شنبههای چالشی صبا،
نقش سلبریتیها در افکار عمومی چیست؟
روزنامه صبا در چالش این هفته خود موضوع تاثیر سلبریتیها در اذهان عمومی را مورد توجه قرار داده که محمدرضا حیاتی و محمود گبرلو دو میهمان ویژه این چالش بودند.
رسانه نقش پررنگی در سبک زندگی شهروندان در دنیای مدرن ایفا میکند و شبکههای اجتماعی، تغییرات بنیادینی در سبک زندگی و فرهنگ جوامع ایجاد کردهاند. امروزه کارکرد اجتماعی سلبریتیها، به یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین منابع در جهان مدرن تبدیل شده است. در این میان جاذبه سلبریتیها زمانی شکل میگیرد که میتوانند احساس برقراری ارتباطی انحصاری و صمیمانه را درمخاطبان خود برانگیخته و به آنان (دنبال کنندگان) بفهمانند که آنقدر محرم هستند که سلبریتی بخشهای اصیل، دست نخورده و غیر قابل دسترس زندگی خود را با آنان در میان میگذارد. همچنین انتشار مداوم لحظات زندگی، راهی برای ایجاد صمیمیت آنلاین است. در واقع این استراتژی بخش جدایی ناپذیر در فرآیند خودبرندسازی و خرده سلبریتی است. یکی از مهم ترین مزایای فعالیت لحظهای در رسانههای اجتماعی، آگاهی همیشگی از حال و هوای دیگران و گسترش صمیمیت دیجیتال است. انتقال اطلاعات، شایعات، مکالمات کوتاه و خبرهای بیهوده نقش مهمی در ایجاد ارتباط عاطفی میان مخاطبان شبکهای شده داشته است. تاثیرسلبریتیها در زندگی فردی و اجتماعی را میتوان از جهات مختلفی بررسی کرد. آنها میتوانند باعث ایجاد تاثیر مثبت باشند و یا با تاثیر منفی و مخرب سبب ایجاد فضای ناسالم برای دنبال کنندگان گردند. برخی از سلبریتیها که فاقد هنر و تخصص هستند و صرفا به خاطر هنجارشکنی ها و یا نمایش زندگی لوکس خود معروف شدهاند را میتوان از دسته افرادی دانست که تاثیر منفی و مخربشان امروزه مشکلات زیادی را گریبانگیر زندگی ساده و واقعی دنبال کنندگان آنها کرده است. دنبال کنندگان جوان و بی تجربهای که تنها به ظاهر زندگی این سلبریتیها توجه میکنند و بی خبر از فضای واقعی، زمانی که دست به مقایسه زندگی واقعی خود با زندگی تزئین شده و مجازی آنان میزنند، نتیجهای جز عقب ماندگی خود پیدا نمیکنند و مدام خودشان را سرزنش میکنند. دستهای دیگر از سلبریتیها، اما میتوانند تاثیراتی مثبت بر افراد جامعه داشته باشند. آنها میتوانند یک زندگی سالم و شیوههای صحیح برخورد با مسائل مختلف را در صفحه مجازی خود ارائه دهند و بر دنبال کنندگان خود تاثیری عمیق و مثبت بگذارند.
روزنامه صبا در این شماره و چالش این هفته خود موضوع تاثیر سلبریتیها در اذهان عمومی را مورد توجه قرار داده است که محمدرضا حیاتی گوینده و مجری پیشکسوت و محمود گبرلو روزنامه نگار، نویسنده، مجری و منتقد سینما دو میهمان ویژه روزنامه صبا این چالش را در یک گفتوگوی رو در رو و صمیمانه مورد بحث و نظر قرار دادهاند که در ادامه از نظر میگذرانید:
محمود گبرلو: نباید بهراحتی اعتماد مردم را از دست داد
میهمانان ویژه صبا در این روز محمدرضا حیاتی و محمود گبرلو هستند. محمود گبرلو نویسنده، روزنامهنگار، مجریتلویزیون، منتقد و کارشناس سینماست که بیشتر او را بهعنوان منتقد سینما میشناسند. محمدرضا حیاتی روزنامهنگار، مجری و گویندهخبر که بیشتر بهعنوان گویندهخبر شناختهشده است. دو پیشکسوت رودرروی هم نشستهاند و بحث از زبان محمود گبرلو از این منظر که «چهرههای مشهور چه قدر میتوانند در افکارعمومی نقش داشته باشند؟» آغاز میشود.
محمود گبرلو: خیلی دوست دارم با شما که شخصیت محبوب و مشهوری دربین افکارعمومی هستید، درخصوص این سوژه بکر «نقش چهرههای مشهور در افکارعمومی»؛ گفتوگو داشته باشم.
محمدرضا حیاتی: شما خودتان یک متخصص چهره در رسانهاید، قطعا از میزان بالای تأثیرگذاری چهرهها بر مخاطبان مطلع هستید. تأثیرگذاری چهرههای مشهور بر مخاطبان بدونشک میتواند یکی از موثرترین عوامل در تصمیمگیریها باشد، بهویژه چهرههایی که مردم آنها را دوست دارند و از نظر جایگاهاجتماعی و محبوبیت، برایشان دارای جایگاه ویژهای هستند. طبعا تصمیمگیریها، نظرات و موضعگیریهای آنها در زمینههای مختلف میتواند بر مردم، بسیار تأثیرگذار و موثر باشد.
گبرلو: ما چهرههای مشهور زیادی در دنیا داریم، برخی از این افراد مشهور، محبوب هستند و برخی منفور.
حیاتی: طبیعی است، هر مشهوری نمیتواند محبوب باشد. خیلی از چهرههای مشهور دنیا، بههیچوجه محبوب نیستند. محبوبیت درواقع پیوند نگاه و دل مخاطب است با آن سلبریتی، هنرمند، آن چهره در هر جایگاهی که هست. این پیوند را درحقیقت افکار، اندیشه، نوع برخورد، نگرش، اخلاق و منش آن چهره، برای مخاطب تایین میکند.
گبرلو: بهعبارتی میتوان گفت افرادیکه در افکارعمومی بهعنوان چهرههای مشهور شناخته میشوند اما رفتار و عملکردی برضدمردم دارند، بهجای محبوبیت به چهرههای مشهور منفوری تبدیل میشوند که مردم نمیتوانند با آنها ارتباط نزدیک برقرار کنند.
حیاتی: (تایید میکند) ارتباط که برقرار نمیکنند هیچ، بهنظرمن برعکس هم میشود. مثلا اگر چنین چهرههای معروفی که مردم آنها را پسمیزنند و بههیچوجه قبولشان ندارند درمورد یکمسئلهای نظر بدهند؛ مردم برعکس آن نظریه، عمل میکنند.
گبرلو: بهنظرمن افراد چهره گاهیاوقات باید برای پایدار و ماندگارماندن شهرت و محبوبیتشان، کارهایی انجام دهند، چراکه با تبدیلشدن بهیک چهره مشهور و محبوب، دیگر فردی عادی نیستند، درقبال افکارعمومی و مخاطبینشان یک احساستعهد میکنند و لازمه آن احساستعهد این است که دانش، آگاهی و تحلیل خودشان را بالا ببرند تا بتوانند افکارعمومی را اغنا کنند.
حیاتی: (تایید میکند) بله صددرصد.
محمدرضا حیاتی: هیچ چهرهای یک روزه ساخته نمیشود
گبرلو: چون در این ایام بحث «کمپانیکوروش» مطرح شده، این مثال را میزنم. گاهیاوقات یک سوژهای را برای تبلیغ دستمایه قرار میدهند. مثلا یک کالا و یک چهره محبوبی میآید و برای کالایی تبلیغ میکند اما بعد از مدتی متوجه میشویم که آنکمپانی، کمپانی ناسالمی بوده و اینجاست که آن چهره محبوب خیلی میتواند نقش کلیدی داشته باشد. پس خیلی باید مراقبت کند. یعنی همه جوانب را بسنجد تا بتواند بهترویج یک افکار یا اندیشهای درست بپردازد.
حیاتی: البته پیرو این صحبت شما باید بگویم فراموش نکنیم که هیچ چهرهای یک روزه ساخته نمیشود. فردی که محبوبیت پیدا کرده و عنوان سلبریتی را روی او میگذارند، یک دفعه صاحب این عنوان نشده بلکه برای رسیدن به آن سالهایسال زحمت کشیده. حالا در میان همان سلبریتیها، افرادی را هم داریم که بهقول شما محبوب نیستند و شاید در بین مردم منفور هم باشند و جایگاه والایی نداشته باشند. حال اگر فردیکه چهره محبوبی شده و مردم دوستش دارند، در انتخاب چنینکارهایی مثلا «کوروشکمپانی» که شما به آن اشاره کردید، شرکت و تبلیغ آن کار را کرده، طبعا خیلی از مردمی که آن چهره را دوست دارند و او را در آن جایگاه قبول دارند، بهخاطر آنچهره مثلا رفتهاند و سرمایه خود را آنجا گذاشتهاند و سرمایهشان هدر رفته است. بهطبع افرادی که در این جایگاه هستند، قبل از انجام چنینکاری باید دقیقا بسنجند که مثلا چرا یک آدمی باید محصولش را به نصف قیمت بازار عرضه دهد؟ و اینکار را انجام ندهند، چراکه ممکن است من بهخاطر چهرهای که دوستش دارم، قبولش دارم و بهاصطلاح برایم قابلاطمینان است، بروم و سرمایهام را در کاری که او تبلیغ میکند، بهکارگیرم و بعد هم اتفاقاتی اینچنینی بیفتد.
گبرلو: بحثیکه همیشه درپی چنینمسائلی بهمیان میآید، بحث اعتمادیاست که زیرسوال رفته و مسئله نگرانکننده، مسئله جوانهایی است که چهقدر میتوانند به این سلبریتیها و چهرههای محبوب اعتماد کنند؟ از همه بدتر این است که ذهن خیلیهایمان ممکن است درگیر این شود که اصلا از ابتدا اطمینان و اعتمادی وجود داشته؟…
حیاتی: اتفاقا من فکر میکنم اغلبافراد بهویژه جوانها به سلبریتیها خیلی اعتماد میکنند. اگر بههمین اتفاق تامل کنیم، میبینیم که واقعا مردم و بهویژه قشرجوان خیلی اعتماد کردهاند، بههمین چهرهها، به چهرههای ورزشی، هنری، سلبریتی در عرصههای مختلف، درواقع مردم به آنها اعتماد کردهاند وگرنه آن شرکت را که نمیشناختند. اگر رفتند و سرمایه خودشان را در آن زمینه به کار گرفتند، دلیلش اعتمادی بود که به آن چهرهها کردند.
گبرلو: بهنظرم بعضیمواقع کمپانیهای تجاری از چهرههای محبوب سوءاستفاده میکنند. من خاطرم هست در یک دورهای هر هنرمندی وارد تبلیغات یک کالا نمیشد، احتیاط میکرد. یعنی صحنه را فقط برای بازی انتخاب میکرد، هیچوقت روی بیلبوردها دیده نمیشد. اما الان متاسفانه بعضی از چهرههای محبوب شاید به تحریک کمپانیهای تجاری یا فشارهای اقتصادی و نیازهای مالی …
حیاتی: اتفاقا من هم میخواستم بههمین مسئله اشاره کنم هرچند بسیاری از این هنرمندان شاخص کشورمان شاید نیازمالی و اقتصادی نداشته باشند. بههرصورت تقاضای بازار نیز این را میطلبد که از یک هنرمند یا یک چهره مشهور تلویزیونی، سینمایی یا هر رسانه دیگری دعوت شود تا کار تبلیغ انجام دهد و این نشاندهنده تأثیرگذاری آن چهره برای فروش بیشتر آن محصول یا هر کار دیگری است که بخواهد تبلیغ کند. بله بخشی از پذیرفتن چنین دعوتی، همانطورکه اشاره کردید، میتواند نیاز مالی و اقتصادی افراد باشد، اما بههرحال بهکسیکه بین مردم چهره محبوبی شده، نمیشود گفت که کار اقتصادی و تبلیغ نکند. بالاخره او به یک جایی رسیده و میخواهد از این چهرهشدن، درآمد هم داشته باشد. فقط باید رعایت کند که در مورد چهچیزهایی صحبت و تبلیغ کند و از چهچیزهایی خودداری کند، این درستترین کار است که حتما باید با یک تفکر و یک مشورت درست انجام شود. کسی که بتواند به او مشاوره خوب و درست دهد یا حتی یک وکیل که او را راهنمایی کند که مثلا الان چهکاری را انجام دهد یا انجام ندهد. این خیلی مهم است.
گبرلو: من فکر میکنم که یک سیستمی باید درجهت حمایت از افراد محبوب و مشهوری که یک کار شاخص دارند و نمیتوانند کار دیگری انجام دهند، وجود داشته باشد. مثلا یک هنرپیشه که دیگر نمیتواند در یک مغازه کار تجارت کند.
حیاتی: (با خنده) گرچه دارند! الان خیلی از هنرمندان، رستوران، کافه و … دارند.
گبرلو: ببینید این بهخاطر گذرانزندگی است، اما اگر ما برای هنرمند یک جایگاهی قائل باشیم و یک سیستمی وجود داشته باشد که آنها را حمایت کند تا نیازمالی اولیهشان تامین شود، احتمالا با چنین گردشهای اقتصادی درمیان هنرمندان کمتر مواجه خواهیم بود.
گبرلو: گاهیاوقات به پررنگشدن چهرههای محبوب در افکارعمومی، اشکال گرفته میشود. درصورتیکه درطولتاریخ افکارعمومی همیشه شخصیتهای محبوب را پذیرفتهاند. مثلا ما درگذشته مرحوم«تختی» را هم داشتهایم که چهره بسیار محبوبی بود و بسیار در کارهای خیر کمک و همراهی میکرد، مردم نیز همیشه پشتسر او بودند. من فکر میکنم که ما بهجای تخریب چهرههای محبوب و مشهور، باید با این افراد ابراز ارادت و همدلی و حتی برای یک حرکتجمعی گفتمان کنیم. مثلا زمانیکه رویداد یا وقایعی در جامعه روی میدهد که نیاز به همیاری مردم دارد، آنجاست که این چهرههای محبوب خیلی میتوانند نقشآفرینی کنند.
حیاتی: صددرصد میتوانند نقشآفرینی کنند و البته این کار را هم بارها انجام دادهاند. در وقایع و مناسبتهای مختلف بسیاری که نیاز به حضور چهرههای محبوب مردم بوده تا کار موثری انجام دهند و تأثیرگذار باشند؛ آمدهاند. پیرو اشارهایکه به قهرمان و پهلوان کشورمان، مرحوم«تختی» داشتید، باید بگویم جالب اینجاست که «تختی» درزمانی آنقدر تأثیرگذار بود که ما رسانه گستردهای مثل امروز نداشتیم، همچنین درمورد هنرمندی مثل «محمدعلی فردین»، هنرمند بسیار محبوب و مردمی که بین همه مقبولیت داشت، یعنی بههیچوجه در آندوران کسی نبود که از فردین خوشش نیاید.
گبرلو: «فردین» جدا از بازیگری، بسیار مردمی و مردمدار بود بههمیندلیل همه دوستش داشتند.
حیاتی: منظورم این است که در آنزمان و درهمان رسانههای محدود، اگر «محمدعلی فردین» یکچیزی را فراخوان میداد، صددرصد مردم میپذیرفتند و به دنبال او میرفتند.
گبرلو: بله و چهقدر خوب است که ما از این شخصیتهای محبوب و مشهور، خوب بهره ببریم. یعنی درکنار هم قرار بگیریم و دستبهدست هم دهیم برای یک اتحادملی. برای هراتفاقی که در آن به اتحادملی نیاز هست. این چهرههای محبوب میتوانند سیاسی باشند یا هنرمند و یا حتی چهرههای محبوبی که ما در زمان جنگ داشتیم، مثلا شهید «همت» که او هم بهنوعی یک سلبریتی محسوب میشود. چهقدر خوب است که ما از این شخصیتهای ارزشمند که میتوانند با مردم باشند و مردم را بسیج و همراهی کنند، خوب بهرهبرداری کنیم.
حیاتی: من فکر میکنم که این زمینه، احتیاج به مدیریت دارد. مسئولینکشور و افرادی که در جایگاهعالی عرصهرسانه قرار دارند، باید این مسئله را مدیریت کنند. چون درحالحاضر سلبریتیها و چهرههایی که دربین مردم محبوب هستند، توسط رسانههای فضایمجازی و شبکههایاجتماعی مطرح هستند و هیچارتباطی با رسانههای دولتی و حکومتی ندارند و از طریق رسانهشخصی خودشان مطرح شدهاند. حتی خیلی از آنهایی که هنرمند هم نیستند و بهواسطه یک کاری که انجام دادهاند، یا خلاقیتی که داشتهاند در شبکههایی مثل اینستاگرام یا تلگرام، دیده شدهاند، مردم هم آنها را در همان فضاها پذیرفته و دنبال میکنند و از این طریق، چهره محبوبی شدهاند.
گبرلو: اگر چهرههای محبوب جامعه بتوانند با جوانها ارتباط دقیقتری داشته باشند، با آنها تعامل کنند و هدایتهای فکری درستی انجام دهند، اصلا تبدیل به رمز ماندگاری توسعه یک کشور میشوند. ما چه بخواهیم چه نخواهیم جوانهای دنیای امروز بهدنبال یک قهرمان میگردند. حالا این قهرمان موفق و پیروزشان را مثلا در چهرههای سینمایی و چهرههای مشهور تلویزیونی میبینند، نفس این کار به نظرم هیچ عیبی ندارد چرا که ذات انسان بهدنبال قهرمان میگردد.
حیاتی: بله این موضوع نهتنها اشکالی ندارد بلکه خیلی هم خوب است. اتفاقا نشان میدهد که تأثیرگذاری چهرهها و محبوبیت آنها، چهقدر میتواند در مسائل مهم جامعه تأثیرگذار باشد و این باید در کانال اصلی و صحیح خودش استفاده شود.
گبرلو: بهنظرمن خود چهرههای محبوب و مشهور باید شأنیت خودشان را حفظ کنند. گاهیاوقات یک خطا یا اشتباهاتی را بعضی از چهرههای مشهور دارند، مخصوصا آنهایی که برای جوانها الگو هستند. مثلا پیش میآید که مطلب یا یک جملهای از سمتشان عنوان میشود که شاید برازنده آن فرد و اصلاح آن جامعه نباشد. بنابراین چهرههای محبوب در بیان نظریه، تئوری یا عملکردشان خیلی باید دقت کنند.
حیاتی: صددرصد. بهنظرمن باید پشت هر نکته و مطلب چهرهای که بین مردم محبوبیت پیدا کرده و او را در کوچه، خیابان و در مجامععمومی میشناسند، تفکر و اندیشه باشد و بداند حرفی که میخواهد بزند چهقدر بر روی مردم بهویژه جوانها و نوجوانها تأثیرگذار است. بههمیندلیل باید حتی در کوچکترین کلامش، اندیشهای نهفته باشد.
گبرلو: من خودم قبلا در مجامع مختلف روابطی عادی داشتم اما بهخاطر اجراهای تلویزیونی، از زمانیکه بهعنوان یک چهره تلویزیونی که شما صد برابرش مشهور هستید؛ به محافل خانوادگی میروم، در کلام و رفتارم بسیار احتیاط میکنم و سعی میکنم موثر باشم.
حیاتی: بله در کنار تأثیرگذاری خود یک چهره، که هم نکات مثبت برای او دارد، هم نکات منفی و محدودیتهایی که جامعه برای او ایجاد میکند، محدودیتهایی هم هست که طبعا خود آن هنرمند مجبور است برای خودش قائل شود. طبعا منی که مردم در کوچه، خیابان و جاهای مختلف میشناسند، نمیتوانم آن کارهایی را که همه مردم انجام میدهند، انجام دهم. خیلی از کارهایی که حتی هیچاشکالی هم ندارد، یعنی یکچیز عادی و عرف است؛ من خیلی از آنها را رعایت میکنم و انجام نمیدهم، چه برسد بهقول شما تأثیرگذاریهایی در مسائل مهم جامعه که حالا بخشی از آن برمیگردد به مسائل اقتصادی و مثلا خدای نکرده مردم بهواسطه اعتماد به من، یک چیزی را از دست بدهند.
گبرلو: بله. بهراحتی نباید اعتماد مردم را از دست داد. یک فرد شناختهشده خیلی باید هوشمندانه و باتدبیر رفتار کند، راه خطایی را نرود که مسیر فکری مردم منحرف شود چون مردم آنها را الگو میدانند.
گبرلو: من میخواهم در انتهای گفتوگویمان یکسوال غیرمرتبط با صحبتهایی که داشتیم، از شما بپرسم؛ درواقع دلم میخواست بدانم شما با اینکه شما مدت زیادی است گویندگی میکنید، چرا وارد حیطه بازیگری نشدید؟
حیاتی: اتفاقا من خیلی به بازیگری علاقهمندم. یعنی در واقع عشق و علاقهام همیشه به سینما بوده و از ابتدا دوست داشتم وارد عرصه سینما شوم ولی خب نشد دیگر، وارد حوزه تلویزیون و عرصه خبر شدم…
گبرلو: پس سینما را دوست دارید!
حیاتی: بله سینما را من خیلی دوست دارم به ویژه سینمایی که برمیگردد به دوران جوانی من و با وجود اینکه سینمای امروز بسیار هم پیشرفت کرده، سینمای آن دوران را بیشتر میپسندم و دوست دارم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است