روزنامه صبا

روزنامه صبا

سرمقاله سمیه خاتون:

چه حلاج‌ها رفته بر دارها


جشنواره فیلم امسال  ویترینی مناسب و انعکاسی صادقانه از سینمای امروز  ایران نیست.

در سومین روز از جشنواره فیلم با اکران آثار روی پرده سینمایی جشنواره، کم کم پی می‌بریم جشنواره فیلم امسال  ویترینی مناسب و انعکاسی صادقانه از سینمای امروز  ایران نیست، آثار راه پیدا کرده به این دوره در بهترین حالت خود آثار سرگرم کننده‌ای هستند که می‌توانند گیشه سینما و رضایت مخاطب عام را برآورده کنند. عمده آثار کپی از همه آن آثاری هستند که پیش از این نیز هم در مضمون و هم در ساختار تکرار و به تجربه مخاطب جشنواره درآمده‌اند. با این وصف می توان گفت جشنواره امسال در مقایسه با سال گذشته با استقبال بیشتری مواجه بود اما آثار نسبت به سال گذشته از همان درجه بندی کیفی برخوردار است. در این میان اگر نگاهی کلی به رویکرد جشنواره فیلم فجر در طول این سالها داشته باشیم، برجسته ترین نکته ای  که بیش از همه چیز در ذوق می زند تغییر نسل در سینمای ایران به سرعت برق و باد است طوری که از دهه ۶۰ و پاگیری جشنواره فجر تاکنون مخاطبان سینمای ایران شاهد آمد و رفت چندین نسل از موج های سینماگران ایران بوده اند، موج هایی که هر کدام به نوبه خود می توانستند در قاب سینمای این کشور تاریخ ساز باشند، اما به ضرب العجلی دائما نسلی جایگزین نسل قبلی شدند!  هنوز غرق در قاب‌های ثابت و روان عباس کیارستمی بودیم و آن را به درستی شناخت و درک نکرده بودیم که موجی تازه شکل گرفته از سینمای جنگ قدرت را به دست گرفت و نسل بهمن فرمان آرا، ناصر تقوایی و مهرجویی‌ها جای خود را به حاتمی کیا، ملاقلی پور با محوریت سینمای جنگ دادند، پس از چندی با ورود سینماگرانی چون مجیدی، میرکریمی، اصغر فرهادی  نسل دیگری از سینما گران سکان فجر را در دست گرفتند و بعد از آن هم، مهدویان، سعید روستایی و هومن سیدی ها آمدند و مخاطبی که هنوز سینمای فرهادی ، سیدی و … برایش تازگی داشت حالا باید به سینما گرانی جدیدی خو می‌گرفت که قطعا آنها هم حرف‌هایی برای گفتن داشتند . هر چند تکراری…!

اصلا انگار تا ما آمدیم که با سبک یک فیلمساز و ‌مولفه‌های فیلمسازی‌اش آشنا بشویم، وانگهی دوره اش به سرآمد و فیلمسازان نسل جدید و جدیدتر هر ساله به بدنه سینمای ایران اضافه شدند و البته که این نسل جدید هم نیاز به آزمون و خطاهای بیشتری دارد تا بتواند کلام خویش را در قاب سینمایی امروز به تصویر بکشد. مخلص کلام اینکه از پی آمد و شد این ناوگان چهل و دوساله فیلمسازان زیادی با سبک های متنوعی  در سینمای ایران پاگرفتند و در جهان مطرح شدند. ما به این جشنواره و قاب بدهکاریم هر چند مقیمان ثابتی را در خود جای نداد و همواره در هر دوره با هر تغییر رویکرد خود را بدل کرد تا به اینجا رسید. این سینمای نوپا  که بیش از پنجاه سال از پاگرفتنش نمی‌گذرد حلاج های زیادی را بر سر دار برده تا صحنه عاشقی خود را برای مخاطب حفظ کند، فیلمسازان ایرانی زیادی در این ایستگاه موقت در طول همه این سال‌ها دست و پا زدند تا این زنجیره حفظ شود، هر چند می‌دانستند که اینجا خانه همیشگی شان نیست. جا دارد از همین جا به همه آن ها که آمدند و رفتند خسته نباشید و دست مریزاد بگوییم و این سینما را که میراث همه آنهاست را پاس بداریم.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است