مرتضی کوهی؛ کارگردان نمایش «پس از»:
توقع نداشته باشید تئاتر همیشه شما را بخنداند
لطفاً از تئاتر این توقع را نداشته باشید که همیشه شما را بخنداند. تئاتر ما باید بتواند فرایند تفکر را به مخاطب ارائه دهد.
سالن قشقایی تئاتر شهر این روزهای خود را با اجرای گروهی جوان و نمایشی به نام «پس از» میگذراند. نمایش «پس از» به کارگردانی مرتضی کوهی و تهیهکنندگی امیرموسی کاظمی پس از موفقیتی که در جشنواره «هم آغاز» کسب کرده اکنون با عموم مخاطبانش دیدار میکند. در ادامه گفتوگوی خبرنگار صبا با کارگردان این نمایش را میخوانید.
لطفاً کمی از سوابق تئاتریتان بگویید.
من از سال ۸۶ وارد تئاتر شدم و در سمت بازیگر و طراح صحنه فعالیت میکردم و نمایش «پس از» اولین اثری است که من در جایگاه نویسنده و کارگردان آن قرار گرفتهام. پیش از این اثر نمایش «دوشیزه جولیا» را روی صحنه داشتم و در جشنواره دانشجویی سال ۹۶ در بخشهای زیادی کاندید جایزه شد. این نمایش در یک سال خصوصی روی صحنه رفت و ما متاسفانه با بد عهدی سالن مواجه شدیم. پس از «دوشیزه جولیا» ترس داشتم که دوباره به سمت کارگردانی بروم چرا که با بدهی زیادی روبرو شده بودم. مدتی برای پیشبرد حرفهام از طریق شرکت در ورکشاپهای تئاتری و بازیگری در خارج از کشور بودم. من بازیگری را از همان سال ۸۶ به صورت حرفهای دنبال کردم و در آثاری مثل «الیور تویست» آقای خلیلی، نمایش «مفیستو» اثر دکتر دلخواه و آثار دیگر حضور داشتم.
«پس از» در ردیف نمایشنامههای روانشناختی قرار میگیرد، ایده آن چگونه شکل گرفت؟
بله کاملا روانشناختی است. ایده اولیه آن از موضوع و ایده اجرایی یک خطی شروع شد، کسی خودش را از بیرون میبیند. خب همه انسانها حدیث نفس دارند و با خودشان حرف میزنند و من یک شب در تنهایی به این فکر میکردم که اگر انسان نتواند با خودش حرف بزند، اگر کسی خودش را در آینه نبیند و در نهایت اگر کسی خودش را از بیرون ببیند چه اتفاقی رخ میدهد! فرایند نوشتاری ما به شکل کارگاهی بود. ما کار را با یک گروه ۱۰ نفره آغاز کردیم، ایده اولیه را داشتیم، اتود میزدیم و توامان با این اتودهای کارگاهی نگارش هم اتفاق میافتاد تا اینکه بعد از سه ماه متن اولیه شکل گرفت و پس از آن روی آن متن اتودهای اجرایی انجام میدادیم. حدود ۷ ماه طول کشید که هم متن و هم نمایش به صورت کارگاهی جلو برود و تکمیل شود. ایده اولیه از همان یک خط شروع شد. مردی خودش را از بیرون میبیند و بعد از مدتی دیگر خودش را نمیبیند یعنی حتی دیگر خودش را در آینه هم نمیبیند.
تاثیر جشنواره «هم آغاز» روی اثر شما چه بود و اساسا چطور شد که به این جشنواره کار فرستادید؟
واقعیتش این است که ما خیلی پیشتر از آنکه فراخوان جشنواره «هم آغاز» ارائه شود متن را نگارش میکردیم و در حال تمرین بودیم و اصلاً جشنواره مد نظرمان نبود و برای یک سالن خصوصی کار را میبستیم. در ادامه مسیر اما کار را به جشنواره ارائه کردیم و خوشبختانه نمایش «پس از» در جشنواره خیلی مورد استقبال قرار گرفت. من جشنواره «هم آغاز» را به عنوان یک فرصت برای گروههای جوان دیدم. ایده اولیه این جشنواره که از طرف آقای طاهری و آقای امیر موسی کاظمی ارائه شده بود واقعا خلاقانه و درست بود و با این فکر درست برگزاری جشنواره هم در سطح بسیار بالا و به شکل خوبی انجام شد. همه گروههایی که شرکت کرده بودند بسیار زحمت کشیده بودند و به لحاظ کیفی بسیار بالا و صادقانه بود. امیدوارم دورههای بعد این جشنواره نیز به همین شکل برگزار شود چرا که آثار جوانها حرفی برای گفتن داشت و خدا را شکر قولی که از طرف دبیرخانه جشنواره و مدیریت تئاتر شهر به گروههای اجرایی داده شده بود مبنی بر اینکه به آثار اجرای عموم بدهند رقم خورد و تا جایی که میدانم از بین ۲۰ اثر ۱۲ الی ۱۵ اثر اجرای عموم خواهند داشت و این یک فرصت بود برای جوانترهایی مثل من که بدنبال سالنی هستیم تا بتوانیم اجرا کنیم. به هر حال سالنهای خصوصی داستان خاص خود را دارند و برای اجرا در سالنهای دولتی هم باید سالها منتظر باشید تا گوشه چشمی به شما کنند و اثرتان به اجرا برسد.
قطعا با چالشهای مالی برای تولید این اثر مواجه شدید.
ما جز گروههای هستیم که دستمان را روی زانویمان گذاشته و بلند شدیم و به غیر از آن خدای بالاسر کسی دست ما را نگرفته است. البته که حمایت دوستانمان را همیشه داریم. جا دارد اینجا از آقای امیرموسی کاظمی که از ایشان خواستم تهیه کننده کار ما نیز باشند تشکر کنم که در بخش پلاتوها و تا حدودی بخش مالی حمایت کردند اما گروه نمایشی ما وابسته به هیچکس و هیچ گروهی نیست و هر آنچه که بوده خودم بودم و خدای خودم و لطف و حمایت دوستان. همین لحظهای که با شما صحبت میکنم بخاطر تولید این کار کلی بدهی دارم. خوشبختانه بخش مالی جوایز مالی جشنواره «هم آغاز» برای ما کمکی محسوب میشد. همینطور حمایت مالی که خود آقای کاظمی از ما داشت ولی حقیقتاً نه من نه گروهم برای مطرح شدن از اعتبار کسی استفاده نکردیم و گروه مستقلی هستیم که به سختی کار میکنیم.
سخن پایانی
دوست دارم به مخاطبان عزیز تئاتر بگویم لطفاً از تئاتر این توقع را نداشته باشید که همیشه شما را بخنداند. تئاتر ما باید بتواند فرایند تفکر را به مخاطب ارائه دهد و صرفاً این نباشد که مخاطب بیاید یک ساعت و نیم بخندد و از سالن بیرون برود. مخاطب تئاتر عموماً جزو قشر روشنفکر جامعه است و فکر میکنم که تئاتر باید قدرت فکر کردن را به مخاطب ارائه دهد. یعنی نمایش باید به مخاطب دادهای ارائه کند تا مخاطب به آن فکر کند. به نظر همچنان برخی از مخاطبان تئاتر، وقعی به نمایشهایی که صرفاً برای خندیدن نیستند و آنها را به فکر فرو میبرند نمیگذارند و برایشان جالب نیست. امیدوارم در آینده مخاطبان در انتخاب نمایشهایی که به دیدنش میروند این نکات را در نظر بگیرند و گروههای نمایشی در آثاری که ارائه میدهند هدفشان صرفاً سرگرم کردن مخاطب نباشد. ما تئاتریها باید خوراک درست را به مخاطب ارائه بدهیم. تئاتر واقعا مقدس است و جایی برای یک سری مسائل ندارد. ما باید خیلی حواسمان جمع باشد چرا که تئاتر میراثی است که دست به دست از بزرگانمان به ما رسیده است و باید قدر این میراث را دانست.
مریم عظیمی
There are no comments yet