گیلدا حمیدی:
در «شناور» از همه دغدغهها صحبت میشود
فکر میکنم در این فیلم از همه دغدغهها صحبت میشود و به همه مسائلی که در هر کجای دنیا ممکن است افراد با آن درگیر باشند پرداخته میشود.
فیلم شناور اولین ساخته بلند شهابالدین حسینپور است که در گروه هنر و تجربه اکران شد و اکران آنلاین این فیلم نیز بزودی یعنی در فروردین ۱۴۰۳ اتفاق خواهد افتاد. در این راستا خبرنگار صبا گفتوگویی با گیلدا حمیدی بازیگر این فیلم داشته است که در ادامه میخوانید:
پروسه کار روی نقش با توجه به شرایط کار برای شما چطور بود؟
طبیعتاً در شرایط استاندارد و نرمال بازیگر راحتتر کارش را انجام میدهد ولی بخاطر اینکه ما هم با بحران کرونا روبرو بودیم و هم تنگی وقت را به خاطر شرایط زمانی پروژه داشتیم این پروسه برای من بازیگر پیچیده و سختتر میشد. ما چندین جلسه دورخوانی و تمرین دورهمی در تهران را با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی گذراندیم و باقی پروسه را باید شبانه روز در ذهن خود جا میانداختم که باید چه کنم و چگونه به نقش نزدیک شوم. بسیاری از سکانسها به صورت سکانس پلان گرفته میشد یعنی یک سکانس را به صورت کامل همه با هم بازی میکردیم و جداگانه کار نمیشد و در این مسیر همه عوامل با هم همراهی میکردند بنابراین همراهی همکارانم و خود کارگردان شهاب حسینپور خیلی کمک میکرد به اینکه در آن شرایط سخت حداقل از این بعد مشکلی نداشته باشیم.
کاراکتر آزاده نمادی از قشری است که تصمیم به رفتن دارند ولی همچنان دلشان از سویی در گرو ایران است. کمی در مورد این کاراکتر برایمان بگویید.
فکر میکنم در این فیلم از همه دغدغهها صحبت میشود و به همه مسائلی که در هر کجای دنیا ممکن است افراد با آن درگیر باشند پرداخته میشود. مثلا مسئله مهاجرت از کشور، وقتی که آنقدر زحمت کشیدهای، ریشه و خانواده داری اما باید بروی. در لحظاتی میبینیم که آزاده با مادرش صحبت میکند و یا نگران این است که پدرش شیرینی نخورد و قند و فشارش بالا نرود و در عین حال میخواهد هرجور شده از ایران برود و این شرایط تلخی است که در این فیلم نشان داده میشود که اساساً چرا باید چنین اتفاقی بیافتد. زمانی که برای اولین بار این کاراکتر را خواندم به نظرم آمد که نماینده یکسری از افرادی است که در عین حال که دغدغهمند هستند اما کمی هم راحتتر به مسائل نزدیک میشوند. من تلاش کردم این کاراکتر را بیشتر بیرونی در نظر بگیرم تا عمیق و فلسفی ولی در عین حال آزاده یک کاراکتر سطحی هم نیست و آدمهایی که من در آزاده دیدم در نقطهای بین این دو فضا هستند. سعی کردم صیقلی به نقش بدهم تا دوگانگی که در رفتار و شخصیت اوست را نشان دهم. من تلاش کردم آزاده نه سفید باشد و نه سیاه مثلاً در لحظهای آزاده با اطرافیانش بسیار گرم و صمیمی است ولی چند لحظه بعد به همسرش میگوید حالا چه کاری بود ما این وسط بیایم شمال و این به من نشانههایی میداد که کاراکتر را دچار یک درد وطن عمیق نبینم. نکتهای که در آزاده مرا بیشتر جلب کرد این بود که میتوانستم نمود بیرونی آن را به خوبی ببینم و این واقعی بودن کاراکتر آزاده را خیلی دوست داشتم. به طور کلی میتوان افرادی به این شکل را در جامعه دید و کاراکتر آزاده جوری نوشته شده بود که من میتوانستم المانهایی به او اضافه کرده و او را واقعیتر کنم.
مریم عظیمی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است