه­ای در درون گروهک داعش به تصویر می­کشد.

باتوجه به اینکه نویسنده اثر خودتان هستید، چقدر صرف تحقیقات و نگارش فیلمنامه کردید؟

تحقیقات و نگارش فیلمنامه حدودا یک سال طول کشید اما بازنویسی اثر تا لحظه فیلم­برداری ادامه داشت. در واقع در حین فیلم­برداری نیز اگر ایده بهتری در ذهنم ایجاد می­شد حتما تغییر می­دادم.

برای اینکه بتوانیم فضای فیلمنامه و آشنایی با وقایع سوریه و گروهک داعش داشته باشید، چقدر سراغ مستندات رفتید؟

خب دوستان لطف کردن و بیشتر آثار مستندی که در این فضا کار شده بود را در اختیارم گذاشتند. لذا بارها این مستندات را دیدم تا بتوانم درک بهتری نسبت به این مضمون داشته باشم و در نتیجه فیلم تاثیرگذاری را تولید کنم

این فیلمنامه بیشتر به شکل داستان و تخیل نوشته شده یا اینکه از واقعیت الهام گرفته است؟

هر دو. یعنی اینکه یک بخشی از فیلمنامه استفاده از درام بوده و بخش دیگر نیز بر اساس واقعیت­ها الهام گرفته شده است.

همکاری با تهیه­کننده کار چطور شکل گرفت؟

خب ایشان را از قبل می­شناختم. البته قبل اینکه با آقای سعید پروینی به عنوان تهیه­کننده اثر همکاری کنم، قرار بود با آقای فرجی این اثر را بسازم اما بنا به دلایلی نشد و در نتیجه همکاری با آقای پروینی شکل گرفت. که خوشبختانه ایشان تمام تلاش­شان را کردند تا این اثر ساخته شود و نتیجه مورد نظر ایجاد شود.

دکوپاژ را قبل از شروع فیلمبرداری انجام دادید یا به شکل دکوپاژ سر صحنه عمل کردید؟

هر دو. هم اینکه قبل از فیلم­برداری دکوپاژ را بر تخته طراحی کرده بودم و به همکاران ارائه می­دادم تا در جریان کار قرار گیرند و هم اینکه در زمان تولید اگر ایده بهتری بود جایگزین می­کردم. بطور مثال شاید دکوپاژی که از قبل طراحی کرده بودم به لحاظ دکور و صحنه قابل دسترس نبود، به همین خاطر ممکن بود، آن دکوپاژ طراحی شده به طرحی دیگر تغییر یابد.

نحوه انتخاب بازیگران به چه شکل بود؟

خب اغلب بازیگران کسانی بودند که از قبل با آنها همکاری داشتم البته به غیر از آقای شریفی نیا. مثلا با آقای حقیقت دوست، آقای نصاری، آقای هاشمی و… قبلا تئاتر کار کرده بودم و راغب بودم مجددا با این دوستان همکاری کنم. بازیگران عرب را هم قبل از پیش تولید دیدم و انتخاب کردم.

کار کردن با بازیگران عرب سخت نبود؟

حضور آقای نصاری که بازیگر کار، مترجم و مشاور زبان عرب «قلب رقه» بودند، بسیار کمک دهنده بود و اغلب چالش­ها را برایمان آسان­تر کرد.

نحوه هدایت بازیگری اثر به چه شکل بود؟

خب نسبت به بازیگران شناخت داشتم و بخشی از این هدایت­ها به تجربه­های قبلی من که در تئاتر با آنها کار کردم، برمی­گردد. هدایت بازیگران سوری که در کار بازی می­کردند هم توسط آقای عبدالرضا نصاری به زبان عربی ترجمه می­شد.

اغلب لوکشن­های شما در کشوری بود که دچار بحران است و هر لحظه ممکن بود، اتفاقات خطرناکی برای بازیگران و عوامل کار ایجاد شود، امنیت گروه «قلب رقه» چگونه تضمین شد؟

قبل از هرچیز همه این موارد در پیش­تولید به دوستان اطلاع داده شد و کسی نیز مشکلی نداشت، چراکه گروه «قلب رقه» بیش از هرچیز همدل و همراه بودند و با عشق و علاقه مشغول کار شدند.

بهترین سکانس فیلم؟

سکانس عاشقانه داخل ماشین.

بهترین دیالوگ فیلم؟

من وقتی وارد اینکار شدم، با خودم عهد کرده بودم که عاشق نشم اما شد دیگه.
ریما تو قشنگ ترین نقطه ضعف منی.

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است