روزنامه صبا

روزنامه صبا

نقد فیلم مجنون به کارگردانی مهدی شامحمدی

قهرمانان مجنون انسان‌هایی واقعی هستند


این فیلم داستانی غرور آفرین از جبهه‌های جنگ را به نمایش می‌گذارد و در آن، با نزدیک شدن به شخصیت شهید زین الدین، به خوبی ایشان را به مخاطبان معرفی می‌کند.

مجنون ساخته مهدی شامحمدی در شب پنجم جشنواره فیلم فجر در برج میلاد اکران شد. فیلم داستان آزادسازی جزیره مجنون و رشادت‌های نیروهای ایرانی به فرماندهی شهید مهدی زین‌الدین است. این فیلم داستانی غرور آفرین از جبهه‌های جنگ را به نمایش می‌گذارد و در آن، با نزدیک شدن به شخصیت شهید زین الدین، به خوبی ایشان را به مخاطبان معرفی می‌کند.

فیلم با بازی روان سجاد بابایی که مرد جوان بی‌ادعایی است، کاری می‌کند که قهرمانان جنگ به انسان‌هایی عادی با دغدغه‌های انسانی تبدیل شوند. او که در اوایل فیلم توسط همسرش به واسطه کم کاری در جبهه‌ها مورد مواخذه قرار می‌گیرد سعی می‌کند با تمام توان از نیروهایش محافظت کند و در صورت شهادت ایشان، حافظ خون ایشان باشد و کارش را رها نکرده تا به هدف برسد و جزیره مجنون را آزاد کند. او در ادامه همسرش را به همراه برادرش مجید به قم می‌فرستد تا آنها را از فضای جنگ دور کند زیرا پایانی خوش بر این نبرد سنگین برای خودش متصور نیست و گمان می‌کند که ممکن است در این جنگ نابرابر، جانش را از دست بدهد.

در فیلم شاهد مردان مجنونی هستیم که با سلاح و نیروی کم، تا پای جان برای آرمان‌هایشان تلاش کرده و با بصیرت و خلا‌قیت، نتیجه این نبرد را به نفع خود می‌کنند. از یاد نبریم صحنه به گل نشاندن تانک‌های عراقی و منفجر کردن تمامی آنها در پایان فیلم. قطعا این حوادث که همگی برگرفته از داستانی واقعی است، باعث می‌شود عرور ملی میهنی مخاطبان تحت تاثیر قرار گرفته تا جایی که تشویق طولانی پایان فیلم بیش از آن که برای کارگردان آن باشد، برای شهید مهدی زین الدین تلقی شود.

جلوه‌های ویژه مناسب، فیلمنامه‌ای منطبق بر واقعیت که کشمکش‌ها و افت و خیزهای شرایط جنگی را به خوبی نشان می‌دهد و هر لحظه‌اش برای مخاطبان هیجان انگیز است، به همراه کارگردانی قابل قبول و قاب‌هایی زیبا از منطقه جنگی، موسیقی تاثیرگذار و بازی‌های یکدست و روان، باعث می‌شود که فیلم قابلیت زیادی در تاثیرگذاری بر روی مخاطبان داشته باشد. شهادت هر یک از نیروهای همکار زین الدین که دوستان او نیز هستند، تماشاگر را عمیقا تحت تاثیر قرار داده و باعث می‌شود که احساس کنند نسبت به هر یک از این خون‌های ریخته شده مسئول هستند و باید به آنها ادای دین نمایند.

هر چند فیلمنامه به لحاظ دیالوگ‌نویسی دارای نقایصی است و برخی جملات امروزی، استفاده از عبارت کشته بشم به جای شهید بشوم در گفت‌وگوی آخر شهید زین الدین با بی‌سیم برای تمامی نیروهای تحت فرمانش و مواردی نظیر این از نقاط ضعف جزئی کار است، اما کلیت کار در اندازه‌های خودش و بدون مقایسه با سایر فیلم‌های دفاع مقدسی، به اندازه‎ای قابل قبول است که می‌توان بر این موارد جزئی چشم فروبست.

با این همه برخی از مخاطبان نسبت به ساخت این فیلم، سه دهه پس از جنگ انتقاد داشته و این پرسش را طرح می‌کنند که لزوم ساخت چنین فیلمی در این زمانه چیست؟ پرسشی که پاسخش از جانب تیم تولید بازسازی روزگار جنگ و شناساندن قهرمانان آن به مخاطبان امروزی است.

سحر ناسوتی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است